بررسی مبانی کتاب «نقد قرآن»
بررسی مبانی کتاب «نقد قرآن»، تألیف محمدعلی رضایی اصفهانی (متولد1341ش) در نقد و بررسی محتوای کتاب «نقد قرآن» نوشته دکتر سها و پاسخ به شبهات و اشکالات مطرح شده در آن با رویکردی علمی و استدلالی است.
| بررسی مبانی کتاب «نقد قرآن» | |
|---|---|
| پدیدآوران | رضایی اصفهانی، محمدعلی (نويسنده) مرکز تحقیقات قرآن کریم المهدی (سایر) |
| عنوانهای دیگر | نقد قرآن. فارسی. شرح |
| ناشر | پژوهشهای تفسير و علوم قرآن |
| مکان نشر | ایران - قم |
| سال نشر | 1395ش |
| چاپ | 1 |
| موضوع | سها، مستعار - نقد قرآن - نقد و تفسیر - قرآن - دفاعیهها و ردیهها |
| زبان | فارسی |
| تعداد جلد | 2 |
| کد کنگره | /س86 ن704224 89/2 BP |
| نورلایب | مطالعه و دانلود pdf |
ساختار
ساختار کتاب در یک پیشگفتار و نه فصل در دو جلد تنظیم شده است.
گزارش محتوا
مطالب جلد اول کتاب با پیشگفتاری حاوی مطالب مختصری درباره موضوع کتاب و انگیزه نگارش آن آغاز شده است. [۱].
فصل اول به کلیات اختصاص یافته است. در این فصل به مباحث مقدماتی در مورد شیوه و اصول پاسخ به شبهات، معرفی کتاب «نقد قرآن» و نقاط قوت و ضعف آن باضافه پیشینه پژوهش مطرح شده است[۲].
فصل دوم با عنوان مبانی و منابع بر مبانی و منابع مورد استناد نویسنده کتاب «نقد قرآن» تمرکز دارد. نویسنده به برخی از مهمترین مبانی و پیشفرضها کتاب «نقد قرآن» اشاره کرده و در این راستا نخستین اشکال را معتبر دانستن منابع غیر معتبر و ناقص توسط نویسنده کتاب دانسته و به بررسی برخی منابع نویسنده و بیان اشکالات آنها پرداخته است[۳]. همچنین یکی دیگراز پیشفرضهای نویسنده «نقد قرآن» که در این فصل به نقد کشیده شده است، اصل دانستن ادبیات عرب(صرف، نحو، معانی، و...) و ضرورت عرضه قرآن بر آن است[۴]. ادعاهای بدون دلیل را قطعی پنداشن از دیگر پیشفرضهایی است که به نمونههایی از آن جمله چانشینی پیامبر(ص) اشاره شده و مورد بررسی و نقد قرارگرفته است[۵].
فصل سوم درمورد قرآن و علوم است و به بررسی فرضیههای مطرح شده در کتاب «نقد قرآن» در مورد رابطه قرآن و علوم مختلف میپردازد. عدم توجه قرآن و پیامبر(ص) به علوم تجربی از جمله پیشفرضهای نویسند«نقد قرآن» است که منشا آن را عدم اطلاع از علوم تجربی دانسته و آیات متعددی را بر آن شاهد آورده است. نویسنده به تفصیل به اشکال اول وی مبنی بر عدم توجه قرآن به عوم تجربی پاسخ گفته و توضیحاتی پیرامون توجه قرآن به شاخههای علوم بشری ، اطلاع پیامبر(ص) از علوم تجربی و تشویق قرآن به علوم تجربی و...ذکر کرده است[۶]. همچنین در این فصل از بیخردی دانشمندان کافر کیش و اشکال قطعی پنداشتن تئوریهای علمی سخن به میان آمده است[۷]. نویسنده ضمن مطرح کردن ادعای دکتر سها پیرامون تعارض قرآن و علم، و ذکر نمونههایی که در کتاب «نقد قرآن» در این خصوص آورده مانند خروج، منی، هفت آسمان و هفت زمین، نیروی جاذبه، نظریه تکامل، لمس جن یا شیاطین و... به نقد و پاسخ اشکالات او پرداخته است[۸].
فصل چهارم به موضوع اعجاز علمی قرآن اختصاص یافته و به اشکالات و شبهات مطرح شده درباره آن در کتاب «نقد قرآن » پاسخ گفته شده است. نویسنده در پاسخی اجمالی، ضمن اشاره به استوار بودن اشکالات بر مفهوم و مصادیق غیرصحیح، ارائه نکردن مفهوم صحیح از اعجاز علمی، تمایز قائل نشدن میان اعجاز و شگفتی علمی توسط دکتر سها، عدم توجه او به سابقه تالیفات و نقدها در مورد اعجاز علمی قرآن، ارائه مطالب تکراری، عدم توجه به اعجازهای علمی اثبات شده، و... به تفصیل پیرامون شکالات یاد شده در این فصل سخن گفته است[۹].
فصل پنجم: قرآن و پیشرفت این فصل به نقد و بررسی دو ادعای اصلی مطرح شده در کتاب «نقد قرآن» در مورد موانع پیشرفت مسلمانان میپردازد. نویسنده نخست پیرامون ادعای اول مبنی بر عدم نقس قرآن و اسلام در پیشرفت علمی بشر توضیحات مفصلی داده و ضمن اشاره به علم در تعالیم ريالران و سنت و اهمیت آن و سرچشمه بودن قران برای برخی علوم به علومی که قرآن موجب رشد آنها شده اشاره کرده و درباره علل عقبماندگی علمی مسلمانان در عصر حاضر نکاتی را باد آور شده است[۱۰]. در ادامه به بررسی و نقد ادعای دوم، مبنی بر وجود موانع هشتگانه پیشرفت در تعالیم قرآن، پرداخته شده و ضمن برشمردن موانع مطرح شده توسط دکتر سها (مانند عدم اطلاع قرآن از علوم تجربی و فاقد ارزش بودن آنها در برابر دانش دین در قرآن و سنت، بی ارزش بودن دنیا، تقدیرگرایی، و.... ) به تفصل اشکالات وی مورد بررسی و نقد قرار گرفته است[۱۱].
فصل ششم تحت عنوان قرآن و فرهنگ زمانه، به یکی دیگر از پیشفرضهای نویسنده کناب «نقد قرآن» که مساله تأثیرپذیری پیامبر(ص) از فرهنگ زمانه عرب صدر اسلام و داخل کردن مطالب غلط آن فرهنگ در قرآن است، میپردازد. نویسنده پیش از پاسخ به رابطه قرآن با فرهنگ زمانه عرب قبل از اسلام و دیگاههای مختلف در این خصوص اشاره کرده سپس نمونههای مطرح شده توسط دکتر سها مورد بررسی قرار گرفته است[۱۲]. سه دیدگاه در این زمینه مطرح میشود: دیدگاه اول، عدم تأثیرپذیری کامل قرآن از فرهنگ عرب؛ [۱۳]دیدگاه دوم، قبول عناصر مثبت فرهنگ و طرد عناصر منفی[۱۴]و دیدگاه سوم، تأثیرپذیری کامل قرآن از فرهنگ عصر نزول است[۱۵].
مباحث جلد دوم در سه فصل و با تکرار پیشگفتار ارائه شده است.
فصل اول به علوم قرآن اختصاص یافته است. این فصل به بحث درباره برخی از علوم قرآنی که مورد انتقاد قرار گرفتهاند، میپردازد. از جمله مهمترین مباحث مطرح شده در این فصل مساله آیات ناسخ و منسوخ و اشکالات پیرامون آن است که نویسنده با استدلال به اشکالات پاسخ داده است.[۱۶] همچنین مباحثی درباره ابهام در قرآن یا آیات محکم و متشابه[۱۷] و اشکالات مطرح شده درباره زیبایی و بلاغت قرآن [۱۸]آمده است. نویسنده با تحلیل علمی و استدلالی، ابهامات و تناقضات ادعا شده در این زمینه را رفع کرده و سازگاری قرآن با این علوم را اثبات میکند.
فصل دوم با عنوان حقوق انسانها به بررسی موضوع حقوق بشر از دیدگاه قرآن و اسلام اختصاص دارد. در این فصل نخست رابطه قرآن و اعلامیه حقوق بشر مورد بحث قرار گرفته[۱۹]و علاوه بر بیان رابطه قرآن و آزادی،[۲۰]، موضع قرآن درباره بردهداری[۲۱]و دیدگاه قرآن پیرامون بانوان[۲۲]، مورد بحث و بررسی دقیق قرار گرفته و اشکالات مطرح شده پیرامون آنها به تفصیل پاسخ داده شده است.
فصل سوم به قرآن و علم و علما است. این فصل به بررسی تناقضات ادعا شده میان قرآن و نظریات علمی بشری میپردازد. نویسنده با بررسی و تحلیل این ادعاها، بر عدم وجود تعارض واقعی میان آموزههای قرآنی و حقایق علمی تأکید میکند و دیدگاههایی را که علم و دین را ناسازگار میدانند، رد میکند. تمام انگاری علم تجربی بشر[۲۳]، عدم توجه به کشفیات تاریخی و علم جدید[۲۴]و قرآن سحر[۲۵]، موضوعات مطرح شده در این فصل است.
پانویس
- ↑ ر.ک: پیشگفتار، ج1، ص11- 14
- ↑ ر. ک: متن کتاب، ج1، ص15- 30
- ↑ ر.ک: همان، ص31- 45
- ↑ ر.ک: همان، ص46- 48
- ↑ ر.ک: همان، ص48 - 65
- ↑ ر.ک: همان، ص67- 92
- ↑ ر.ک: همان، ص112- 126
- ↑ ر.ک: همان، ص148، 161، 186، 201، 244
- ↑ ر.ک: همان، ص255- 259
- ↑ ر.ک: همان، ص 305- 316
- ↑ ر.ک: همان، ص316- 347
- ↑ ر.ک: همان، ص353- 359
- ↑ ر.ک: همان، ص359- 364
- ↑ ر.ک: همان، ص364- 384
- ↑ ر.ک: همان، ص384- 396
- ↑ ر.ک: همان، ج2، ص15- 33
- ↑ ر.ک: همان، ص34
- ↑ ر.ک: همان، ص48
- ↑ رک: همان، همان، ص107
- ↑ ر.ک: همان، ص114
- ↑ ر.ک: همان، ص167
- ↑ ر.ک: همان، ص185
- ↑ ر.ک: همان، ص245
- ↑ همان، ص249
- ↑ همان، ص252
منابع مقاله
مقدمه و متن کتاب.