شذرات الذهب في أخبار من ذهب

    از ویکی‌نور
    شذرات الذهب في أخبار من ذهب
    شذرات الذهب في أخبار من ذهب
    پدیدآورانابن عماد، عبدالحی بن احمد (نویسنده)

    ارناووط، عبدالقادر (اشراف)

    ارناووط، محمود (محقق و معلق)
    عنوان‌های دیگرشذرات الذهب
    ناشردار ابن کثير
    مکان نشربیروت - لبنان
    سال نشر1406 ق
    چاپ1
    موضوعاسلام - تاریخ

    اسلام - سرگذشت‌نامه

    کشورهای اسلامی - تاریخ - سال شمار
    زبانعربی
    تعداد جلد11
    کد کنگره
    ‏DS‎‏ ‎‏35‎‏/‎‏63‎‏ ‎‏/‎‏الف‎‏27‎‏ ‎‏ش‎‏4
    نورلایبمطالعه و دانلود pdf

    شذرات الذهب في أخبار من ذهب، اثر ابن عماد حنبلى ابوالفلاح عبدالحى بن احمد بن محمد (متوفای 1089ق) (يكى از مورخان حنبلى مذهب قرن يازدهم هجرى)، از جمله كتاب‌هاى تاريخى مى‌باشد كه مرورى گذرا بر تاريخ گذشتگان از زمان هجرت پيامبر(ص) تا سال 1000 هجرى داشته و به ترتيب تقدم زمانى، حوادثى را كه در هر سال اتفاق افتاده است، بيان مى‌كند.

    تحقيق كتاب توسط عبدالقادر ارناؤوط و محمود ارناؤوط صورت گرفته است.

    ساختار

    كتاب با مقدمه مفصلى از محققین در چهار فصل آغاز و مطالب يك دوره تاريخ اسلام را به‌صورت سال‌شمار، با اختصار، در يازده جلد، در خود جاى داده است. در اين كتاب در هر سال دو مطلب زير مطرح شده است:

    1. حوادث آن سال؛
    2. در گذشتگان.

    روش نویسنده در كتاب، نقل تاريخى است و جنبه تحليلى ندارد؛ گرچه در مواردى نيز در نقل گزارشات تاريخى، تعصباتش را داخل كرده است.

    گزارش محتوا

    در مقدمه، در فصل اول، به تعريف و ارائه زندگى‌نامه مختصرى از مشاهير مورخينى كه پيش از ابن عماد مى‌زيسته‌اند، پرداخته شده است. اين مورخين عبارتند از: ابن اسحاق؛ واقدى؛ ابن هشام؛ ابن سعد؛ خليفة بن خياط؛ بخارى؛ ابن قتيبه؛ فسوى؛ ابوزرعه دمشقى؛ ابوحنيفه دينورى؛ طبرى؛ ابن ابى‌حاتم؛ مسعودى؛ ابن حبان؛ ابونعيم اصفهانى؛ ابن حزم؛ خطیب بغدادى؛ سمعانى؛ ابن عساكر دمشقى؛ سهيلى؛ ابن جوزى؛ مقدسى؛ ابن اثير؛ منذرى؛ نووى؛ ابن خلكان؛ محب‌الدين طبرى؛ ابوالفداء؛ تبريزى؛ ذهبى؛ ابن شاكر كتبى؛ صفدى؛ يافعى؛ تاج‌الدين سبکی؛ ابن كثير؛ لسان‌الدين بن خطیب؛ ابن خلدون؛ ابن ناصرالدين؛ ابن قاضى شهبه؛ ابن حجر عسقلانى؛ ابن تغرى بردى؛ سخاوى؛ ابن طولون؛ عيدروس؛ حلبى[۱]

    در فصل دوم، زندگى‌نامه ابن عماد ارائه گرديده[۲]و در فصل سوم، ويژگى‌ها و خصوصيات كتاب، مطرح شده است[۳]در فصل چهارم نيز، اقدامات تحقيقى صورت‌گرفته در كتاب، توضيح داده شده است[۴]

    مؤلف در اين كتاب برخلاف آثار گذشتگان، از داستان آفرينش و قصص انبيا سخن نگفته و تاريخ را با تاريخ اسلام از سال نخست هجرت آغاز كرده است. وى در ابتداى كتاب يادآور شده كه بيش از هر كتابى، از آثار ذهبى بهره برده و بعد از آن از آثارى چون: «الكمال»، «حلية الأولياء»، «المنهل الصافي» و «وفيات الأعيان» ابن خلكان استفاده كرده است. به‌گونه‌اى كه برخى بر اين باور هستند كه كتاب حاضر در واقع خلاصه‌اى از كتاب‌هاى «تاريخ اسلام» ذهبى، «الدرر الكامنة في أعيان المائة الثامنة» اثر حافظ ابن حجر، «الضوء اللامع لأهل القرن التاسع» اثر حافظ سخاوى، «الكواكب السائرة بمناقب أعيان المائة العاشرة» اثر نجم غزى و... مى‌باشد. وى همچنين در اين كتاب در بيان اسماء افراد و سرگذشتشان از كتاب‌هاى «وفيات الأعيان» و «الوافي بالوفيات» بهره فراوان برده است[۵]

    در جلد اول، حوادث مربوط به هجرت پيامبر(ص)، ماجراى تغيير قبله، جنگ بدر، درگذشت رقيه دختر پيامبر(ص)، تولد امام حسن(ع) و امام حسين(ع)، غزوه‌هايى همچون بئر معونه، ذات الرقاع، الخندق و بنى النضير، حوادث بيعت رضوان، غزوه بنى المصطلق، ماجراى افك و... توضيح داده شده است[۶]

    در ادامه، نویسنده به ازدواج حضرت على(ع) با ساير همسران مى‌پردازد و به مسئله افك اشاره كرده و قتل عثمان را مطرح مى‌كند. او مى‌گويد: «طرف‌داران حضرت على(ع) كه از اطراف و اكناف آمده بودند، عثمان را به قتل رساندند». آنگاه به خلافت حضرت على اشاره كرده، ليكن متعرض بحث امامت نمى‌شود[۷]

    شايان ذكر است بخشى از تحريف‌ها و گرايش‌هاى موجود در سيره، ناشى از گرايش‌هايى است كه در تعظيم برخى از جناح‌ها و شخصيت‌ها و تخريب برخى ديگر صورت گرفته است؛ به‌عنوان نمونه، نویسنده در جلد اول، ص231 مى‌گويد: «هشام بن عبدالمك اموى به اعمش كه گرايش‌هاى شيعى داشت، در طى نامه‌اى نوشته كه براى من فضائل عثمان و زشتى‌هاى على(ع) را بنويس. اعمش در پاسخ نامه هشام بيان داشت اگر تمام مناقب اهل زمين براى عثمان باشد و تمام زشتى‌هاى آن براى على(ع) نوشته شود، به تو هيچ نفعى و ضررى نخواهد رسيد»[۸]

    در اين كتاب، به درگذشت عثمان بن مظعون قرشى جمحى اشاره شده است. وى اولين نفر از مهاجرين مدينه بود كه بعد از برگشت از جنگ بدر درگذشت و پيامبر(ص) بر جنازه او نماز خواند و او را در كنار پسر خود ابراهيم دفن كرد. وى جزو عبادى شمرده مى‌شد كه قبل از تحريم خمر، خمر را بر خود حرام كرده بود[۹]

    از جمله افرادى كه به درگذشت او در اين جلد اشاره شده است، درگذشت حمزه عموى پيامبر(ص) و سعد بن معاذ مى‌باشد[۱۰]

    در مجلدهاى ديگر، نویسنده به حوادث صدر اسلام و خلافت بنى اميه و بنى عباس مى‌پردازد و در ادامه، به ائمه تشيع(ع) و موضوع مهدویت و قيام‌هاى شيعى مانند فاطميون و علويان و اتفاقات پيرامون آنها پرداخته شده است؛ البته ابن عماد قيام شيعى را مشروع نمى‌داند[۱۱]

    يكى از ضعف‌هاى ابن عماد اين است كه اخبار نهضت‌ها و قيام‌هاى اسلامى را به‌صورت كلاسيك نياورده است. البته تعصباب و گرايش‌هاى مذهبى و روحيه محافظه‌كارانه و مصلحت‌انديشى، موجب شده است كه اخبار و گزارشات مربوط به نهضت‌هاى آرمان‌خواهانه و ضد استبداد اسلامى، كم‌رنگ بوده و بازتاب منصفانه‌اى نداشته باشد[۱۲]

    وى به علت زندگى در مصر، به‌طور مفصل‌تر به رويدات‌هاى آن ديار پرداخته است. ابن عماد اگرچه قول صحابه را حجت مى‌داند، ليكن اقدامات معاويه را در تبعيد و قتل ياران حضرت على(ع) مانند حجر بن عدى، تأييد نمى‌كند[۱۳]

    نویسنده در نقل گزارشات تاريخى، در مواردى، تعصباتش را داخل كرده است؛ مثلاًدر موضوع غدير خم، آن را به‌طور مختصر مطرح كرده و به همان توجيهات تكرارى اهل سنت تمسك نموده و در ادامه، نسبت به امامت حضرت على(ع) سكوت اختيار كرده است. حقيقت آن است كه اتخاذ اين‌گونه مواضع، به جدا نبودن ديدگاه‌هاى اعتقادى و سياسى ائمه در كتاب‌هاى تاريخى برمى‌گردد[۱۴]

    اين مسئله، به‌طور اجتناب‌ناپذيرى موجب برخورد پذيرش‌گرانه افراطى مورخان با اخبار مربوط به فضائل و مناقب و ديدگاه‌هاى امامان معصوم(ع) و تضعيف بعد واقع‌بينى و سبب و مسبب در حوادث تاريخى گشته و در نتيجه، تاريخ زندگى رهبران اسلام را مملو از كاستى و گزارشات تنش‌دار ساخته است[۱۵]

    وضعيت كتاب

    فهرست مطالب هر جلد، در انتهاى همان جلد آمده و جلد يازدهم، به مجموعه فهارس، اختصاص يافته است.

    در پاورقى‌ها، علاوه بر توضيح و تشريح برخى از كلمات و عبارات متن[۱۶]، به ساير منابع ارجاع داده شده است[۱۷]

    پانويس

    1. مقدمه محقق، ج1، ص13-82
    2. همان، ص86-90
    3. همان، ص92-94
    4. همان، ص95-101
    5. عبدى‌پور، حسن
    6. همان
    7. همان
    8. ر.ک: همان
    9. همان
    10. همان
    11. همان
    12. همان
    13. همان
    14. همان
    15. همان
    16. ر.ک: پاورقى، ج1، ص183
    17. ر.ک: همان، ص187

    منابع مقاله

    1. مقدمه و متن كتاب.

    2. عبدى‌پور، حسن، «معرفى كتاب شذرات الذهب في أخبار من ذهب»، برگرفته از پايگاه اينترنتى انديشوران، 27 مرداد 1394، به آدرس اينترنتى:

    http://abdipour.andishvaran.ir/fa/ShowNote.html?ItemId 4150.