۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - ' ابو ' به ' ابو') |
جز (جایگزینی متن - ' ' به ' ') |
||
خط ۱۰۹: | خط ۱۰۹: | ||
جغرافىدانان لغوى و سياحان قرن نهم در فصل چهارم ذكر شدهاند(الجغرافيون اللغويون و رحالوا القرن التاسع). مقصود از اين عنوان، بررسى مطالعات و پژوهشهاى دانشمندان جغرافىدانى است كه از بسط و تبيين واژهاى به شناسايى يافتهها پرداختند و نوشتههاى آنان به«كتب الانواء» مشهورند، همانند نوشتههاى دوسى، ابوحنيفه دينورى، كتاب تقويم قرطبه، كتاب الاصنام، جمهرة الانساب، كتاب الاقاليم، كتاب البلدان الصغير و كتاب البلدان الكبير، كتاب العجائب، اشتقاق البلدان، كتاب انساب البلدان و... در پايان آورده است كه قرن نهم، گشايش دوره جديدى در تاريخ ادبيات جغرافى عرب است؛ نه فقط به جهت فراوانى روشهاى تازه، بلكه به جهت پيدايى رسالههاى قابل نشر كه به اشكال مختلف به دست ما رسيده است. | جغرافىدانان لغوى و سياحان قرن نهم در فصل چهارم ذكر شدهاند(الجغرافيون اللغويون و رحالوا القرن التاسع). مقصود از اين عنوان، بررسى مطالعات و پژوهشهاى دانشمندان جغرافىدانى است كه از بسط و تبيين واژهاى به شناسايى يافتهها پرداختند و نوشتههاى آنان به«كتب الانواء» مشهورند، همانند نوشتههاى دوسى، ابوحنيفه دينورى، كتاب تقويم قرطبه، كتاب الاصنام، جمهرة الانساب، كتاب الاقاليم، كتاب البلدان الصغير و كتاب البلدان الكبير، كتاب العجائب، اشتقاق البلدان، كتاب انساب البلدان و... در پايان آورده است كه قرن نهم، گشايش دوره جديدى در تاريخ ادبيات جغرافى عرب است؛ نه فقط به جهت فراوانى روشهاى تازه، بلكه به جهت پيدايى رسالههاى قابل نشر كه به اشكال مختلف به دست ما رسيده است. | ||
تصنيفات عمومى در جغرافياى قرن نهم(المصنفات العامة فى الجغرافيا فى القرن التاسع)، عنوان فصل بعدى است. مؤلف، در آغاز، مىنويسد: «خردادبه، اول مؤلفى است كه تصنيفى از ايشان در جغرافياى وصفى به ما رسيده است» و در ادامه آورده است: «ابو القاسم، عبيد الله بن عبدالله بن خردادبه، فارسى الاصل و كان جدّه مجوسيا كما هو واضح من الاسم الذى حمله المؤلف و...». بعد از بررسى انديشه وى، نويسنده، به يعقوبى، [[بلاذری، احمد بن یحیی|بلاذرى]]، ابن فقيه، ابن رسته تا [[ابن زولاق، حسن بن ابراهیم|ابن زولاق]] | تصنيفات عمومى در جغرافياى قرن نهم(المصنفات العامة فى الجغرافيا فى القرن التاسع)، عنوان فصل بعدى است. مؤلف، در آغاز، مىنويسد: «خردادبه، اول مؤلفى است كه تصنيفى از ايشان در جغرافياى وصفى به ما رسيده است» و در ادامه آورده است: «ابو القاسم، عبيد الله بن عبدالله بن خردادبه، فارسى الاصل و كان جدّه مجوسيا كما هو واضح من الاسم الذى حمله المؤلف و...». بعد از بررسى انديشه وى، نويسنده، به يعقوبى، [[بلاذری، احمد بن یحیی|بلاذرى]]، ابن فقيه، ابن رسته تا [[ابن زولاق، حسن بن ابراهیم|ابن زولاق]] و محمد وراق و احمد رازى و همدانى اشاره مىكند. وى، همدانى را با كتاب«صفة جزيرة العرب»، در نوع خود يگانه مىداند. | ||
فصل ششم، داراى عنوان«المسعودى و الرحالة الذين زاروا الاصقاع الشمالية فى القرن العاشر»(مسعودى و جهانگردانى كه از سرزمينها و مناطق شمالى در قرن دهم ديدن كردهاند). | فصل ششم، داراى عنوان«المسعودى و الرحالة الذين زاروا الاصقاع الشمالية فى القرن العاشر»(مسعودى و جهانگردانى كه از سرزمينها و مناطق شمالى در قرن دهم ديدن كردهاند). | ||
خط ۱۱۹: | خط ۱۱۹: | ||
فصل نهم، در مورد بيرونى و جغرافىدانان قرن يازدهم در مشرقزمين است. مؤلف، مىنويسد: «با اينكه نام بيرونى در ادب عربى، در ميدان جغرافيا و سفرنامه ديده مىشود، اما او در واقع يك جغرافىدان نيست، بلكه بيشتر، رياضىدان و فيزيكدان و در مرحله بعد تاريخدان است. نويسنده، از كتابهاى مهم بيرونى چون«الآثار الباقية»، «القانون المسعودى» و... ياد مىكند و وى را در عين اينكه متأثر از مكتب يونانى مىداند، مدعى است كه از دادههاى تازه جغرافيايى معاصرش بهره گرفته و كتابهاى او از احساسات قومى ايرانى خالى نيست. | فصل نهم، در مورد بيرونى و جغرافىدانان قرن يازدهم در مشرقزمين است. مؤلف، مىنويسد: «با اينكه نام بيرونى در ادب عربى، در ميدان جغرافيا و سفرنامه ديده مىشود، اما او در واقع يك جغرافىدان نيست، بلكه بيشتر، رياضىدان و فيزيكدان و در مرحله بعد تاريخدان است. نويسنده، از كتابهاى مهم بيرونى چون«الآثار الباقية»، «القانون المسعودى» و... ياد مىكند و وى را در عين اينكه متأثر از مكتب يونانى مىداند، مدعى است كه از دادههاى تازه جغرافيايى معاصرش بهره گرفته و كتابهاى او از احساسات قومى ايرانى خالى نيست. | ||
دو فصل بعد، از جغرافىدانان قرن يازدهم و دوازدهم در مغرب و جغرافىدانان قرن دوازدهم در مشرق سخن دارد و بر آن است كه مغرب و اندلس نقش چندانى در تطور جغرافيا نداشته جز آنكه در رابطه با جغرافياى محلى اطلاعاتى را در اختيار پژوهنده قرار مىدهند، اما در مشرق اسلامى بزرگترين تصنيفات جغرافيايى پديد آمده است. در فصل دهم، بحث مفصلى در باره [[ادریسی، محمد بن محمد|ادريسى]] | دو فصل بعد، از جغرافىدانان قرن يازدهم و دوازدهم در مغرب و جغرافىدانان قرن دوازدهم در مشرق سخن دارد و بر آن است كه مغرب و اندلس نقش چندانى در تطور جغرافيا نداشته جز آنكه در رابطه با جغرافياى محلى اطلاعاتى را در اختيار پژوهنده قرار مىدهند، اما در مشرق اسلامى بزرگترين تصنيفات جغرافيايى پديد آمده است. در فصل دهم، بحث مفصلى در باره [[ادریسی، محمد بن محمد|ادريسى]] و روش او ارائه داده و در ادامه از سفرنامههاى حج هم گفتوگوهايى شده است. | ||
فصل يازدهم، از«خرقى» سخن مىگويد كه جغرافياى رياضى و وصفى را به هم نزديك كرده است و از كتابهاى فارسى اين دوره نيز مباحث ارزشمندى ارائه گرديده، هرچند به ادعاى مؤلف در اين قرن در مشرقزمين روشهاى جديد با آثار بزرگى ارائه نشده است. | فصل يازدهم، از«خرقى» سخن مىگويد كه جغرافياى رياضى و وصفى را به هم نزديك كرده است و از كتابهاى فارسى اين دوره نيز مباحث ارزشمندى ارائه گرديده، هرچند به ادعاى مؤلف در اين قرن در مشرقزمين روشهاى جديد با آثار بزرگى ارائه نشده است. |
ویرایش