در ساحل تقریب

در ساحل تقريب، اثر آيت‌الله جعفر سبحانى، در موضوع تقريب بين مذاهب و وحدت اسلامى، به زبان فارسى است.

در ساحل تقریب
در ساحل تقریب
پدیدآورانسبحانی تبریزی، جعفر (نویسنده)
ناشرمشعر
مکان نشرتهران - ایران
سال نشر1381 ش
چاپ3
شابک964-6293-87-5
موضوعتقریب مذاهب وحدت اسلامی
زبانفارسی
تعداد جلد1
کد کنگره
‏BP‎‏ ‎‏223‎‏/‎‏5‎‏ ‎‏/‎‏س‎‏2‎‏د‎‏4*
نورلایبمطالعه و دانلود pdf

اين رساله كوچك، پياده‌شده نوار دو سخنرانى است كه در جلسات آموزشى - توجيهى روحانیون و معين‌هاى كاروان‌هاى حج ايراد گرديده، غبار ابهام را از برخى از اصول عقيدتى برطرف نموده، به مشتركات ميان مذاهب ارج نهاده و ويژگى‌هاى عقيدتى شيعه را با برهان و دليل روشن ساخته است.[۱]

يكى از راه‌هاى دستيابى به تقريب، آگاهى مسلمانان از عقايد يكديگر است؛ زيرا مسلمانان در بسيارى از اصول، وحدت نظريه دارند و در بخشى از مسائل - كه بيشتر كلامى و فقهى است - داراى نقطه‌نظرهاى مختلفى هستند[۲]

مؤلف مى‌گويد: «در گذشته، رابطه علمى ميان دو گروه، بسيار محكم و استوار بود. در بغداد گروه بسيارى از طوايف اسلامى پاى منبر شيخ مفيد، سيد مرتضى و شيخ طوسى گرد مى‌آمدند و به تضارب آرا و تبادل انديشه مى‌پرداختند، ولى در اين پنچ قرن اخير، اين رابطه ضعيف‌تر و آگاهى از عقايد شيعه كم‌رنگ‌تر شده است»[۳]

ايشان به دنبال ذكر اين نكته كه علماى شيعه، از عقايد فرق ديگر، آگاهى كامل دارند و پيوسته بر مشتركات تكيه مى‌كنند و به تقريب فرامى‌خوانند، برخلاف ديگران كه شناختشان از عقايد شيعه، بسيار ناچيز است و پيوسته بر ويژگى‌ها و مختصات شيعه تكيه مى‌كنند و نامى از مشتركات نمى‌برند، به توضيح برخى از مسائل مربوط به شيعه كه بسيار مطرح مى‌شود، مى‌پردازد.

«پيدايش شيعه»، اولين مسئله‌اى است كه مؤلف آن را توضيح مى‌دهد. ايشان در اين‌باره مى‌نويسد: تشيع، جز «پذيرش اسلام با اعتقاد به ولايت بلافصل اميرمؤمنان على(ع)» چيز ديگرى نيست و چون ولايت آن حضرت در قرآن و سنت وارد شده است، پس اسلام و تشيع داراى يك مبدأ و در يك زمان متولد شده‌اند.

وى براى اثبات اين مدعا دلايل متعددى آورده، مثل حديث «يوم الدار»، «حديث منزلت» و «حديث غدير»[۴]

نویسنده در پاسخ به اين سؤال كه چرا اين گروه را «شيعه» مى‌خوانند، مى‌گويد: اين نام‌گذارى مربوط به خود پيامبر(ص) است. مفسران مى‌نويسند: آنگاه كه آيه «إن الذين آمنو و عملوا الصالحات أولئك هم خير البرية»[۵]فرود آمد، پيامبر(ص) رو به على(ع) كرده، فرمود: «أنت و شيعتك يوم القيامة راضين مرضيين»[۶]

ديگر فرق اسلامى، بعد از وفات پيامبر(ص) پديد آمدند و تاريخى غير از تاريخ اسلام دارند[۷]

فرق جوهرى مكتب تشيع با ديگر مكتب‌ها، آن است كه: تشيع، خلافت را ادامه وظيفه رسالت مى‌داند، پس روشن است كه مانند رسالت، مقامى الهى است و راه شناسايى امام همان تنصيص خداست؛ اما خلافت و امامت از ديد اهل سنت، يك مقام اجتماعى است و راه شناسايى آن انتخاب و گزينش مردم است.[۸]

بحث بعدى كه مؤلف مطرح مى‌نمايد عصمت پيشوايان، مصونيت قرآن از تحريف، تهمت تكفير صحابه، اقامه دو نماز در يك وقت و سجده بر تربت است كه هركدام را با استفاده از آيات قرآن و روايات توضيح مى‌دهد.

بحث بعدى كتاب درباره عناصر مؤثر در تقريب مسلمانان است. مؤلف چهار عنصر «يكتاپرستى و يكتاگرايى»، «يگانگى شريعت و آيين»، «وحدت رهبرى» و «وحدت هدف» را از عناصر وحدت و «اختلافات كلامى و فقهى»، «اختلافات قومى» و «ناآگاهى از عقايد همديگر» را از موانع تقريب مى‌داند.

مؤلف يكى از آثار سوء ناآگاهى از عقايد شيعه را اين مى‌داند كه برخى تقيه را به معناى نفاق مى‌گيرند و خيال مى‌كنند كه شيعه همه جا با گروه اهل سنت از در تقيه وارد مى‌شود و واقعيات را كتمان كرده، تظاهر به وفاق مى‌كند.

درحالى‌كه تقيه سلاح انسان ضعيفى است كه در كشورى زندگى مى‌كند و در آنجا آزادى‌ها مصادره شده و كسى كه برخلاف نظر حاكم سخن بگويد، قلع و قمع مى‌شود؛ در اينجا فرد ضعيف، چاره‌اى جز كتمان عقيده ندارد و اين به اين معنا نيست كه شيعه پيوسته بر اصل تقيه تكيه كرده و كتاب‌هاى خود را بر اين اساس مى‌نويسد يا پيوسته بر اين اساس سخن مى‌گويد[۹]

در پايان، مؤلف اهل تسنن را مخاطب قرار مى‌دهد و مى‌گويد: «مشتركات ما فزون‌تر از متميزات ما است»[۱۰]

پانويس

  1. پيشگفتار، ص6
  2. متن كتاب، ص8
  3. همان، ص9 و 10
  4. متن كتاب، ص12
  5. بينه: 7
  6. همان، ص16
  7. همان، ص17
  8. همان، ص18 و 19
  9. همان، ص91 و 92
  10. همان، ص99

منابع مقاله

پيشگفتار و متن كتاب.