إعراب القراءات السبع و عللها
إعراب القراءات السبع و عللها | |
---|---|
پدیدآوران | ابن خالویه، حسین بن احمد (نویسنده) |
ناشر | مکتبة الخانجي |
مکان نشر | قاهره - مصر |
سال نشر | 1413 ق یا 1992 م |
چاپ | 1 |
شابک | 977-5046-07-6 |
موضوع | قرآن - اعراب قرآن - قرائت |
زبان | عربی |
تعداد جلد | 2 |
کد کنگره | BP 75/3 /الف2الف6 |
نورلایب | مطالعه و دانلود pdf |
إعراب القرائات السبع و عللها، اثر ابوعبدالله حسین بن احمد بن خالویه همدانى نحوى شافعى (متوفاى 370ق) است كه در آن، قرائتهاى هفتگانه آيات قرآن كريم را با رعايت ترتيب از آغاز تا انجام شرح داده و علتهاى ادبى آن را توضيح داده و البته گاه وارد بحثهاى تفسيرى نيز شده و به اظهار نظر در این مسائل پرداخته است.
اين اثر به زبان عربى نوشته شده و آن را آقاى دكتر عبدالرحمن بن سليمان عثيمین تصحيح كرده و با افزودن مقدمهاى عالمانه منتشر كرده است. مصحح، نویسنده را سنى شافعى همراه با گرايشهاى شيعى بهخاطر تأثيرپذيرى از استادان شيعى خودش دانسته است.
با صرف نظر از گرايش مذهبى نویسنده، کتاب حاضر از منظر علمى و ادبى با توجه به تخصص نویسنده در زمینه ادبيات و نحو، در باب علوم و معارف قرآن و قرائتهاى هفتگانه مقامى رفيع و ارزنده دارد.
ساختار
کتاب حاضر از مقدمه مصحح و مقدمه نویسنده و متن اصلى کتاب (شامل بيان علل اعراب قرائات سبع به ترتيب از آغاز قرآن تا پایان) تشكيل شده است. زبان و ادبيات متن اصلى، زبان عربى بهصورت قديمى همراه با اصطلاحات رايج در علوم ادبى مانند لغت، صرف و نحو... است؛ پس کتاب حاضر برای آشنايان با علوم اسلامى و اديبان و پژوهشگران علوم و معارف قرآن كريم نوشته شده است. روش نویسنده بر محور بحث و بررسىها و تحليلهاى ادبى و لغوى و صرفى و نحوى شكل گرفته است.
گزارش محتوا
مصحح در مقدمهاش - كه در تاريخ 1411/4/14ق، در مكه مكرمه نوشته - تأكيد كرده است: «باآنكه نویسنده کتاب، مشهور و از متقدمان است و در زمینه لغت و نحو از سرآمدان بشمار مىرود و کتابش در زمینه پژوهشهاى قرآنى ارزش علمى بالايى دارد و دانشمندان روزگار ما با کتابهایى كه از او چاپ شده، مانند «إعراب ثلاثين سورة» و «مختصر الشواذّ» و «ليس» و... وى و ارزش علمى آثارش را شناختهاند، ولى تاكنون نديدهام كه كسى به تصحيح کتاب «إعراب القرائات السبع و عللها» بپردازد. شايد این مطلب به این جهت است كه نام این کتاب بهصورت «القرائات» در فهرست نسخههاى خطى آمده و به همین نام شهره شده است و جز عده معدودى نمىدانند كه در این کتاب چه مطالبى هست و تعليل قرائتهاى هفتگانه در آن نوشته شده است و نكته مهمتر اينكه در این کتاب در تصویر نسخه خطى آن كه تنها نسخه خطى موجود است، نقصانها و افتادگىهاى متعددى وجود دارد كه در مجموع، حدود یکچهارم کتاب را تشكيل مىدهد و همین مطلب انسان را در مورد تصحيح کتاب، به ترديد مىاندازد. من کتاب ابن خالویه را بيش از ده سال است كه مىشناسم و هر زمان كه آن را مىخواندم و به این خلل و آسيبها مىرسيدم، متوقف مىشدم و نمىتوانستم به تصحيح بپردازم و مدتى کتاب در بوته فراموشى ماند؛ تاآنكه خداى تعالى اراده كرد كه من به زيارت کتابخانه «مراد ملا» در تركيه در تابستان سال 1406ق، موفق شوم و اصل کتاب را هم ديدم و معلوم شد كه نقصان، نهتنها در تصویر، بلكه در اصل کتاب هم هست و با شيخ استاد محمود محمد شاكر درباره این موضوع صحبت كردم و ايشان مرا بسيار تشویق كرد و قانعم ساخت كه این کتاب را باآنكه نقصان هم دارد تصحيح و منتشر كنم...».[۱]
همچنين مصحح در بحثى تحت عنوان «ظاهرة التشيع عند ابن خالویه و هل كان شيعياً» به بررسى مذهب نویسنده و سنى يا شيعى بودن وى پرداخته و بعد از بررسى ادله و نقد آن به این نتيجه رسيده است كه وى شيعه نبوده است.[۲]البته نظر مصحح، جاى تأمل و بررسى بيشتر دارد.
نویسنده کتاب در مقدمهاش كه زمان و مكان و مشخصات نگارش آن را معين نكرده - يادآور شده است: «اين کتابى است كه در آن، اعراب قرائات اهالى شهرهاى مكه، مدينه، بصره، كوفه و شام را شرح دادهام و از این مطلب به مباحث مرتبط با اعراب مانند مشكلات اعرابى و تفسير و غريب و حروف با قرائات شاذّ و نادر نپرداختهام؛ زيرا در این موضوعات، کتابى جداگانه و جامع آماده كردم و فقط به این جهت این انتخاب را انجام دادم كه جوینده بهزودى سود ببرد و برای دانشمند نيز يادآورى باشد و برای هركه بخواهد، حفظش آسان گردد؛ إنشاءالله...».[۳]سپس نویسنده به بيان توضيحاتى در مورد پيشوايان قرائت در هریک از شهرهاى مذكور پرداخته و نيز به این پرسش پاسخ داده است كه آيا قرآن با یک قرائت نازل شده و يا با قرائتهاى گوناگون (هفتگانه) و.[۴]
نویسنده گاه وارد بحثهاى تفسيرى شده و به اظهار نظر در این مسائل پرداخته است؛ از جمله در مورد آيه «ثُمَّ لَتُسْئَلُنَّ يَوْمَئِذٍ عَنِ النَّعيمِ».[۵]چنين نوشته است: در مورد آن نعمت مورد سؤال، ده قول است كه بهترينش این است كه از ولايت على بن ابىطالب (رضىاللهعنه) پرسيده مىشود. مصحح در اينجا پاورقى نوشته و این مطلب را نپذيرفته و افزوده است كه این گرايش به تشيع كه بهصورت آشكار در او ديده مىشود، به خاطر این است كه مى خواهد با استادان شيعى خودش مجامله و خوشزبانى كرده باشد و در مورد نویسنده (ابن خالویه) من معتقد به تشيع او نيستم، بلكه او از سنيانى است كه با شيعه مجامله مىكرده است.[۶]؛ ولى به نظر مىرسد كه بيان مصحح، صحيح نيست و تكلفآمیز است.
وضعيت کتاب
برای کتاب حاضر، فهرستهاى فنى (شامل آيات، احاديث و آثار، شعر، انصاف الابيات، رجز، امثال، كلام عرب و امثال نحویان، مواضع و بلدان، قبائل و جماعات، اعلام، شعرا، لغت، كتب مذكور در متن).[۷]و همچنين منابع کتاب.[۸]، تنظيم شده، ولى متأسفانه فهرست مطالب نيامده است.
مصحح، این کتاب را بهصورت مستند و با ذكر منابع منتشر كرده و ارجاعاتش را بهصورت پاورقى در پایان هر صفحه آورده است. این پاورقىها بهطور غالب، استنادى و ارجاعى است.[۹] و[۱۰]و گاه در آن نام و نشان آيات و سورهها مشخص شده.[۱۱]و گاهى پاورقىهاى توضيحى آورده است.[۱۲]و گاه شاعر ابيات مورد استفاده در متن را مشخص كرده و منابع این بحث را آورده است.[۱۳]
آنچه در پایان جلد اول کتاب آمده به این عبارت كه بنده خدا ابوالقاسم احمد بن فراج بن سرو بن ابهرى از تحرير این کتاب در نيمه شوال سال 600ق، فراغت حاصل كرد.[۱۴]و نيز آنچه در پایان جلد دوم کتاب آمده به این مضمون كه صديق بن عمر بن محمد بن حسین در روز شنبه در وقت نماز در آخر ماه ذىالقعده از سال 600ق، نوشتن کتاب را به پایان برد.[۱۵]، مربوط به نویسنده نيست و كلام كاتبان نسخه خطى است. مصحح، نواقص و افتادگىهاى نسخه خطى کتاب حاضر را كه حدود صد صفحه است، تحت عنوان «خروم النسخة»، با ذكر آيات و سور مورد نظر مشخص كرده است.[۱۶]
پانویس
- ↑ مقدمه کتاب، ص7-9
- ↑ مقدمه کتاب، ج1، ص43-53
- ↑ متن کتاب، ج1، ص3-4
- ↑ همان، ج1، ص4-46
- ↑ تكاثر: 8
- ↑ ر.ک: متن کتاب، ج2، ص525 و پاورقى 3
- ↑ همان، ج2، ص555-648
- ↑ همان، ج2، ص649-673
- ↑ [ر.ک: مقدمه کتاب، ج1، ص16، پاورقى 1 و...]
- ↑ [کتاب، ج1، ص4، پاورقى 1 و...]
- ↑ مثلاً ر.ک: همان، ج1، ص74، پاورقى 1 و 2 و... و ج2، ص232، پاورقى 1 و 2 و...
- ↑ [ر.ک: همان، ج1، ص128، پاورقى 1. و...]
- ↑ [ر.ک: همان، ج1، ص83، پاورقى 3 و...]
- ↑ متن کتاب، ج1، ص423-424
- ↑ متن کتاب، ج2، ص553
- ↑ مقدمه کتاب، ج1، ص106-107
منابع مقاله
مقدمه و متن کتاب.