ترکیب و پیوستگی در نقش‌برجسته‌های ساسانی

    از ویکی‌نور
    ترکیب و پیوستگی در نقش‌برجسته‌های ساسانی
    ترکیب و پیوستگی در نقش‌برجسته‌های ساسانی
    پدیدآورانتامسون، اما (نویسنده) فرخی عیسوند، سمانه (مترجم)
    ناشرآریارمنا
    مکان نشرتهران
    سال نشر1399
    شابک1ـ3ـ97080ـ600ـ978
    موضوعایران باستان
    کد کنگره

    ترکیب و پیوستگی در نقش‌برجسته‌های ساسانی تألیف اما تامسون، ترجمه سمانه فرخی عیسوند؛ این کتاب از طریق ترکیب هر نقش‌برجستۀ ساسانی، روشی برای پیشبرد درک خواننده از دورۀ ساسانی ارائه می دهد. این تجزیه و تحلیل بر اساس این فرضیات است که ترکیب به عنوان شاخص پیوستگی و تغییر و رمزگشایی یک اثر هنری از مجموعه‌هایی به کار خواهد رفت که نشان‌دهندۀ پیش‌زمینه و آموزش هنرمندان است.

    گزارش کتاب

    پادشاهان ساسانی بیش از چهارصدسال بر ایران حکومت کردند. در طول 85 سال ابتدایی این سلسله، هفت تغییر در جانشینی، دستاوردهای نظامی و تلفات بسیاری وجود داشت و سی حکاکی سنگی به منظور یادآوری این حوادث انجام شد. اغلب این حکاکی‌ها در فارس سرزمین اصلی دودمان ساسانی بودند: هشت مورد در جوار آرامگاه‌های هخامنشی در نقش رستم، شش طرح در شهر شاپور در بیشاپور، چهار طرح در فضای بیرونی غاری در نقش رجب، دو مورد در نزدیکی اولین شهر اردشیر در فیروزآباد و دیگر نقوش به صورت نقش‌برجسته‌های منفرد در مکان‌های مختلف در استان فارس حکاکی شده‌اند: برم دلک، سرمشهد، سراب بهرام، گویوم، ری، داراب گرد و تنگ قندیل. این نقش‌برجسته‌ها مهم‌ترین آثار تاریخ دورۀ ساسانی به شمار می‌روند. هر کدام از این نقوش به طور جداگانه حاوی اطلاعات باارزشی دربارۀ محیط اجتماعی، مذهبی و سیاسی پادشاه به تصویر کشیده‌شده هستند و به عنوان یک گروه، اطلاعات ارزشمندی را دربارۀ محیط هنری آن زمان نشان می‌دهند.

    صخره‌های ایران در هر دوره از تاریخ طولانی‌شان با برجستگی‌های سنگی تزئین شده‌اند. هنرمندان در طول حکومت ساسانیان بر ایران به میزان چشمگیری به این مجموعه افزودند. این آثار تاریخی کپسول‌های اطلاعاتی منفرد در مورد کلیات سیاسی، مذهبی، تاریخی و هنری اجتماع آن زمان هستند. این کتاب از طریق ترکیب هر نقش‌برجستۀ ساسانی، روشی برای پیشبرد درک خواننده از دورۀ ساسانی ارائه می دهد. این تجزیه و تحلیل بر اساس این فرضیات است که ترکیب به عنوان شاخص پیوستگی و تغییر و رمزگشایی یک اثر هنری از مجموعه‌هایی به کار خواهد رفت که نشان‌دهندۀ پیش‌زمینه و آموزش هنرمندان است. نتایج اولیه نشان می‌دهند که نقش‌برجسته‌های اولیۀ دورۀ ساسانی، بازتابی از کار هنرمندان حداقل دو مکتب هنری هستند.

    این نوشتار نتایج تحقیقاتی است که بیانگر آن است که درک ما از شاهنشاهی ساسانی و هنرمندانی که بزرگ‌ترین آثار تاریخی را درک کرده‌اند را می‌توان با تجزیه و تحلیل جامعی از ترکیب هر نقش‌برجسته افزایش داده و ماهیت هنری آن را در زمان آشکار کرد. این مطالعه از فرضیاتی ناشی شده که تصمیمات اخذشده توسط هنرمندان در طول فرایند ترکیب به عنوان اثری مکتبی به کار گرفته خواهد شد و باعث پیوستگی یا تقسیم نقش‌برجسته‌ها به گروه‌های مشابه می‌شود. فرض بر این است که فرایند ترکیب به عنوان یک گام بین مفهوم و اجرا، برای هر نقش‌برجسته تشکیل می‌شود. این یک فرض عادلانه است؛ زیرا تمام آثار هنری فراتر از نمونه‌های با شتاب نوشته شده به ترکیب نیاز دارند. این مطالعه همچنین فرض می‌کند که این نقش‌برجسته‌ها در مقیاس کوچک طراحی شده و سپس بر سطح صخره در اندازه‌ای بزرگ‌تر فرار گرفته‌اند. از این‌رو این مطالعه، نقش‌برجسته‌ها را نه به صورت آثار هنری سه‌بعدی کامل با قالب‌ریزی پیچیدۀ مو و لباس، بلکه به عنوان طراحی‌های دوبعدی از مفهوم اصلی هنرمند مورد توجه قرار داده است.

    این نوشتار فن را نشان داده و نتایج هشت نقش‌برجسته از اوایل دورۀ ساسانی را ارائه می‌دهد: نقش رستم I و نقش رستم III توسط اردشیر (224 ـ 241 م) نخستین پادشاه ساسانی، نقش رستم IV توسط پسرش شاپور اول (241 ـ 271 م)، بیشاپور V توسط بهرام اول (271 ـ 274 م) پسر دیگر اردشیر و برادر شاپور اول، سرمشهد، سراب بهرام و بیشاپور IV توسط بهرام دوم (247 ـ 292 م) پسر بهرام اول و نقش رستم VIII توسط نرسه (293 ـ 301 م) پسر شاپور اول به انجام رسید. این هشت نقش‌برجسته به عنوان مجموعه‌ای از پنج منطقۀ مختلف برای انتشار انتخاب شده‌اند. در این هشت نقش‌برجسته هویت پادشاه به‌روشنی از طریق تاج وی مشخص شده و پادشاهان در شرایط متنوعی نشسته، ایستاده و سواره به نمایش درآمده‌اند.[۱]

    پانويس


    منابع مقاله

    پایگاه کتابخانه تخصصی ادبیات

    وابسته‌ها