افغانستان به روایت روزنامۀ اطلاعات

    از ویکی‌نور
    افغانستان به روایت روزنامۀ اطلاعات
    افغانستان به روایت روزنامۀ اطلاعات
    پدیدآورانحسین‌زاده، بصیراحمد (نویسنده)
    ناشراطلاعات
    مکان نشرتهران
    سال نشر۱۴۰۲ش
    شابک2ـ206ـ435ـ600ـ978
    کد کنگره

    افغانستان به روایت روزنامۀ اطلاعات به کوشش بصیراحمد حسین‌زاده؛ اهمیت تاریخی مطالب و اطلاعات دست‌اولی که در روزنامۀ «اطلاعات» وجود دارد، نویسنده را بر آن داشته است تا مطالب مربوط به افغانستان را در این کتاب گردآوری کند. در این جلد از کتاب، مطالب روزنامۀ «اطلاعات» دربارۀ افغانستان از شمارۀ 461 (20 فروردین 1307) تا شمارۀ 8393 (9 خرداد 1333) گردآوری شده است.

    گزارش کتاب

    برای بهبود وضعیت آینده، بی‌شک باید گذشتۀ خود را به‌خوبی شناخت و اکنون بیش از هر زمان دیگری نیازمند شناخت این گذشته‌ایم تا بتوانیم با اصالت و اعتماد‌به‌نفس به سوی آینده گام برداریم.

    بی‌شک احوال مردم افغانستان در این روزگار، ریشه در گذشتۀ این سرزمین دارد و هیچ معضلی از جامعۀ بشری منفصل از سابقۀ آن نیست. مسائل اجتماعی، سیاسی، فرهنگی و اقتصادی عمیقاً به هم پیوسته‌اند و تنها با شناخت دقیق گذشته و حال است که می‌توان آینده‌ای روشن را ترسیم کرد.

    روزنامه‌ها در جهان معاصر، منابعی اساسی و مهم برای تحقیق در فرهنگ، تاریخ، اجتماع و هنر یک ملت به شمار می‌روند. با مطالعه و بررسی یک روزنامه در طول دورۀ انتشار آن می‌توان تصویری نسبتاً گویا و ملموس از جریان‌ها و فضای حاکم آن دوره به دست آورد. مقایسۀ مطالب آن زمان‌ها با احوال کنونی مشخص می‌کند که هر کدام از آن جریان‌ها و وقایع صورت‌گرفته از کجا آغاز شده، چگونه شکل گرفته و به کجا رسیده است؟

    یکی از باسابقه‌ترین روزنامه‌ها در کشورهای فارسی‌زبان، روزنامۀ «اطلاعات» است. انتشار این روزنامه از سال 1305 خورشیدی در زمان حکومت رضاخان پهلوی در تهران آغاز شد. اهمیت تاریخی مطالب و اطلاعات دست‌اولی که در این روزنامه وجود دارد، نویسنده را بر آن داشته است تا مطالب مربوط به افغانستان را در این کتاب گردآوری کند. در این جلد از کتاب، مطالب روزنامۀ «اطلاعات» دربارۀ افغانستان از شمارۀ 461 (20 فروردین 1307) تا شمارۀ 8393 (9 خرداد 1333) گردآوری شده است.

    افزون بر خطاهای چاپی یا خطاهایی که در ضبط نام‌ها رخ داده است، بعضی از این مطالب از نظر تاریخی یا تحلیلی خدشه‌پذیر است. بسیاری از این مطالب بر اساس گزارش‌های رسمی دولت‌های دو کشور تهیه شده و مواضعی که در قبال رویدادها و اشخاص بیان شده است، در مواردی با حقایق تاریخی سازگار نیست یا جانب‌دارانه است؛ از قبیل مواضعی که دربارۀ محمدولی‌خان دروازی، کرنیل شاه علی‌رضا، سیدکمال، عبدالخالق، سید اسماعیل بلخی، خواجه محمدنعیم و از آن سو رجالی مثل فیض‌محمد زکریا و نیز شاهان و افراد خانوادۀ سلطنتی گفته شده است. در همۀ این موارد بنای کار بر این بوده است که متن روزنامه برای حفظ اصالت تاریخی آن بدون هیچ تصرف به چاپ برسد تا تصویری دقیق از انعکاس مسائل افغانستان در یک روزنامۀ ایرانی به دست داده شود. درواقع گردآورنده، وظیفۀ خود را نه کاوش در صحت و سقم گزارش‌ها و تحلیل‌ها، بلکه ارائۀ دقیق و کامل متن دانسته است و طبیعتاً ارزیابی نهایی را به خواننده واگذار نموده است.

    ادبیاتی که در روزنامه «اطلاعات» در رابطه با اخبار افغانستان مواجه می‌شویم، غالباً ادبیات محترمانه است؛ به‌ویژه در رابطه با اخبار حوزه آب که از سالیان گذشته مطرح بوده است. وقتی خواننده این کتاب را مطالعه می‌کند، مسائل دیگری را هم متوجه می‌شود؛ مثل اینکه روایت ایرانی از مسائل افغانستان در دوره‌های مختلف تاریخی چه بوده است؟

    با خواندن این کتاب رد‌پای سیاست منطقه‌ای و مناسبات سیاسی دو کشور به دست می‌آید. آدم متوجه می‌شود روابط میان افغانستان و ایران براساس مناسبات سیاسی شکل می‌گرفته و چه بسا اگر از لحاظ زبانی و تمدنی بحث می‌شد، نتیجه متفاوت‌تری به همراه داشت.

    در این کتاب وقایعی از روزنامۀ «اطلاعات» آورده شده است که حتی در کتب تاریخی افغانستان هم خبری از آنها به میان نیامده است.[۱]

    پانويس


    منابع مقاله

    کتابخانه تخصصی ادبیات

    وابسته‌ها