خلیج فارس: داستان ناگفته‌های جزیرۀ خارک

    از ویکی‌نور
    خلیج فارس: داستان ناگفته‌های جزیرۀ خارک
    خلیج فارس: داستان ناگفته‌های جزیرۀ خارک
    پدیدآورانفلور، ویلم ام. (نویسنده)

    پوتس، دنیل‌تی (محقق) بلوری‌فرد، الناز (مترجم)

    شریف‌نژاد، محسن (مترجم)
    ناشرنگاه
    مکان نشرتهران
    سال نشر1400
    شابک2ـ111ـ267ـ622ـ978
    کد کنگره

    خلیج فارس: داستان ناگفته‌های جزیرۀ خارک تألیف ویلیم فلور با همکاری دنیل‌تی پوتس، مترجم الناز بلوری‌فرد، باهمکاری محسن شریف‌نژاد؛ جزیرۀ مرجانی خارک با مساحتی حدود 31 کیلومتر در شمال غربی بندر بوشهر و در ژرف‌ترین نقطۀ خلیج فارس، یکی از شمالی‌ترین این جزایر است و قدمت آن به بیش از شش هزار سال می‌رسد. زمین‌شناسان پیدایش آن را به چهارده هزار سال پیش نسبت می‌دهند. ویلم فلور با توجه به اشرافی که به زبان فارسی دارد، در این کتاب تلاش کرده بیشتر منابع و مآخذی که دربارۀ جزیرۀ خارک پژوهش و تألیف شده، مورد توجه و مداقه قرار دهد.

    ساختار

    کتاب در پنج فصل و دو پیوست تدوین گردیده است.

    گزارش کتاب

    مهم‌ترین جزایر خلیج فارس عبارتند از: بونه، دارا، قبر ناخدا، مینو، ام‌الکرم، جبرین، خارک، خارگو، تنب بزرگ، تنب کوچک، سری یا سوری، قشم، کیش، لاوان، هرموز، هندرابی و ... . جزیرۀ مرجانی خارک با مساحتی حدود 31 کیلومتر در شمال غربی بندر بوشهر و در ژرف‌ترین نقطۀ خلیج فارس، یکی از شمالی‌ترین این جزایر است و قدمت آن به بیش از شش هزار سال می‌رسد. زمین‌شناسان پیدایش آن را به چهارده هزار سال پیش نسبت می‌دهند. ویلم فلور با توجه به اشرافی که به زبان فارسی دارد، در این کتاب تلاش کرده بیشتر منابع و مآخذی که دربارۀ جزیرۀ خارک پژوهش و تألیف شده، مورد توجه و مداقه قرار دهد.

    فصل اول کتاب باستان‌شناسی است که نویسنده کوشیده ظهور خارک در نقشه‌های اروپایی خلیج فارس و اقیانوس هند از قرن شانزدهم میلادی را مورد تدقیق و بررسی قرار دهد. نویسنده در بخشی از این فصل، روند پژوهش‌های باستان‌شناسانۀ جزیره از سال 1663 میلادی که مسافری پرتغالی به نام مانوئل گودینهو مشاهدات خود را از یک سال باستان‌شناسی در خارک بر روی کاغذ آورد، تا آخرین کاوش‌هایی که منجر به کشف یک کتیبۀ هخامنشی در سال 1386 گردید مورد بررسی قرار داده است.

    در این فصل با استناد به آثار نویسندگان یونانی و رومی مانند بطلمیوس، استرابون، پلینی، آریانوس و دیگران تأکید شده که پیشینۀ این جزیره به دوران ماقبل تاریخ می‌رسد و برای اثبات این ادعا از ژان دی تیونو مطلبی آورده شده که در سال 1665 میلادی از این جزیره دیدن کرده و از تعدادی چاه باستانی که داخل صخره‌ها حفر شده‌اند، یاد کرده است.

    گزارش‌های بعدی باستان‌شناسانه از کارستن نیبور در سال 1764 میلادی و در زمان حضور هلندی‌ها در جزیرۀ خارک و ویلیام هود در سال 1817 و جورج کیل در سال 1824 و کاپیتان دابلیو استیف در سال 1857 می‌باشد که همگی به شکل میدانی از جزیره دیدن کرده بودند. اما جامع‌ترین مباحث پیرامون پژوهش‌های باستان‌شناسی جزیرۀ خارک توسط هرتسفلد آلمانی در سال 1926 و گریشمن فرانسوی در سال 1959 و یک باستان‌شناس بلژیکی به نام ارنی هارینگ در سال 1972 انجام گرفته که در آن سال از جزیره دیدن کرد و پژوهش‌های جامعی از مقبره‌های موجود «پالمیرین» به نتیجه رساند و به این دادۀ علمی و تاریخی رسید که مقبره‌های موجود در جزیره به قرون دوم و سوم میلادی و جامعۀ مسیحیان و زرتشتیان و یهودیان تعلق دارد.

    فصل دوم کتاب اشاره‌ای گذرا به تاریخ و جغرافیا و اوضاع اجتماعی جزیره هنگام ورود اسلام به این منطقه دارد و نویسنده تلاش نموده با مراجعه به آثار متقدم اسلامی مانند «صورة الارض» ابن حوقل و «مسالک والممالک» اصطخری و کتاب یاقوت حموی که از زندگی مردم آن جزیره در آن دوران و صید مروارید که مهم‌ترین منبع درآمد آنان بوده است، مطالبی را در اختیار خواننده قرار دهد. نویسنده سریع و گذرا از قرون اولیۀ اسلامی به قرن شانزدهم میلادی و تحولات آن جزیره از منظر سفرنامه‌نویسان عصر صفوی توجه کرده و تصریح می‌کند نام جزیره برای اولین بار بر روی یک نقشۀ پرتغالی در دهۀ 1540 ظاهر شد. مباحث مختصر دیگری که در این فصل آمده، به نقل از دیگر سفرنامه‌نویسان خارجی مانند گودینهو و ژان دی تیونو و همیلتون است که بیشتر به نقش ایستگاهی جزیرۀ خارک در مبادلات تجاری بین بصره و این جزیره در تأمین آب شرب و حمل و نقل اسب که در این جزیره تربیت می‌شد و به بازار مسقط ارسال می‌گردید، پرداخته است.

    بیشترین مباحث این کتاب به فصل سوم اختصاص یافته که دربارۀ خارک در قرن هیجدهم است و نویسنده تاریخ حضور هلندی‌ها در جزیره را از سال 1753 میلادی تا زمان خروج آنان توسط میرمهنای بندرریگی در سال 1766 مورد بحث و بررسی قرار داده است. نویسنده در این فصل کوشیده با دسترسی به آثار نویسندگان دیگری و برخی مؤلفان و تاریخ‌نگاران ایرانی، دربارۀ میرمهنا به نرمی سخن بگوید. مشکلات هلندی‌ها در جزیرۀ خارک، پیشنهاد برای پروژۀ خارک، تصویب پروژۀ خارک، اقدام هلند علیه بصره، روابط هلندی‌ها با میرحسین و کریم‌خان، تقویت خارک و جمعیت آن و .... بخشی از مطالب این فصل را تشکیل داده است.

    نویسنده در فصل چهارم این کتاب تلاش کرده بعد از خروج هلندی‌ها از جزیره، تحولات آنجا را با توجه به حاکمیت خاندان آل مذکور در بوشهر و رقابت‌های منطقه‌ای این خاندان با رقبایشان در گناوه و ریگ و دشتستان مورد بحث قرار دهد. در این فصل به جنگ‌های ایران و انگلیس در سال‌های 1838 و 1856 اشارتی گذرا شده و چگونگی اشغال جزیره در هر دو جنگ توسط انگلیسی‌ها مورد بحث قرار گرفته است.

    فصل آخر کتاب به بررسی تحولاتی اختصاص یافته که با حاکمیت طایفۀ حیات داوود در بندر ریگ و جزیرۀ خارک همراه است. طایفۀ حیات داوود از حیات غیبی‌های خرم‌آباد لرستان هستند که به روایت الله‌کرم‌خان حیات داوودی در دورۀ صفوی به دلایلی از موطن اصلی خود جدا شده و در ناحیه‌ای که اکنون بح بلوک حیات داوود مشهور است، متوطن گردیده‌اند.

    نویسنده در این کتاب کوشیده اوضاع اجتماعی، سیاسی، اقتصادی و فرهنگی بندر ریگ، گناوه و به‌ویژه جزیرۀ خارک را در دوران اخلاف حسینقلی‌خان از جمله خانعلی‌خان، حیدرخان، الله‌کرم خان و فتح‌الله خان حیات داوودی بررسی کند. منتفذترین فرد خاندان حیات داوودی، حیدرخان نام داشت که در جریان جنگ جهانی اول با همکاری احمدخان انگالی و اسماعیل‌خان شبانکاره‌ای اتحادیه‌ای مبنی بر بی‌طرفی در دوران جنگ (1333 ـ 1396 قمری) تشکیل دادند.

    پایان‌بخش کتاب، اشاره‌ای گذرا به اختلافات فتح‌الله خان حیات داوودی با دولت پهلوی دوم است که با استناد به مقاله‌ای که در روزنامۀ سروش شیراز در آن زمان به چاپ رسیده، نویسنده صحت ادعای فتح‌الله خان را زیر سؤال می‌برد و مالکیت این جزیره را از مان فتحعلی شاه به بعد دولتی معرفی می‌کند.[۱]

    پانويس


    منابع مقاله

    پایگاه کتابخانه تخصصی ادبیات

    وابسته‌ها