تشبیهی کاشانی، علیاکبر
کمالالدین علیاکبر تشبیهی کاشانی (د1040ق/1630م)، از شعرای دوران صفوی. وی فرزند محمد کاشی، از بزرگان سادات کاشان بود و به پیشۀ گازری(رختشویی) اشتغال داشت.
ولادت
سال تولد او را باتوجه به تاریخ درگذشتش و طول عمر 70 سالهاش حدود سال 960ق/1553م تخمین میتوان زد. تشبیهی در زادگاه خود پرورش یافت و هیچگاه تأهل اختیار نکرد.
شاعری او
وی از خردسالی مصاحب فضلا و شعرا بود و در کار شعر و شاعری نزد موحدالدین فهمی کاشانی(د 1014ق)، شاگردی میکرد. در جوانی بهسرودن شعر پرداخت و در شاعری شهرت یافت.
مسافرت و تصوف او
تشبیهی اهل سیر و سفر بود و سراسر عراق و فارس را سیر کرده بود. وی به تصوف گرایش داشت و از پیروان طریقۀ نقطویه (پسیخانی) و از مریدان مولانا قاسم کاهی و کوثری محسوب میشد. در این زمان طریقت نقطوی از سوی متشرعان، کفر بهشمار آمد و نقطویانِ تکفیر شده، مورد تعقیب و آزار قرار گرفتند، بسیاری از پیروان این فرقه کشته شدند و گروهی از آنان، ازجمله تشبیهی کاشانی، محمد صوفی آملی و میرشریف آملی به هندوستان گریختند. تشبیهی 3 بار به هندوستان سفر کرد و بار سوم 40 سال در آن دیار(در لاهور) ماند. وی با دربار گورکانیان هند ارتباط داشت و مورد احترام جلالالدین اکبر و جهانگیرشاه بود و چون عزلت گزید، روزانه یک اشرفی مقرری برای وی تعیین شد تا با فراغ بال به عبادت بپردازد.
عزلتگزینی او
تشبیهی در دوران عزلتگزینی، بیشتر اوقاتِ خود را در گورستان میگذرانید و در یک رباعی، ضمن تصریح به گورستاننشینی خود، سبب آن را چنین بیان کرده است: از آنم میل گورستاننشینی است/ که گورستاننشینی پیشبینی است.
افکار صوفیانه او
تشبیهی به تصوف نقطوی گرایش داشت و خود یک صوفی نقطوی بهشمار میآمد. بنابراین، باورهای او همان باورهای نقطویان است. این باورها را در آثار تشبیهی میتوان بازیافت؛ چنانکه در یک رساله که به نام ابوالفضل علامی، از رجال معروف و متنفذ در عهد پادشاهی اکبرشاه نوشته، اسرار نُقَط و حروف را شرح داده است. نقطویان از خاک، که موجودات از آن برمیآیند، به «نقطه» تعبیر میکنند، منکر رستاخیزند، به تناسخ باور دارند و انسان کامل را میستایند و میپرستند.
در میان سخنان و اشعار تشبیهی دو باور جلب توجه میکند:
- توحید: تشبیهی در قصیدهای که در مدح اکبرشاه، پادشاه گورکانی هند سروده، و به وسیلۀ ابوالفضل علامی به وی تقدیم کرده است، در مقام یک مجتهد صاحب فتوا، تقلید و توحید را مغایر دانسته، و از پادشاه خواسته است «تقلیدیان را براندازد تا حق به مرکز خود بازگردد و توحید، خالص بماند».
- انسان کامل: تشبیهی در یک رباعی شطحگونه خود را حق میبیند و مظهر جود و وجود معرفی میکند و در یک کلام احساس میکند که انسان کامل است: «بحرکرمم منت جود که برم/ محوعدمم نام وجود که برم»، «گویند سجود پیش حق باید کرد/ من چون همه حق شدم سجود که برم».
آثار او
آثار: تشبیهی دارای آثاری منظوم و منثور بسیار بوده است. در منابع مختلف بر کثرت اشعار وی تأکید گردیده، و بدین معنا تصریح شده است که قریب 8 رسالۀ منثور و منظوم مشتمل بر قصیده، غزل، قطعه، رباعی و معما از او به یادگار مانده است. صاحب مجمعالنفایس از ویژگی خاص دیوانی که از تشبیهی دیده است، سخن میگوید و علی ابراهیم خلیل از تألیف 20 مقاله توسط وی سخن در میان میآورد؛ اما این آثار از گزند روزگار مصون نمانده، و تمامی آنها به دست ما نرسیده است. سبب این امر گذشته از حوادث روزگار، بیاعتنایی تشبیهی به جهان، چونان دیگر اندیشمندان وارسته و بیتوجهی وی نسبت به جمع و تدوین آثار خود بوده است و همین امر موجب پراکندگی و تباهی اکثر تصانیف وی شده است. آنچه امروز از تشبیهی بر جای مانده، و به روزگار ما رسیده است، مثنوی خورشید و ذره در بحر مثنوی معنوی و یک مثنوی در بحر خسرو و شیرین نظامی است.
اوحدی بلیانی از معاصران تشبیهی 3 دیوان شعر از وی را دیده است. بیشتر اشعار او در قالب غزل و رباعی است.[۱]
پانویس
- ↑ بخش ادبیات، ج 15، ص353-354
منابع مقاله
بخش ادبیات، دائرةالمعارف بزرگ اسلامی، زیر نظر کاظم موسوی بجنوردی، تهران، مرکز دائرةالمعارف بزرگ اسلامی، چاپ اول، سال چاپ 1378