راه و روش تربیت از دیدگاه امام علی (ع)

    از ویکی‌نور
    راه و روش تربيت از ديدگاه امام على(ع)
    راه و روش تربیت از دیدگاه امام علی (ع)
    پدیدآورانادیب، علی محمد حسین (نویسنده) رادمنش سید محمد (مترجم)
    ناشرانجام کتاب
    مکان نشرایران
    سال نشر1362ش
    چاپیکم
    موضوعتربيت خانوادگي (اسلام)، اسلام و آموزش و پرورش، علي بن ابي طالب(ع)، امام اول، 23 قبل از هجرت - 40ق. - نظريه درباره آموزش و پرورش
    زبانفارسی
    تعداد جلد1
    کد کنگره
    ‏ ‎‏/‎‏آ‎‏8‎‏ ‎‏م‎‏8041 / 38/09 BP
    نورلایبمطالعه و دانلود pdf

    راه و روش تربيت از ديدگاه امام على(ع) تألیف على محمد حسين اديب است که توسط سيد محمد رادمنش ترجمه شده است. کتاب اصلی تحت عنوان «منهج التربية عند الامام على(ع)» است که در آن با استناد به نهج البلاغۀ آن حضرت کوشش شده است پار هاى ديدگاه‌هاى تربيتى آن جناب بررسى شود.کتاب از گفتار مترجم، پيش‌گفتار نويسنده و چهار باب چند فصلى برآمده است.

    مترجم در گفتار خود، تربيت را تعريف مى‌کند و از قلمرو آن مى‌گويد، به ارزش و اهميت تربيت اشارت مى‌کند و يادآور مى‌شود که علم با همۀ قداست و ارزشش نمى‌تواند جايگزين تربيت شود.آنگاه از خانه و پدر و مادر که نخستين عوامل تربيت به شمارند، مى‌گويد و به حالات پرسش، بازى و شخصيت کودک مى‌پردازد و گوشزد مى‌کند که نقش تربيتى مادر بيش از پدر است و هر دو در برابر کودک و جامعه مسئولند. سپس از مدرسه مى‌گويد و به معلم و اهميت او، نگاه او، کلاس درس او، قدرت و نفوذ او و وظايفش مى‌پردازد و در پايان با اشاره به پار هاى بحث هاى کتاب حاضر از تشويق و توبيخ، درجات و مراحل آن دو، حس خودنمايى در کودک، خودنمايى در دانش‌آموز، ترس دانش‌آموز و احساس حقارت او ياد مى‌کند. در باب اول، به زندگى حضرت على(ع)از زبان آن جناب اشارت مى‌کند و با تشريح محيط‍‌ زندگى آن حضرت به رابطۀ ايشان با پيامبر(ص)مى‌پردازد.

    باب دوم. در اين باب پس از ياد معناى لغوى تربيت آن را از زبان جولز سيمون seluJ nomiS، پستالوزى izzolatseP، اسپنسر recnepS و کانت tnaC تعريف مى‌کند و به وظايف تربيت مى‌پردازد و به هدف هاى يادگيرى مردم از زبان امام(ع)اشارت مى‌کند و ماهيت تربيت و هدف هاى آن را از نگاه امام(ع)مى‌آورد.

    آنگاه از ماهيت بيولوژيکى و روان‌شناختى دانش‌آموز مى‌گويد و از ويژگى وابستگى او به غير و انعطاف‌پذيرى و عادت‌پذيرى او ياد مى‌کند و به شرح آن دو از زبان امام(ع) مى‌پردازد.سپس به خاصيت و ماهيت محيط‍‌ اشارت مى‌کند و از اصل شکل‌پذيرى و خودسازى انسان، در سخن امام ياد مى‌کند و به امکان تغيير روحيات دانش‌آموز مى‌پردازد و از تغيير محيط‍‌ و بهره‌گيرى از آن براى تقويت شئون زندگى مى‌گويد و به وظايف تربيت از ديد امام(ع)اشاره مى‌کند.

    باب سوم را با بحث فطرت و طبيعت روحى دانش‌آموز آغاز مى‌کند و به ديدگاه‌هاى گوناگون روان‌شناختى در اين باره مى‌پردازد.غريزه را از زبان مکدوگال، فرويد و آدلر ياد مى‌کند و با برشماردن غرايز هيجده‌گانه در انسان به نياز هاى روحى انسان مى‌رسد و با برشماردن آنها از اختلاف‌نظر دانشمندان نسبت به ارزش غرايز مى‌گويد.آنگاه ديدگاه امام(ع) را نسبت به غرايز و فطرت بشر مى‌آورد و با شرح ديدگاه‌هاى امام(ع)در اين باره، نظر امام(ع) را دربارۀ طبيعت دانش‌آموز ياد مى‌کند.

    سپس به روش‌هاى راهنمايى غرايز و نياز هاى روحى مى‌پردازد و از رهگذر آن به روش متعالى کردن غرايز و روش پاداش و مجازات اشارت مى‌کند و قواعد چهارگانۀ مجازات را از زبان امام على(ع)شرح و شماره مى‌کند.

    پس از اين به ديدگاه امام(ع)دربارۀ انديشه و اهميت تربيتى آن مى‌پردازد.براى اين کار، انديشه را معنا مى‌کند و به اهميت آن از نگاه امام(ع)اشاره مى‌کند.از دعوت‌هاى امام(ع)به تفکر و انديشه مى‌گويد و روش فکر را از نگاه امام(ع)مى‌آورد.به درجات و سطوح انديشه اشاره مى‌کند و پس از اشاره به نقش انديشه در اصلاح اجتماع از زبان امام(ع)، به تجزيه و تحليل کار انديشه مى‌نشيند و از قواعد چهارگانه بهره‌گيرى درست از انديشه مى‌گويد.

    سپس براى بررسى شخصيت انسان در برنامه تربيتى امام(ع)، نخست شخصيت را تعريف مى‌کند و از جنبه‌ هاى ذاتى و موضوعى آن ياد مى‌کند و از طبيعت بشر در نگاه امام(ع)مى‌گويد و به واکنش‌هاى متقابل فرد و محيط‍‌ مى‌پردازد.آنگاه با اشاره به عوامل زايندۀ شخصيت، مقرراتى را که رفتار هاى فردى را محدود مى‌کند شرح و شماره مى‌کند.

    در باب چهارم، لزوم تربيت اخلاقى را پيش مى‌کشد و آن را از نگاه امام(ع)مى‌کاود و به قوانين اخلاقى در برنامه تربيتى امام(ع)مى‌پردازد.از معيار اخلاقى مى‌گويد و به نيت اشاره مى‌کند و راه‌هاى تربيت اخلاقى را مى‌آورد.تهذيب مکتبى را ياد مى‌کند.نقش دوستان خوب و مراقبت‌هاى مربى را در پرورش اخلاقى دانش‌آموز گوشزد مى‌کند و راه‌هاى تهذيب را يادآور مى‌شود.

    نکته بعدى، تربيت خانوادگى است که در آن خانواده را عنصر اصلى محيط‍‌ اجتماعى مى‌خواند و از تأثير آن در تربيت فرزند مى‌گويد و به تأثيرات نه‌گانۀ خانواده بر کودک اشارت مى‌کند.نياز هاى فرزندان را که امام(ع)آنها را در قالب وظايف پدر و مادر برشمارده است شرح مى‌دهد.آنگاه از تربيت جنسى مى‌گويد و به ارکان تربيت جنسى مى‌پردازد.

    سپس به تربيت شغلى و حرف هاى روى مى‌کند و يادآور مى‌شود که براساس مفاهيم اسلامى، بايد نسبت به طبيعت و ويژگى شغل و حرفه، فهم تاز هاى داشته باشيم؛ فهمى منسجم که به کار جدى مى‌خواند.پس از اين، ارزيابى نظر عمومى را نسبت به صاحب شغل مى‌آورد، از نظارت و مراقبت سياسى بر شغل‌ها مى‌گويد و به گوشه‌هايى از سياست ترويج و تشويق توليد از نگاه امام(ع)اشاره مى‌کند و پايه‌ هاى تربيت حرف هاى را از ديد آن حضرت در قالب بالا بردن مقام تربيت شغلى، حمايت از صاحبان حرفه و شغل و تضمين آزادى براى صاحبان حرفه برمى‌شمارد و سرانجام به آزادى عمل در حد و مرز مصلحت عمومى بدون زيان به هدف هاى مکتبى، آزادى انتخاب شغل، آزادى معامله و قرارداد و آزادى گزينش مکان شغل از ديد امام(ع)اشاره مى‌کند. [۱]

    پانویس

    1. رفیعی بهروز ص 250- 252

    منابع مقاله

    رفیعی، بهروز، کتابشناسی توصیفی و موضوعی تعلیم و تربیت در اسلام، انتشارات بین‌المللی هدی، تهران، چاپ اول، 1378ش

    وابسته‌ها