در سراب امن و امان: شناخت‌نامه حسین منزوی

    از ویکی‌نور
    در سراب امن و امان
    در سراب امن و امان: شناخت‌نامه حسین منزوی
    پدیدآورانرهبریان، محمدرضا (نویسنده)
    ناشرثالث
    مکان نشرتهران
    سال نشر1400
    شابک5ـ716ـ405ـ600ـ978
    کد کنگره

    در سراب امن و امان: شناخت‌نامه حسین منزوی تألیف محمدرضا رهبریان، در این کتاب نویسنده کوشیده است در کنار پرداختن به سرگذشتِ منزوی، به جنبه‌های شاعرانگی شعر او نیز نزدیک شود. بنابراین انگیزۀ اصلی نگارنده از گردآوری و نگارش این مجموعه، پرداختن به زوایای زندگی، کارنامه و هنر حسین منزوی است؛ زوایایی که بیشتر در غبار و پندار بوده است.

    ساختار

    کتاب از نه بخش تشکیل شده است.

    گزارش کتاب

    بی‌شک منزوی از گویندگان توانمند روزگار کنونی است و کارنامه‌اش در شاعری، آن اعتبار و ارزندگی را داشته تا نامش را در کنار چهره‌های استوار و پابرجای شعر معاصر بنشاند. بی‌تردید سطرهای فراوانی از سروده‌های او، ذهن و دل شماری از علاقمندان شعر فارسی را تسخیر کرده و این یعنی فصلی از دفتر تاریخ شعر معاصر به نام حسین منزوی رقم خورده است.

    منزوی یکی از نادر شاعرانی است که شعرش اتوبیوگرافی خود اوست. شعر منزوی بازگوکنندهٔ بسیاری از پیشامدهای مهمِ فردی، اجتماعی و سیاسی روزگار اوست و کمتر شاعری را سراغ داریم که شعرش با وجود استواری، از لایه‌های درد آکنده باشد. از این‌رو شعر منزوی می‌تواند آیینهٔ زندگی راستین و به دور از نقاب و نیز حوادث دوران او باشد. با وجود این مطالعهٔ سرگذشت‌نامه و نقدهایی که بر آثار یک هنرمند می‌نویسند به درک زیروبم‌های آثار او کمک خواهد کرد. در این کتاب نویسنده کوشیده است در کنار پرداختن به سرگذشتِ منزوی، به جنبه‌های شاعرانگی شعر او نیز نزدیک شود. بنابراین انگیزۀ اصلی نگارنده از گردآوری و نگارش این مجموعه، پرداختن به زوایای زندگی، کارنامه و هنر حسین منزوی است؛ زوایایی که بیشتر در غبار و پندار بوده است.

    در بخش اول کتاب زندگی و آثار حسین منزوی بررسی شده است. در این فصل همچنین به سال‌شمار زندگی و کتاب‌شناسی آثار او و مقاله‌شناسی‌اش پرداخته شده است. نخستین شعرهای منزوی از زمان دانشجویی و در نشریات آن زمان مانند «نامۀ دانشجو» و «روشنفکر» و سپس کارهای رو به کمال او از سال‌های دهۀ 1350 به بعد در مجلات فردوسی، سخن، رودکی، تماشا، و جوانان رسد. از آنجا که منزوی ظاهری آرام و درونی شورمند داشت، روحیه و حوصلۀ خود را با خواندن اقتصاد و آمار همخوان نمی‌بیند، به همین بهانه در 1347 تحصیلات دانشگاهی خود را (علوم اجتماعی) نیمه‌کاره رها می‌کند؛ اما شعر و ادبیات را هرگز. روحیۀ ناپایبند او به گونه‌ای بود که فقط با شعر و عوالم آن هم‌جوشی و همنشینی داشت. از این‌رو با جان‌شیفتگی به ساختن و پرورش شعر خود می‌کوشد. او در 25 سالگی نخستین دفتر شعرش را با نام «حنجرۀ زخمی تغرل» (تیر 1350) و با حمایت محمدعلی بهمنی در انتشارات بامداد به چاپ می‌رساند. شعرهای این کتاب به دوران نوزده تا بیست‌وپنج سالگی شاعر برمی‌گردد که شامل دو دفتر است؛ دفتر اول نیمایی‌ها که دربردارندۀ بیست‌ودو شعر نیمایی و دفتر دوم غزل‌ها که دارای بیست‌ودو غزل و یک مثنوی و دو قطعه شعر است.

    بخش دوم کتاب اختصاص به گفتگوها و دیدگاه‌های شاعر مدنظر دارد. در این بخش گفتگوهایی که با منزوی در رابطه با شعر و غزل صورت گرفته آورده شده است. همچنین در این بخش دیدار او با سیمین دانشور و دو نامه‌ای که به محمدرضا خسروی نوشته، آورده شده است. در این بخش همچنین فصلی با عنوان داوری‌های منزوی دربارۀ دیگران آورده شده است.

    گفتگوهایی دربارۀ منزوی در بخش سوم کتاب گنجانده شده است. سایه، شهرام ناظری، ضیاء موحد، محمد بقایی، علیرضا طبایی، کوروش یغمایی و بهروز منزوی افرادی هستند که در این بخش گفتگوهای آنان درج شده است. در گفتگوی شهرام ناظری دربارۀ جایگاه شعری و اعتبار منزوی آمده است: «جایگاه شعر منزوی در حقیقت به دورۀ طلایی شعر نو و شعر امروز ایران برمی‌گردد. با پدیدآمدن بزرگانی مثل ملک‌الشعرای بهار، میرزادۀ عشقی یا دکتر پرویز ناتل خانلری و چند تن از شاعران بزرگ دیگر که این موج شروع می‌شود تا به نیما می‌رسد. به‌خصوص او که توانست شعر نو را به سرانجامی برساند و آن را همگانی کند. سپس دورۀ طلایی شعر معاصر به دوره‌ای می‌رسد که اخوان ثالث، شاملو، فروغ، م.آزاد، فریدون مشیری و دیگر بزرگان هستند. به نظرم جایگاه شعر منزوی بعد از چند سال وقفه و دورۀ رکود، رمانی که دیگر هیچ شاعری نیست که واقعا بتوان او را در یک ردۀ بالا به شمار آورد، او ظهور می‌کند. زمانی که شعر منزوی منتشر شد، به نظرم یک اتفاق بزرگ فرهنگی و هنری بود». (ص 277)

    نقدها و بررسی‌ها در بخش چهارم آورده شده است؛ از جمله نقدهای منوچهر آتشی، مرتضی کاخی، محمود درگاهی، کامیار عابدی و ... . همچنین در این بخش، فصلی به برخی داوری‌ها دربارۀ منزوی اختصاص یافته است که دکتر شفیعی کدکنی در بخشی از نوشتار خود در باب شعر منزوی دربارۀ اخوان آورده است: «من از لحاظ تاریخی می‌گویم، منزوی این شعر را اصلاً برای اخوان نگفته بود. منزوی این شعر را در سال 1356 که من از آمریکا برگشتم، گفته بود و برای من خواند. بعد که اخوان مرد، آن بیت چون راز دل با غار می‌گفتنی تو را، هم نیز/ ای شهریار شهر سنگستان، کسی نشناخت را اضافه کرد. اما شعر خیلی عالی است». (ص 453)

    یادنوشت‌ها و خاطرات بخش پنجم این کتاب را شکل می‌دهد. در این بخش نوشتارها و خاطراتی از محمدعلی بهمنی، عمران صلاحی، بهروز رضوی، بهروز منزوی و .... آمده است.

    کتاب‌شناسی و مقاله‌شناسی پیرامون شاعر نیز در بخش ششم کتاب آمده است. گزیدۀ اشعار، نمایه و تصاویر بخش‌های پایانی کتاب را شکل می‌دهند.[۱]


    پانويس


    منابع مقاله

    پایگاه کتابخانه تخصصی ادبیات

    وابسته‌ها