چو روح آب؛ خوانشی بر آفرینههای احمد شاملو (شامل سرودهها، گیلگمش، حافظ)
چو روح آب؛ خوانشی بر آفرینههای احمد شاملو (شامل سرودهها، گیلگمش، حافظ) تألیف سیروس شاملو، نویسنده در این کتاب سرودهها، حافظ و گیلگمش شاملو را بازخوانی کرده و نکاتی را در اینباره بیان کرده است.
چو روح آب | |
---|---|
![]() | |
پدیدآوران | شاملو، سیروس (نویسنده) |
ناشر | هنر پارینه |
مکان نشر | تهران |
سال نشر | 1397 |
شابک | 5ـ86ـ5981ـ600ـ978 |
موضوع | شاملو، احمد، ۱۳۰۴ - ۱۳۷۹ -- نقد و تفسير,شعر فارسي -- قرن ۱۴ |
کد کنگره | |
گزارش کتاب
نویسنده در این کتاب سرودهها، حافظ و گیلگمش شاملو را بازخوانی کرده و نکاتی را در اینباره بیان کرده است.
شعر معاصر توفنده و سراسر چالش است. مدعی همپایی در پیمودن تجربۀ رهایی و گسستن از زنجیر بسترنشین خرافه و جهل سیاه، دریغ که خود تقدس و بارگاه و مقصد و مقصودی شود چنان مقدس و پاک و دستنیافتنی بر قلههای بلند بتوارگی. شاعر از این تقدیس نمیدرخشد. شاعر رنج میبرد، میگدازد و میسوزد و پایان میگیرد و زخماش بدری است تمام، نه برای گشودن شاهراه همۀ آزادیها، بدری تمام که مجوسان بر گردۀ ارواح کهن به قلعه درتازند.
نویسنده در گفتار پایانی که بر این کتاب آورده، نوشته است: «حدس و حدیث این دفتر کوچک به پایان رسید؛ اما این نه بازپسین حدس است و نهتنها حدیث بیقراریهای شاعرانۀ تختهبندی که خلاصیاش از خاک نبود. گمانهای است که پرداختن به آن از منظری دیگر طراحی شد، منظری کمتعارف و نه قدیسیاز و خاکسازنما و چربزبان و بهشتی و پوچ. بیشک و تردید شعر احمد شاملو زوایای ناشناختهتری در خود پنهان کرده است و به تداوم زمان نیز به سهم خویش بازنوشت خواهند شد. اگر زمانه همان زمانهای شود که قرار است بیپرده، با بیانی آزاد و بیتکلیف و تعارف و بیهراس از چوب خط شرع و ایمان و عرف و خشکذهنی و از سر بتوارگی و کیش شخصیت بر لب آید و بهراحتی جویبار بتراود».
دربارۀ شعر «ساعت اعدام» در این کتاب آمده است: «شعر ساعت اعدام یک شاهکار ادبی صرف نیست، حیف است تنها یک شعر نامیده شود. یک تصویر زنده، یک تئاتر، یک سینما، یک جغرافی، یک عکاسی از لحظه، یک پیکتوگرام تام، یک رمان، یک تاریخ به تمام، یک کنکاش آفرینشگر در روح و روان انسانی است که در محدودۀ تنگ و مختصری به هم آمده است». (ص 30)
در بخشی از این کتاب، نقد و بررسی کتاب «یک هفته با شاملو» اثر مهدی اخوان لنگرودی آورده شده است.
به بهانۀ برگردان شاملو از «گیلگمش» بخشی از کتاب به شاخصهای عتیق عهد نخجیری اختصاص یافته است. در بخشی از این نوشتار میخوانیم: «به افسانۀ گیلگمش به روایت شاملو دقت کنید؛ اگرچه این متن را شاعر معاصر تنها به انگیزۀ ادبی به دست گرفته و انگیزۀ آن شعبدهبازی با واژگان پارسی است؛ اما از نظر برخورد سامی و نواخلاقی با افسانۀ کهنه، دارای اهمیت ویژهای است. برای مثال در ترجمان لوح اول افسانه، آنجا که از دختران روسپی معبد ایشتار صحبت میشود، به جای واژۀ روسپی با واژۀ دختران شادی روبرو میشویم که در پانویس توضیح داده میشود، به خاطر جلوگیری از تصور غلط خوانندۀ پارسی از هرزهگی یا عامی و نیازمند بودن آن دختران، واژۀ روسپی را تغییر داده است». (ص 368)
بخش پایانی کتاب به غزلهای حافظ به ویراست شاملو که در اصطلاح حافظ شاملو خوانده میشود، اختصاص داده شده است. این تصحیح شاملو باید به پیوست مقدمهای بیستوشش برگی به چاپ میرسید که به دلایل سیاسی و اجتماعی بهویژه نقد مذهب، این بخش از اثر چاپ نشد. مقدمهای که هرچند عجولانه و به قول خود مصحح «یادداشتهایی سردستی» و بیشتر در پاسخ کوبنده به مدعی قشری و متعصب است؛ اما تا حدی بینش مصحح را در این کار تحقیقی نشان میدهد.[۱]
پانويس
منابع مقاله
پایگاه کتابخانه تخصصی ادبیات