کیمیا خاتون (داستانی از شبستان مولانا)
کیمیا خاتون (داستانی از شبستان مولانا) | |
---|---|
پدیدآوران | قدس، سعیده (نویسنده) حیدری، بهمن (ویراستار) |
ناشر | نشر چشمه |
مکان نشر | تهران |
سال نشر | 1389 |
چاپ | بیست و یکم |
موضوع | داستانهای کوتاه فارسی -- قرن ۱۴ |
کد کنگره | PIR۸۱۷۴/د۵ک۹ |
کیمیا خاتون (داستانی از شبستان مولانا) تألیف سعیده قدس، ویراستار بهمن حمیدی؛ این کتاب، ماجرای ازدواج شمس با کیمیا خاتون جوان را در قالب رمان و به نثر زیبا و با خیال پردازی پویا و شکوهمند به تصویر کشیده است. وصلت شمس شصت ساله با دختر خوانده مولانا، آنهم با فرجام تلخ و ناگواری که در پی داشت، از وقایعی است که از گذشته تا حال توجه شیفتگان و منتقدان مولانا و شمس را به خود معطوف داشته است. برخی این واقعه را از زوایای تاریک و مشمئزکننده زندگی و شخصیت شمس به شمار میآورند و به خاطر نسبت کیمیا خاتون به حرم مولانا و وساطتش در این امر، موضوعی است که گاه سخن از او نیز به میان میآید و چون و چرایی را به وجود میآورد.
رویکرد نگارنده در اين رمان، اين است که میکوشد با بیان ناکامیها و سر خوردگیهای کیمیای جوان و اشرافی زاده ایرانی، شفقت و دلسوزی خواننده را نسبت به او برانگیزاند و از سوی دیگر تلاش میکند، با افشای اسراری از اخلاق و زندگی شمس، از او چهرهای نامطلوب، ترسناک و جادویی تصویر کند که نه تنها کیمیا بلکه مولانا و قونیه را نیز در چنگال خود گرفته بود؛ مثلاً در صفحه ۱۹۲ و۱۹۳ از حال و هوای قونیه پس از رفتن شمس، چنین گزارش میدهد: قونیه دست از کار کشیده بود. مردم دسته دسته برچهار سوقها ایستاده بودند و هرکس تفسیری داشت... مژده بزرگی بود رفتن آفاقی. شهر یک پارچه در غوغا بود. از خود سلطان تا جاروکش روسپی خانه خبردار و خوشحال شده بودند و با همپالکیهای خود شادمانیها میکردند. احدی را نمییافتی که به نحوی از ساحر پیری که به شهرشان راه یافته بود، دل چرکین نباشد. حال و هوای شهر هر تازه واردی را به یاد جشنهای افسانهای میانداخت. گویی مردم به شکرانۀ خلاصی شاهزاده شهرشان از چنگ دیو، جشن گرفته بودند.
نویسنده رمان، دربارۀ میزان اعتبار و واقعی بودن و یا خیالی بودن محتوای این رمان میگوید هرچند این رمان تاریخی، برداشتی خیالپردازانه از یک ماجرای واقعی میباشد، سعی بسیار رفته تا واقعیترین تصویرخیالی ارائه گردد. وی همچنین مدعی است که منبع گفتار خود را از کتابخانۀ ملی و کتابخانه گنج بخش اسلام آباد پاکستان و از لابهلای اوراق پوسیده و فراموش شده، به دست آورده است؛ ولی نام و مشخصات و یا تصویری از نسخه آن را ارائه نداده است.
اما اين رمان، از دیدگاه هنری و تکنیک رماننویسی بسیار برازنده و ارزشمند است. نثر آن پخته و فاخر، تخیلش آزاد و فضا سازیاش زنده و دلانگیز است. از منظر اهل هنر، مهمترین امتیاز این رمان نسبت به رمانهای تاریخی موجود؛ آشنایی زدایی از یک موضوع مألوف تاریخی و نیز شکل و ساختار و درآمیزی تکنیکهای روایی سنتی و مدرن و شیوه پرداخت رمان است.[۱]
پانويس
- ↑ ر.ک: عالمی، محمدعلم، ص430-431
منابع مقاله
عالمی، محمدعَلَم، کتابشناسی توصیفی مولانا (شامل جدیدترین تحقیقات و قدیمیترین کتابهای مولوی پژوهی)، قم، انتشارات دانشگاه قم، 1392ش.