۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'قطبالدين راوندى' به 'قطبالدين راوندى ') |
جز (جایگزینی متن - ' ' به ' ') |
||
خط ۵۲: | خط ۵۲: | ||
كتاب با دو مقدمه از مصحح و مؤلف آغاز شده و مطالب، در دو جلد، سامان يافته است. | كتاب با دو مقدمه از مصحح و مؤلف آغاز شده و مطالب، در دو جلد، سامان يافته است. | ||
كتاب بر اساس تفسير موضوعى است و از كتاب طهارت شروع شده و ديات پايانبخش آن است. قبل از اين كتاب، [[قطب راوندی، سعید بن هبهالله |قطبالدين راوندى]] | كتاب بر اساس تفسير موضوعى است و از كتاب طهارت شروع شده و ديات پايانبخش آن است. قبل از اين كتاب، [[قطب راوندی، سعید بن هبهالله |قطبالدين راوندى]] نيز همين سبك را در كتاب «فقه القرآن» داشته است <ref>ر.ك: ربانى، محمدحسن، ص172</ref>. | ||
مؤلف هر آيهاى را كه مربوط به احكام بوده، آورده و از آيات تكرارى يا آياتى كه ربطى به احكام نداشته، پرهيز كرده است. وى ابتدا تمام آيه را ذكر مىكند، برخلاف روش اردبيلى (993ق) در «زبدة البيان» كه هر فراز آيه را جداگانه آورده و به شرح آن پرداخته است. وى پس از ذكر تمام آيه، به شرح لغات و تركيب و در بعضى از موارد، به ذكر سبب نزول پرداخته و پس از روشن شدن مضمون آيه، وارد احكامى شده است كه از آيه شريفه استفاده مىشود؛ درحالىكه اردبيلى هر فراز آيه را جداگانه توضيح مىدهد و در ذيل همان فراز، معناى لغات، تركيب و احكام استفادهشده از آن را ذكر مىكند <ref>همان، ص172 - 173</ref>. | مؤلف هر آيهاى را كه مربوط به احكام بوده، آورده و از آيات تكرارى يا آياتى كه ربطى به احكام نداشته، پرهيز كرده است. وى ابتدا تمام آيه را ذكر مىكند، برخلاف روش اردبيلى (993ق) در «زبدة البيان» كه هر فراز آيه را جداگانه آورده و به شرح آن پرداخته است. وى پس از ذكر تمام آيه، به شرح لغات و تركيب و در بعضى از موارد، به ذكر سبب نزول پرداخته و پس از روشن شدن مضمون آيه، وارد احكامى شده است كه از آيه شريفه استفاده مىشود؛ درحالىكه اردبيلى هر فراز آيه را جداگانه توضيح مىدهد و در ذيل همان فراز، معناى لغات، تركيب و احكام استفادهشده از آن را ذكر مىكند <ref>همان، ص172 - 173</ref>. | ||
خط ۶۹: | خط ۶۹: | ||
نويسنده در اين تفسير به منابع گوناگون توجه دارد. او بسيار مصر است كه كلمات و سخنان «فاضل معاصر» را نقد كند. شيخ يوسف بحرانى (1186ق) در «لؤلؤ البحرين» و نيز علامه سيد محمدباقر خوانسارى (1313ق) در «[[روضات الجنات في أحوال العلماء و السادات|روضات الجنات]]» گفتهاند كه مراد از فاضل معاصر، احمد بن عبدالله بن متوج بحرانى، صاحب تفسيرى در آيات الأحكام با عنوان «النهاية في تفسير الخمسمائة» است. آقابزرگ تهرانی، محمدمحسن|آقابزرگ تهرانى]] نيز از مؤلف «نظام الأقوال» نقل مىكند كه هر جا كنز العرفان فرموده: «قال المعاصر»، مراد همان احمد بن عبدالله بن متوج بحرانى است <ref>همان، ص174</ref>. | نويسنده در اين تفسير به منابع گوناگون توجه دارد. او بسيار مصر است كه كلمات و سخنان «فاضل معاصر» را نقد كند. شيخ يوسف بحرانى (1186ق) در «لؤلؤ البحرين» و نيز علامه سيد محمدباقر خوانسارى (1313ق) در «[[روضات الجنات في أحوال العلماء و السادات|روضات الجنات]]» گفتهاند كه مراد از فاضل معاصر، احمد بن عبدالله بن متوج بحرانى، صاحب تفسيرى در آيات الأحكام با عنوان «النهاية في تفسير الخمسمائة» است. آقابزرگ تهرانی، محمدمحسن|آقابزرگ تهرانى]] نيز از مؤلف «نظام الأقوال» نقل مىكند كه هر جا كنز العرفان فرموده: «قال المعاصر»، مراد همان احمد بن عبدالله بن متوج بحرانى است <ref>همان، ص174</ref>. | ||
نويسنده در شرح لغات و تركيب، بر تفسير «الكشاف» [[زمخشری، محمود بن عمر|زمخشرى]] | نويسنده در شرح لغات و تركيب، بر تفسير «الكشاف» [[زمخشری، محمود بن عمر|زمخشرى]] تكيه دارد؛ همانطوركه به تفسير طبرى نظر دارد و علاوه بر نقل، به نقد آن هم مىپردازد؛ مثلا در ذيل آيه 22 سوره نساء: ''' «و لا تنكحوا ما نكح آبائكم من النساء إلا ما قد سلف إنه كان فاحشة و مقتا و ساء سبيلا» '''، فرموده: «طبرى، «ما» را در آيه، مصدرى دانسته و گفته: لا تنكحوا نكاح آبائكم؛ أي مثله؛ «مثل نكاحهاى فاسد پدران خود نكاح نكنيد» و حتى سزاوار است برخلاف آنان عمل كنيد (برخلاف ديدگاه طبرى، به عقيده من) «ما» موصول اسمى است و ضمير مفعول، به سبب تخفيف، محذوف است و تقدير آن چنين است: لا تنكحوا ما نكحه آبائكم» <ref>همان</ref>. | ||
در واقع مىتوان گفت كه اين كتاب، يكى از پربارترين كتابهاى فقهى پيرامون آيات الأحكام قرآن مجيد مىباشد كه با خصوصيات زير، از ديگر همگنان و امثال خود، تمايز پيدا مىكند و با اين ويژگىها، در صدر جدول اين كتابها قرار مىگيرد: | در واقع مىتوان گفت كه اين كتاب، يكى از پربارترين كتابهاى فقهى پيرامون آيات الأحكام قرآن مجيد مىباشد كه با خصوصيات زير، از ديگر همگنان و امثال خود، تمايز پيدا مىكند و با اين ويژگىها، در صدر جدول اين كتابها قرار مىگيرد: |
ویرایش