تاریخ بیداری ایرانیان
تاریخ بیداری ایرانیان | |
---|---|
پدیدآوران | ناظم الاسلام کرمانی، محمد بن علی (نویسنده) |
عنوانهای دیگر | تاریخ مشروح و حقیقی مشروطیت ایران با 42 گراور |
ناشر | امير کبير |
مکان نشر | تهران - ایران |
سال نشر | 1384 ش |
چاپ | 7 |
شابک | 964-00-0489-8 |
موضوع | ایران - تاریخ - انقلاب مشروطه، 1324 - 1327ق. ایران - تاریخ - قاجاریان، 1193 - 1344ق. |
زبان | فارسی |
تعداد جلد | 3 |
کد کنگره | DSR 1407 /ن2ت2 |
نورلایب | مطالعه و دانلود pdf |
تاریخ بیداری ایرانیان نوشته محمد بن علی ناظم الاسلام کرمانی در موضوع تاريخ مشروطيت است. این اثر از منابع مهم مورخان به شمار مىرود. نویسنده سبب تأليف تاريخ بيدارى ایرانیان را تهى بودن كتابهاى تاريخى ایران از ويژگىهاى عبرت آموز براى آيندگان دانسته و به گفته خودش همواره در اين انديشه بوده است كه به شيوه آثار مورخان اروپايى، كتابى در تاريخ ایران بنويسد و نكتههاى تاريخى را در آن بياورد. وى از دوم ذىالحجه 1322، ديدهها و شنيدههاى خود را درباره انقلاب مشروطه و بيدارى ایرانیان ثبت كرد.
ساختار
اين اثر از اوايل 1128 هجرى قمرى به صورت 55 جزوه شانزده صفحهاى به همت خود نویسنده منتشر مىشد و پس از آن، در اسفند 1332 با نظارت سيد محمد هاشمى کرمانى دوباره به چاپ رسيد. نویسنده به محافل آزادى خواهان آن روزگار راه داشت. و مىتوانست گفتوگوهاى آنان را يادداشت كند. وى نظر خود را نيز بر آنها مىافزود و نخست به نشر بخشى از يادداشتهایش به صورت پاورقى در روزنامه كوكب دُرّى مىپرداخت كه خود مدير و ناشرش بود. نسخه كنونى، سه بخش (جلد) دارد كه در يك مجلد به چاپ رسيده است. نثر كتاب ساده و روان است، اما مؤلف در جاهاى فراوانى از آن، از واژگان فرنگى بهره مىگيرد و آنها را به صورتهاى گوناگونى در متن ضبط مىكند. ادوارد براون، كتاب را از ديد سبک و جمله بندى و استناد، بر تاريخهاى عمومى و پر از لفظ پردازى كسانى مانند رضا قلىخان هدايت و لسان الملك (ميرزا محمدتقى خان سپهر) برتر دانسته است.
ناظم الاسلام رسالت بزرگِ «حفظ سنگر تاريخ نويسى مشروطه» را بر عهده خود مىديد و از اين رو، اعتراف مىكرد كه در «يومُ التوپ» بر اثر ترس از كشته شدن، از حضور در صحنه منازعه خوددارى كرده است تا فرصتى براى نوشتن اين تاريخ داشته باشد.
گزارش محتوا
مقدمهاى بلند از نویسنده پيش از جلد اول كتاب وجود دارد كه به شرح حال آزادى خواهانى مانند سيد جمالالدين اسدآبادى و ميرزا رضا کرمانى، روحانیانى چون سيد محمد طباطبايى و دولتمردان ترقى خواهى چون ميرزا حسین خان سپهسالار و امیرکبیر مىپردازد. ناظم الاسلام نقطه آغازين ترقى ایرانیان را دوران صدارت امیرکبیر مىداند و حالات ناصرالدين شاه و مظفرالدين شاه را شرح مىدهد و آنان را پادشاهانى «دمدمى مزاج» و «ساده لوح» مىخواند. او همچنين شرح مبسوطى درباره امتيازنامه رژى نوشته و به دعواى ميان علما و دربار بر سر اين امتياز پرداخته و نامهها و تلگرامهاى فراوان اين دو گروه را به يكديگر آورده است.
پس از اين زندگىنامه گروهى از رجال همروزگار نویسنده و رويدادهاى دوره ناصرى و مظفرى در جلدهاى يكم تا سوم گزاش مىشود. جلد يكم رويدادهایى از ذىالحجه 1322 تا رمضان 1324 را در بر دارد. درونمايه سه جلد نخست كتاب، مباحث مطرح شده در انجمن مخفى، واقعه کرمان و غوغاى ميان متشرعه و شيخيه، واقعه عمارت بانك يا مدرسه چال، ذكر تاريخچهاى از وضع ارامنه و رواج شايعه تكفير مظفرالدين شاه به فتواى سيد عبداللّه بهبهانى به جرم تحريك ارامنه به قتل سلطان عبدالحميد، بيان رويدادهایى درباره هجرت علما به آرامگاه حضرت عبدالعظيم و سپس قم و تحصن آنان در سفارت انگليس تا صدور فرمان مشروطيت مظفرالدين شاه است كه با ذكر نامهاى روزنامهها و مدارس موجود در دوره مظفرى به پايان مىرسد. ناظم الاسلام كوشيده است كه در جلد يكم رويدادها را روز به روز بنويسد؛ چنانكه مطالب جلد سوم، ثبت روز به روز وقايع از هجدهم جمادى الاولى 1324 تا اول رمضان 1324 است.
جلد دوم، جلدهاى چهارم و پنجم و اضافات و ملحقات و وقايع شوال 1324 را تا رجب 1327 در بر دارد. به گمان ما، نویسنده گزارشهاى خود را تا رويدادهاى بيستم صفر 1325 براى چاپ آماده كرده بوده كه با آشكار شدن مخالفت محمدعلى شاه با مجلس و رويارويى شاه و ملت با يكديگر، زمينه را براى نشر ديگر جزوههایش آماده نديده و از ساماندهى آنها خوددارى كرده و تا جمادى الاولى 1326 ساكت مانده است. ناظم الاسلام از چهارم جمادى الاولى 1326 به ثبت وقايع روزانه ادامه داد، اما اين بار بر اثر پيش آمدن اوضاع ويژهاى پس از بستن مجلس به توپ كه از آن به «يوم التوپ» ياد مىكند و تعطيلى مشروطه، لحن خود را تغيير داد و راه احتياط را در پيش گرفت. يادداشتهاى اين دوره او كمابيش با عباراتى آميخته كه نشان دهنده هراسناكى نویسندهاند. وى گاهى نيز از نوشتن وقايع خوددارى كرده و حتى به سران مشروطه تاخته و ملك المتكلمين (حاج ميرزا نصر اللّه) و سيد جمال واعظ را متهم كرده است كه مشروطه را بهانه دخل خود كردهاند. وى در بسيارى از جاها، از جهل مردم مىنالد و آن را مانع ترقى مىشمرَد.
آخرين جلد كتاب، با شرح رويدادهاى سيزدهم رجب 1327 به پايان مىرسد، اما مطالب نویسنده ناتمام مىماند و گويى سخن وى دنبالهاى داشته كه جز يك صفحه درباره رويدادهاى دوازدهم تا چهاردهم رمضان 1329، از آن چيزى بر جاى نمانده است.
وضعيت كتاب
گويى توجه مردم به پاورقىهاى ناظم الاسلام، او را در فكر چاپ و نشر جزوههاى مستقلى با عنوان «تاريخ بيدارى ایرانیان» انداخت. از اين رو، چاپ نخست اين اثر به صورت جزوات هفتگى در قطع خشتى و به خط نسخ و حواشى و پاورقى به خط نستعليق با چاپ سنگى و نقاشى صورت اشخاص و با کیفیتى كمابيش مناسب در 55 جزوه شانزده صفحهاى منتشر شد. ناظم الاسلام همچنين به انتشار وقايع پيش از ذىالحجه 1322 در هفده جزوه با عنوان «مقدمه تاريخ بيدارى ایرانیان» پرداخت و در اين جزوهها گزارش گونهاى از مهمترين رويدادهاى دوره پادشاهى ناصرالدين شاه و مظفرالدين شاه قاجار نوشت. ميرزا حسن طهرانى در 1330 - 1328، براى نخستين بار اين يادداشتها را به خط شمس الكُتّاب به چاپ سنگى رساند و سيد محمد هاشمى کرمانى، در 1332 - 1324 اين كتاب را همراه با شرح حالى كمابيش كامل درباره مؤلف و مقدمهاى درباره كتاب، به قطع وزيرى و با حروف سربى و جلد ممتاز منتشر كرد. چاپ سوم آن در 1346 و بر پايه سرلوحه كتاب، گويى به يادگار جشنهاى تاجگذارى در سه جلد به اهتمام علىاكبر سعيدى سيرجانى منتشر شد. چاپ چهارم و پنجم نيز در 1362 و 1377 - 1376 در دو مجلد نشر يافت.
بسيارى از مورخان تاريخ مشروطيت مانند كسروى در تاريخ مشروطه، از نوشته ناظم الاسلام بهره برده و ديدگاههاى گوناگونى دربارهاش عرضه كردهاند. براى نمونه، مهدى ملكزاده، نویسنده تاريخ مشروطيت ایران، آن را سودمند مىداند و نویسنده را از حوادث آن زمان آگاه و بدانها علاقهمند مىخواند، اما مىگويد از اين روى كه وى در بخش گستردهاى از كتابش به شرح محافل سرّى پرداخته و كارهاى او و يارانش نيز در پيدايى مشروطيت تأثير نگذارده است، مىتوان چنين گفت كه اين كتاب نه براى آيندگان، كه براى خوشآمد همروزگاران مؤلف نوشته شده است. او همچنين ناظم الاسلام را به جعل مطالب دور از حقيقت منسوب مىكند و اين كار را موجب لكه دار شدن تاريخ مىخواند. از سوى ديگر، باستانى پاريزى مطالب كتاب را صد در صد واقعى و صادقانه مىداند و اعترافات ناظم الاسلام درباره احوال خصوصى خود و ترس او را از بسته شدن مجلس به توپ، گواهى بر صدق و صحت ديگر مطالبش مىشمرَد.
از ناظم الاسلام افزون بر اين كتاب، اثر ديگرى به نام التحفه المهديه معروف به علائم الظهور بر جاى مانده و چند بار به چاپ رسيده است. بخش پايانى يادداشتهاى نویسنده كه سعيدى سيرجانى آنها را گردآورى و تدوين كرده است، از مطالب مهم تاريخ بيدارى ایرانیان به شمار مىرود. سيرجانى اين بخش را منبعى مستند و مطمئن براى محققان مىداند. اين بخش نيز رويدادهاى روزانه را تا بيستم صفر 1325 در بر دارد، اما از اين هنگام تا سوم جمادى الاولى 1326 در ثبت وقايع وقفهاى افتاده است. سيرجانى در يادداشت مقدمه چاپ چهارم كتاب اشاره مىكند كه مجموعهاى از يادداشتهاى اين دوره به همت هاشمى کرمانى در اختيار وى قرار گرفته كه شمارى از آنها در متن گنجانده شده است و ديگر بخشهاى آنها در آينده با عنوان «متمم تاريخ بيدارى» منتشر خواهد شد.
منابع مقاله
- متن كتاب.
- حداد عادل، غلامعلى (1380)، «تاريخ بيدارى ایرانیان»، دانشنامه جهان اسلام، تهران، بنياد دائرةالمعارف اسلامى.
- کرمانى، ناظم الاسلام (1362)، تاريخ بيدارى ایرانیان، مقدمه علىاكبر سعيدى سيرجانى، تهران، انتشارات بنياد فرهنگ ایران.
- بىنا (مرداد 1348)، «تاريخ بيدارى ایرانیان»، وحيد، شماره 68.