۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - ' .' به '. ') |
جز (جایگزینی متن - ' ' به ' ') |
||
خط ۴۷: | خط ۴۷: | ||
كتاب شامل دو مقدمه، تمهيد و دو باب مىباشد. | كتاب شامل دو مقدمه، تمهيد و دو باب مىباشد. باب اول مشتمل بر هفت فصل پيرامون بحث بلاغى در كشّاف و باب دوم محتوى سه فصل مشتمل بر مباحث اثر كشاف در مباحث بلاغى مىباشد كه عناوين آن به تفصيل در فهرست محتويات ذكر شدهاند. | ||
ايشان پس از بررسى مباحث بلاغى قبل كشاف اهتمام در معرفى و جمعآورى بحثهاى بلاغى كشاف، اثر آن در سير تكامل و تحوّلى مباحث بلاغتى و تطبيق نظريات و اصول قواعد [[زمخشری، محمود بن عمر|زمخشرى]]، بر نصوص دارند. گرچه كتاب مشتمل بر فصول و ابوابى است امّا انسجام مطلوبى در سير بازگو كردن مباحث ديده نمىشود. | ايشان پس از بررسى مباحث بلاغى قبل كشاف اهتمام در معرفى و جمعآورى بحثهاى بلاغى كشاف، اثر آن در سير تكامل و تحوّلى مباحث بلاغتى و تطبيق نظريات و اصول قواعد [[زمخشری، محمود بن عمر|زمخشرى]]، بر نصوص دارند. گرچه كتاب مشتمل بر فصول و ابوابى است امّا انسجام مطلوبى در سير بازگو كردن مباحث ديده نمىشود. | ||
خط ۶۴: | خط ۶۴: | ||
مؤلف در ادامه به ديدگاه [[زمخشری، محمود بن عمر|زمخشرى]] در علم لغت اشاره مىكند. گويا [[زمخشری، محمود بن عمر|زمخشرى]] احاطهى علمى پژوهشگر علوم بلاغتى بر علم لغت و اوضاع آن را واجب و ضرورت معرفت اين علم و توجه به آن، قبل از شناخت بلاغت كلام و نظم آن را لازم مىدانند. | مؤلف در ادامه به ديدگاه [[زمخشری، محمود بن عمر|زمخشرى]] در علم لغت اشاره مىكند. گويا [[زمخشری، محمود بن عمر|زمخشرى]] احاطهى علمى پژوهشگر علوم بلاغتى بر علم لغت و اوضاع آن را واجب و ضرورت معرفت اين علم و توجه به آن، قبل از شناخت بلاغت كلام و نظم آن را لازم مىدانند. | ||
[[زمخشری، محمود بن عمر|زمخشرى]] در بسيارى از موارد هنگام مواجهه با مفردات قرآنى در وقوع كلمات و سازگارى آنها با سياق تامّل كرده و نظر در مفردات قرآنى را از لازمترين مسائل براى مفسّر و كليد فهم معانى آنها داشته و بر اين باور است پژوهشگر هرچقدر در مفردات كنكاش بيشترى داشته باشد، قدرت او در تركيب و فهم معانى افزون خواهد شد. اهتمام مؤلف در اين بخش فقط بيان ديدگاه [[زمخشری، محمود بن عمر|زمخشرى]] در كلمات مفرد از جهت ماده، هيأت و انواع آن نمىباشد بلكه غرض اصلى به تصوير كشاندن حساسيت دقيق رمخشرى در مواجهه با مفردات نصوص قرآنى و عنايت او در اين بحث كه علماى بلاغت به آن توجهى نداشته اند بوده است. | [[زمخشری، محمود بن عمر|زمخشرى]] در بسيارى از موارد هنگام مواجهه با مفردات قرآنى در وقوع كلمات و سازگارى آنها با سياق تامّل كرده و نظر در مفردات قرآنى را از لازمترين مسائل براى مفسّر و كليد فهم معانى آنها داشته و بر اين باور است پژوهشگر هرچقدر در مفردات كنكاش بيشترى داشته باشد، قدرت او در تركيب و فهم معانى افزون خواهد شد. اهتمام مؤلف در اين بخش فقط بيان ديدگاه [[زمخشری، محمود بن عمر|زمخشرى]] در كلمات مفرد از جهت ماده، هيأت و انواع آن نمىباشد بلكه غرض اصلى به تصوير كشاندن حساسيت دقيق رمخشرى در مواجهه با مفردات نصوص قرآنى و عنايت او در اين بحث كه علماى بلاغت به آن توجهى نداشته اند بوده است. مثلاً وى در بيان وجه استعمال كلمه '''«عوج»''' در آيه 28 سوره زمر '''«قرآناً عربياً غير ذى عوج»''' دلالت نفى عوج را اثبات استقامت قرآن دانسته و از اين تعبير دو فايده اتخاذ مىكند: اول اينكه هرگونه عوجى در قرآن منتفى مى باشد، دوم؛ اينكه لفظ عوج مخصوص معانى است نه اشياء. | ||
در بررسى نظريات وى در مفردات، سرّ بلاغتى إفراد، جمع قلّه و كثرت، صيغهى افعال، مشتقات، تنوع ادات و حروف فهميد مىشود. مثلاً در آيه 123 سوره آلعمران '''«ولقد نصركم الله ببدر و انتم اذلّه»''' مىگويد: اذلّه جمع قلّه و اذلاّء جمع كثرت است، با جمع قلّه آمده تا دلالت كند تعداد اينها كم بوده است و ذلّت آنها مربوط به ضعف حال، كمى اسلحه، مال و مركب نمىباشد. | در بررسى نظريات وى در مفردات، سرّ بلاغتى إفراد، جمع قلّه و كثرت، صيغهى افعال، مشتقات، تنوع ادات و حروف فهميد مىشود. مثلاً در آيه 123 سوره آلعمران '''«ولقد نصركم الله ببدر و انتم اذلّه»''' مىگويد: اذلّه جمع قلّه و اذلاّء جمع كثرت است، با جمع قلّه آمده تا دلالت كند تعداد اينها كم بوده است و ذلّت آنها مربوط به ضعف حال، كمى اسلحه، مال و مركب نمىباشد. |
ویرایش