آغاز و انجام سجده
آغاز و انجام سجده | |
---|---|
پدیدآوران | احمدی میانجی، محمد (مترجم) احمدی میانجی، علی (نویسنده) |
عنوانهای دیگر | سجده بر زمین |
ناشر | جامعه مدرسین حوزه علمیه قم، دفتر انتشارات اسلامی |
مکان نشر | قم - ایران |
سال نشر | 1417 ق |
چاپ | 1 |
موضوع | سجده |
زبان | فارسی |
تعداد جلد | 1 |
کد کنگره | BP 186/5 /الف3آ6 |
نورلایب | مطالعه و دانلود pdf |
آغاز و انجام سجده يا سجده بر زمین توسط آیتالله شيخ على احمدى میانجى به زبان عربى نگارش يافته و به واسطه فرزندش محمد احمدى میانجى به فارسی برگردانده شده است. مترجم اشارهاى به عنوان اصلى کتاب نكرده است. ظاهراً این کتاب به زبان تركى آذرى نيز، توسط نشر مهديه، در سال 1382 منتشر شده است.
انگیزه تأليف
در طول تاريخ اسلام، در برخى از مسائل فقهى بين فقهاى شيعه و اهل سنت اختلاف بوده است. از جمله این مسائل کیفیت سجده در نماز است كه آيا بر چه چيزهایى سجده كردن جايز و بر چه چيزهایى جايز نيست. مصنف با هدف روشنگرى این مسئله را از ديدگاه آيات كريمه، روايات و گفتار و عملكرد صحابه، تابعين و فقهاى فريقين بررسى كرده است تا صحت و قسم این مسئله آشكار گردد.
ساختار
شيوه تاريخى دگرگونىهایى كه در طول تاريخ در نحوه سجده كردن پديد آمده است ذكر شده؛ سپس به نقل قولها پرداخته، و در ادامه شيوه انجام سجده را در چهار دوره متفاوت بيان مىشود.
گزارش محتوا
نگارنده به شرح اختلاف فريقين در موضوع سجده پرداخته و مىگوید: شیعه به پيروى از امامان معصوم(ع) تنها سجده بر زمین را مانند: خاک، رمل، سنگ، سنگريزه يا آنچه از زمین رویيده و پوشيدنى و خوردنى نيست، جايز دانسته و برای اثبات ادعاى خود، علاوه بر تمسك به سيره پيامبر اسلام(ص) و صحابه، به احاديث رسول خدا(ص)، منقول از امامان معصوم عليهمالسلام و رواياتى كه صحابه از پيامبر عظيم الشأن نقل نمودهاند، احتجاج مىنمايد.[۱] او معتقد است این عمل عبادى در بدو تشريع داراى احوال و شرايط و کیفیت خاصى بوده كه به مرور زمان دستخوش تحولات شده است. و به همین جهت سجده را در 4 دوره متمايز بررسى مىكند.[۲] قبل از بيان ادوار چهارگانه سخنان صحابه و تابعين با ذكر مستندات آمده و مترجم در حواشى به تحقيق درباره اسناد مىپردازد [۳]سپس فتاوى فقهاى اهل سنت از كتب آنها استخراج و نقل مىشود كه برخى سجده بر زمین را لازم مىدانند و حايل شدن شيئ ديگر را جايز نمىدانند؛ مانند شافعى در کتاب «الأم» و شوكانى در «النيل» و بيهقى در «سنن الكبرى».[۴] مؤلف دورهى اول يعنى سجده بر خاک و اجزاى زمین را با ادله وجوب سجده بر زمین شروع مىكند[۵] و آنها را در سه گروه ارائه مىنمايد:
- گروه اول رواياتى كه سجده بر زمین را واجب دانسته است. در این گروه روايات فراوانى را نقل مىكند كه از جمله آنها حديث «جعلت لي الأرض مسجداً و طهوراً»[۶] و حديث خنك كردن ريگها و شكايت صحابه از گرمى سنگريزههاست[۷].
- گروه دوم احاديثى است كه دلالت بر جواز سجده كردن بر لباس بافته شده از پشم، پنبه و كتان در حالت اضطرار و ضرورت دارد.[۸]
مفهوم این احاديث این است كه در حال عادى سجده به این اشياء جايز نيست. نگارنده مطالبى را برای بيان حد ضرورت ارائه كرده است. 3-گروه سوم از ادله وجوب سجده بر زمین، راههاى اعمال شده توسط صحابه برای برطرف كردن ناراحتى حاصل از سرما و گرما در حال سجده است كه خنك كردن سنگريزهها با دست، خنك كردن سنگريزهها با زير و رو كردن آنها، خنك كردن سنگريزهها با تأخير انداختن نماز تا هنگام خنكى هوا از جمله آن موارد است. مصنف روايات متعددى را نيز برای این بخش به همراه مستندات روايى آنها ذكر كرده و نتيجه مىگیرد كه اگر سجده بر زمین لازم نبود انجام این كارها بىمعنا بود و بهترين راه آن بود كه روى لباس خود سجده كنند. در حالى كه مىبينيم آنها سختىهاى فراوان را تحمل میكردند و حتى نماز را به تأخير مىانداختند تا بر زمین سجده كنند.[۹] دورهى دوم: سجده بر گیاهان زمین[۱۰] به اعتقاد نگارنده از ادله قطعى و متواتر مىتوان چنين استنباط كرد كه پيامبر(ص) سجده بر گیاهان غيرخوراكى و پوشاكى را در زمانهاى بعد اجازه فرمودند و در این مسأله گیاهان زمین را به خود زمین ملحق نمودند و حتى برای سهولت به مسلمانان اجازه دادند تا از گیاهان چيزى به نام «خمره» از شاخ و برگ خرما تهيه كنند و به مسجد آورند. او مستندات این مطلب را ارائه مىكند و رواياتى كه دلالت بر صحيح بودن سجده بر حصير و خمره دارد و همچنين ادلهى بيان كننده سيره عملى پيامبر را، معرفى مىنمايد. دورهى سوم: آراء، نظريهها و اجتهادات صحابه و تابعين پيرامون جواز سجده بر مطلق لباس: اين بخش مربوط به ديدگاه اهل سنت مىشود. ابتدا دليلهاى روايى و غير روايى آنها و سپس جواب آن ادله اعم از سندى و دلالى و ريشهيابى كلمات احاديث مذكور آمده است.[۱۱] دورهى چهارم: سجده بر لباس، به عنوان شعار اهل سنت به اعتقاد نویسنده این بحث در سالهاى بعد به عنوان عناد و دشمنى با شيعه مطرح بوده است و از حالت اختلاف در احكام و احاديث و بحثهاى علمى خارج شد و به یک شعار برای تخاصم با شيعه در مقابل روايات فضايل تربت امام حسین(ع) تبديل شد.[۱۲] در پایان، روايات متعدد و گفتارهاى حكمتآمیز علما و فقهاى شيعه در توصيف و فضيلت تربت امام حسین(ع) و آداب استفاده از آن ذكر شده است.[۱۳]
پانويس
منابع مقاله
مقدمه و متن کتاب