کاشانی، غیاث‌الدین جمشید بن مسعود

    از ویکی‌نور
    کاشانی، غیاث‌الدین جمشید بن مسعود
    NUR21939.jpg
    نام پدرمسعود
    محل تولدکاشان
    رحلت1424 میلادى برابر با 808ش
    مدفنسمرقند، ماوراءالنهر (ازبکستان کنونی)
    پیشهریاضیات، ستاره‌شناسی

    جمشید بن مسعود بن محمود بن محمد کاشانى(متوفای حدود 1424 میلادى برابر با 808ش) از بزرگترین دانشمندانى است که در قرن نهم هجرى در حکمت و ریاضیات و فلک و نجوم و علوم دیگر اشتهار یافت.

    زادگاه و مسافرت‌ها

    ولادت او ظاهرا در قرن چهاردهم میلادى در شهر کاشان ایران اتفاق افتاده است و مدتى در آن شهر اقامت مى‌کرد و سپس به جایى دیگر کوچ کرد، و پس از آن به دعوت الغ بیگ شیعى که به نام معین‌الدین سلطان شاه حکومت مى‌کرد رهسپار سمرقند شد. بیشتر آثار خود را که موجب و سبب معروفیت او شد همان‌جا برشته تحریر درآورد.


    جایگاه علمی

    با آنکه کاشانى در باب رصد و زیج و در ریاضیات شهرت بسیارى داشت و موقعیت‌ علمى او قابل تقدیر و ستایش بوده، باز در عین حال در کتابهاى تراجم و تاریخ حق او به خوبى ادا نشده بلکه نسبت به او نیز مثل بسیارى از متفکران برجسته دیگر کم‌توجهى شده است.

    کاشانى از دانشمندانى است که الغ بیگ را تشویق کرد و توجه او را به ریاضیات و فلک‌شناسى معطوف داشت.

    وى یکى از آن سه نفرى است که به کوشش‌هاى خود در زمینه‌هاى ریاضى و فلکى شهرت یافته‌اند و عبارت بودند از:

    غیاث‌الدین کاشانى، صلاح‌الدین موسى، معروف به قاضى‌زاده رومى و على قوشچى، که هر سه در رصدخانه سمرقند کار مى‌کردند و بنا به خواهش الغ بیگ به امور مربوط به رصدخانه و زیج پرداختند؛ ولى گفته‌اند که غیاث‌الدین کاشانى در همان اوقات که تازه رصدخانه بنا شده بود وفات کرد و قاضى‌زاده رومى هم پیش از اتمام رصدخانه بمرد و به فرمان الغ بیگ، على قوشچى مأمور تکمیل این کار شد.

    این رصدخانه (رصدخانه سمرقند) یکى از عجایب زمان خود بود چون از عظیم‌ترین ابزارها گرفته تا دقیقترین آلات را در آنجا فراهم آورده بودند. کاشانى در هیئت نیز شهرت داشت و کسوف‌هایى را که در سالهاى 809 و 810 و 811 هجرى اتفاق افتاد همو رصدگیرى کرده بود.

    وفات

    مؤلفان در تاریخ وفات او اختلاف دارند، برخى وفات او را در حدود سال 1424 میلادى برابر با 808ش و برخى در حدود سال 1436 میلادى مى‌دانند.

    استاد طوقان را عقیده بر اینست که وفات او باید در قرن پانزدهم میلادى در سمرقند بعد از سال 1421 میلادى اتفاق افتاده باشد و این همان سالى است که رصدخانه سمرقند در آن ایجاد گردید.

    ولى تهرانى صاحب الذریعة با تأکید مى‌گوید که وفات کاشانى در سال 832 هجرى بوده و او را در عداد مصنفان شیعه یاد کرده و از او به عنوان حکیم و ریاضیدان و منجم مطلع و برجسته نام برده است.

    آثار

    او را تألیفاتى به فارسى و عربى است. برخى از تألیفات فارسى او عبارتند از:

    1. کتاب زیج خاقانى در تکمیل ایلخانى، که در این کتاب زیج ایلخانى تألیف خواجه طوسى را تصحیح کرده است و در زیج خاقانى در جدولهاى نجومى که رصدکنندگان در مراغه تحت نظر خواجه طوسى فراهم کرده بودند دقت‌هایى به عمل آورده است. به علاوه براهین ریاضى و دلایل فلکى را که در زیجهاى پیشین سابقه نداشت در یکجا گرد آورده و به الغ بیگ اهدا کرده است.
    2. جام جمشید، که تهرانى در الذریعة از آن یاد کرده است.

    برخى از مؤلفات او به عربى عبارتند از:

    1. الابعاد و الاجرام، که تهرانى آن را در الذریعة نام برده و اولش چنین است: «الحمد لله الذى رفع السماء بغیر عمد....». نسخه‌اى از این کتاب در بین کتابهاى موقوفه بر مدرسه فاضل خان در مشهد، خراسان موجود است که در سال 859 هجرى یعنى کمى پس از وفات مؤلف آن، نوشته شده است.
    2. زیج التسهیلات که تهرانى در الذریعة از آن نام برده است.
    3. نزهة الحدائق، تهرانى و طوقان هر دو از این کتاب نام برده‌اند و موضوع آن بحث در کیفیت استعمال و به کار بردن یکى از ابزارهاى رصدى است که آن را طبق المناطق‌ مى‌نامیدند، این کتاب را براى رصدخانه سمرقند نوشت و گویند که با همان وسیله و ابزار مى‌توانستند تقویم سیارات و عرض آنها، همچنین دورى سیارات را در حال کسوف و خسوف تشخیص دهند و از دیگر امور مربوط به کسوف و خسوف آگاهى یابند.
    4. رسالة سلم السماء، که در آن از ابعاد اجرام سخن رفته و بحث شده است.
    5. رسالة المحیطیة، تهرانى و طوقان هر دو از این کتاب یاد کرده‌اند و در این رساله از کیفیت تعیین نسبت محیط دائره به قطر بحث شده است. طوقان از اسمیت چنین آورده است که این نسبت به درجه‌اى نزدیک به واقع است که هیچ‌کس پیش از او آن را بیان نداشته است. همچنین اسمیت اعتراف مى‌کند که مسلمانان در عصر کاشانى بر اروپاییان در اتخاذ و عمل به روش اعشارى پیشى داشتند و به‌طور کامل بر کسور اعشارى آگاه بودند.
    6. رسالة الجیب و الوتر در هندسه، مؤلف در کتاب خود مفتاح الحساب گوید: این کار بر پیشینیان مشکل بود، به طورى که صاحب المجسطى گفته است راهى براى دانستن آن در دست نیست.
    7. مفتاح الحساب، تهرانى و طوقان از این کتاب نام برده‌اند و طوقان کتاب مفتاح الحساب را از مهم‌ترین کتابهاى کاشانى مى‌داند زیرا در این کتاب به حل برخى از مسائل حسابى و اکتشافاتى جدید در این زمینه نایل آمده است و صالح زکى صاحب آثار باقیه این کتاب را آخرین کتاب مبسوطى مى‌داند که توسط ریاضیدانان شرقى نوشته شده است و صاحب کشف الظنون در مورد آن گفته است که مؤلف از راه قوانین حسابى به مرحله ن‌هایى و حقیقى اعمال هندسى دست‌یافت. این کتاب مشتمل بر یک مقدمه و پنج مقاله است، مقاله اول در حساب صحیح، مقاله دوم در حساب کسرى، مقاله سوم در حساب منجمان، مقاله چهارم در مساحت و مقاله پنجم در استخراج مجهولات است و این کتاب مفیدى است که با این عبارت آغاز مى‌شود: «الحمد لله توحد بابداع الآحاد...». این کتاب را براى الغ بیگ تألیف کرد و سپس آن را مختصر کرد و تلخیص المفتاح نامید. برخى از دانشمندان همین کتاب تلخیص را شرح کرده‌اند.
    8. استخراج حبیب درجة واحدة که در ذیل مفتاح الحساب و با شرح قاضى‌زاده رومى برچغمینى به سال 1360 هجرى قمرى در تهران به چاپ رسیده است[۱].

    پانویس

    1. نعمه، عبدالله، ص389-391

    منابع مقاله

    نعمه، عبدالله، فلاسفه شیعه، ترجمه جعفر غضبان، تهران، سازمان انتشارات و آموزش انقلاب اسلامى‌، جاپ یکم، 1367ش.

    وابسته‌ها