پرش به محتوا

شرح اصول الكافي (ملاصدرا): تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - ' ' به ' '
جز (جایگزینی متن - ' .' به '. ')
جز (جایگزینی متن - ' ' به ' ')
خط ۴۷: خط ۴۷:




شرح الاصول الكافى، تاليف صدرالدين محمد ابن ابراهيم شيرازى، مشهور به [[صدرالدین شیرازی، محمد بن ابراهیم|ملاصدرا]] (980-1050ق) از جمله شروحى است كه بر يكى از منابع مهم شيعى؛ يعنى اصول كافى نگاشته شده است. گرچه نام [[صدرالدین شیرازی، محمد بن ابراهیم|ملاصدرا]] با فلسفه اسلامى و حكمت متعاليه عجين شده و با شنيدن و ديدن اين نام، بلنداى افق انديشه اين انديشمند فرزانه در زمينه فلسفه و عرفان در ذهن تداعى مى‌شود؛ اما با نگريستن در آثار تفسيرى و حديثى او به خوبى مشاهده مى‌گردد كه ابعاد انديشه‌اى اين بزرگ مرد، تنها در معقول خلاصه نمى‌شود و در حوزه منقول نيز از آگاهى گسترده، بينشى استوار و نگاهى ژرف برخوردار است.
شرح الاصول الكافى، تاليف صدرالدين محمد ابن ابراهيم شيرازى، مشهور به [[صدرالدین شیرازی، محمد بن ابراهیم|ملاصدرا]] (980-1050ق) از جمله شروحى است كه بر يكى از منابع مهم شيعى؛ يعنى اصول كافى نگاشته شده است. گرچه نام [[صدرالدین شیرازی، محمد بن ابراهیم|ملاصدرا]] با فلسفه اسلامى و حكمت متعاليه عجين شده و با شنيدن و ديدن اين نام، بلنداى افق انديشه اين انديشمند فرزانه در زمينه فلسفه و عرفان در ذهن تداعى مى‌شود؛ اما با نگريستن در آثار تفسيرى و حديثى او به خوبى مشاهده مى‌گردد كه ابعاد انديشه‌اى اين بزرگ مرد، تنها در معقول خلاصه نمى‌شود و در حوزه منقول نيز از آگاهى گسترده، بينشى استوار و نگاهى ژرف برخوردار است.


== انگيزه نگارش ==
== انگيزه نگارش ==
خط ۶۲: خط ۶۲:
بهترين احاديث و گفتارهايى كه از اهل بيت(ع) براى ما روايت شده و درخشنده‌ترين سخنانى كه چون مرواريدِ به هم پيوسته از آنان براى ما نقل شده،... احاديث كتاب «كافى»، تأليف امين الاسلام و ثقة الأنام، شيخ عالم، كامل مجتهد، بارع فاخر، [[کلینی، محمد بن یعقوب|محمد بن يعقوب [[کلینی، محمد بن یعقوب|كلينى]]- أعلى اللّه قدره وأنار فى السماء بدره - است.
بهترين احاديث و گفتارهايى كه از اهل بيت(ع) براى ما روايت شده و درخشنده‌ترين سخنانى كه چون مرواريدِ به هم پيوسته از آنان براى ما نقل شده،... احاديث كتاب «كافى»، تأليف امين الاسلام و ثقة الأنام، شيخ عالم، كامل مجتهد، بارع فاخر، [[کلینی، محمد بن یعقوب|محمد بن يعقوب [[کلینی، محمد بن یعقوب|كلينى]]- أعلى اللّه قدره وأنار فى السماء بدره - است.


== مشرب حديثى [[صدرالدین شیرازی، محمد بن ابراهیم|ملاصدرا]] ==
== مشرب حديثى [[صدرالدین شیرازی، محمد بن ابراهیم|ملاصدرا]] ==




صدرالمتألهين، پيش از هر عنوان علمى ديگر، فيلسوف و عارف است و اساس فكرى ايشان با اين دو دانش شكل گرفته است. گرچه - چنان كه پيشتر گفتيم - او در محدوده اين دو دانش محصور نماند و با روى آوردن به قرآن و سنت خود را از اسارت آنها نيز آزاد كرد؛ اما به هر حال، تأثير مبانى و گرايش به اين دو دانش در همه يا بيشتر آثار [[صدرالدین شیرازی، محمد بن ابراهیم|ملاصدرا]] هويداست. اين مدعا در شرح او بر روايات الكافى نيز صادق است.
صدرالمتألهين، پيش از هر عنوان علمى ديگر، فيلسوف و عارف است و اساس فكرى ايشان با اين دو دانش شكل گرفته است. گرچه - چنان كه پيشتر گفتيم - او در محدوده اين دو دانش محصور نماند و با روى آوردن به قرآن و سنت خود را از اسارت آنها نيز آزاد كرد؛ اما به هر حال، تأثير مبانى و گرايش به اين دو دانش در همه يا بيشتر آثار [[صدرالدین شیرازی، محمد بن ابراهیم|ملاصدرا]] هويداست. اين مدعا در شرح او بر روايات الكافى نيز صادق است.


شاهد گرايش صدرالمتألهين به مبانى فلسفى در شرح روايات آن است كه او هر گونه مخالفت با تعمق در معارف الهىِ انعكاس يافته را برخاسته از انديشه حنبلى‌نگرى مى‌داند، كه بر قشر و ظاهر روايات بسنده كرده و خود را از گوهرهاى درون اين صدف‌ها محروم ساخته‌اند.
شاهد گرايش صدرالمتألهين به مبانى فلسفى در شرح روايات آن است كه او هر گونه مخالفت با تعمق در معارف الهىِ انعكاس يافته را برخاسته از انديشه حنبلى‌نگرى مى‌داند، كه بر قشر و ظاهر روايات بسنده كرده و خود را از گوهرهاى درون اين صدف‌ها محروم ساخته‌اند.
خط ۷۷: خط ۷۷:
نيك مى‌دانيم كه اعتقاد به وجود صوادر عقلانىِ اوليه از جمله معتقدات فلاسفه است؛ هر چند با تعمقى در خور و شايسته در روايت استنطاق عقل، آن را بر وجود پيامبر اكرم(ص) تطبيق مى‌كند. در مقابل، مرحوم [[علامه مجلسى]] به خاطر تطبيق اين روايات بر عقول دهگانه و صوادر اوليه به شدت بر فلاسفه تاخته و آنان را افرادى مستبد و خودرأى در راهى غير از شريعت معرفى كرده است.
نيك مى‌دانيم كه اعتقاد به وجود صوادر عقلانىِ اوليه از جمله معتقدات فلاسفه است؛ هر چند با تعمقى در خور و شايسته در روايت استنطاق عقل، آن را بر وجود پيامبر اكرم(ص) تطبيق مى‌كند. در مقابل، مرحوم [[علامه مجلسى]] به خاطر تطبيق اين روايات بر عقول دهگانه و صوادر اوليه به شدت بر فلاسفه تاخته و آنان را افرادى مستبد و خودرأى در راهى غير از شريعت معرفى كرده است.


[[صدرالدین شیرازی، محمد بن ابراهیم|ملاصدرا]] مقصود از قلب را در آيه ''' «إنّ فى ذلك لذكرى لمن كان له قلب» '''، معناى عقلى كه مدرك معانى كلى نظرى است دانسته است.
[[صدرالدین شیرازی، محمد بن ابراهیم|ملاصدرا]] مقصود از قلب را در آيه ''' «إنّ فى ذلك لذكرى لمن كان له قلب» '''، معناى عقلى كه مدرك معانى كلى نظرى است دانسته است.


او معلم دوم، پس از خداوند را جبرييل دانسته و روح القدس را عقل فعّال معرفى كرده است و مقصود از ميزان را در آيه شريف ''' «والسماء رفعها و وضع الميزان» '''، روش منطق دانسته و به كسانى كه آن را ترازوى مادى متعارف معنا كرده‌اند، تاخته است.
او معلم دوم، پس از خداوند را جبرييل دانسته و روح القدس را عقل فعّال معرفى كرده است و مقصود از ميزان را در آيه شريف ''' «والسماء رفعها و وضع الميزان» '''، روش منطق دانسته و به كسانى كه آن را ترازوى مادى متعارف معنا كرده‌اند، تاخته است.


[[صدرالدین شیرازی، محمد بن ابراهیم|ملاصدرا]] با درنگى هوشمندانه حديث «أبى الله أن يجرى الأمور إلا بأسباب؛ خداوند پرهيز دارد كه كارها را جز از رهگذار اسباب تدبير كند» را ناظر به قانون عليت دانسته و بنيان تمام معارف دينى مى‌شناسد.
[[صدرالدین شیرازی، محمد بن ابراهیم|ملاصدرا]] با درنگى هوشمندانه حديث «أبى الله أن يجرى الأمور إلا بأسباب؛ خداوند پرهيز دارد كه كارها را جز از رهگذار اسباب تدبير كند» را ناظر به قانون عليت دانسته و بنيان تمام معارف دينى مى‌شناسد.


== نگرش‌هاى عرفانى در شرح [[صدرالدین شیرازی، محمد بن ابراهیم|ملا صدرا]]==
== نگرش‌هاى عرفانى در شرح [[صدرالدین شیرازی، محمد بن ابراهیم|ملا صدرا]]==




[[صدرالدین شیرازی، محمد بن ابراهیم|ملاصدرا]] معتقد است كه مسخ در امت اسلامى، بسان امت موسى(ع) فراوان است و از آن جا كه جهان آخرت، عالم ظهور باطن انسان‌هاست و آنان بر اساس نيت‌هاى خود محشور مى‌شوند، صورت حقيقى آنها آشكار مى‌گردد. با اين حال، بر اين باور است كه باطن حقيقى اشخاص براى اهل كشف و شهود در همين دنيا ميسّر است.
[[صدرالدین شیرازی، محمد بن ابراهیم|ملاصدرا]] معتقد است كه مسخ در امت اسلامى، بسان امت موسى(ع) فراوان است و از آن جا كه جهان آخرت، عالم ظهور باطن انسان‌هاست و آنان بر اساس نيت‌هاى خود محشور مى‌شوند، صورت حقيقى آنها آشكار مى‌گردد. با اين حال، بر اين باور است كه باطن حقيقى اشخاص براى اهل كشف و شهود در همين دنيا ميسّر است.


بر اساس همين مشرب عرفانى است كه او ميان موجودات عالم رابطه معنوى و جذبه طبيعى به ذات عالم و برخوردارى از يك حقيقت روحانى قايل شده و مسئله گريه مناطق زمين و فرشتگان و... را بر مرگ مؤمن حل كرده است.
بر اساس همين مشرب عرفانى است كه او ميان موجودات عالم رابطه معنوى و جذبه طبيعى به ذات عالم و برخوردارى از يك حقيقت روحانى قايل شده و مسئله گريه مناطق زمين و فرشتگان و... را بر مرگ مؤمن حل كرده است.
خط ۹۵: خط ۹۵:




[[صدرالدین شیرازی، محمد بن ابراهیم|ملاصدرا]] برخلاف [[علامه مجلسى]] - كه متن روايت را در بالاى هر صفحه نقل كرده و شرح آن را در پايين صفحه آورده -، شرح و تفسير احاديث را در متن كتاب، پس از نقل متن روايات، جاى داده است. او، در ابتدا، سند روايت را به نقل از الكافى ارائه مى‌كند و پس از ذكر نام هر راوى، به صورت مزجى، به بحث‌هاى رجالى درباره وثاقت يا ضعف او پرداخته، آن‌گاه متن روايت را نقل كرده و در پى آن، روايت را از جهت لغوى و مدلولى شرح داده است. از اين جهت، شرح [[صدرالدین شیرازی، محمد بن ابراهیم|ملاصدرا]] به شرح ملاصالح مازندرانى نزديك است.
[[صدرالدین شیرازی، محمد بن ابراهیم|ملاصدرا]] برخلاف [[علامه مجلسى]] - كه متن روايت را در بالاى هر صفحه نقل كرده و شرح آن را در پايين صفحه آورده -، شرح و تفسير احاديث را در متن كتاب، پس از نقل متن روايات، جاى داده است. او، در ابتدا، سند روايت را به نقل از الكافى ارائه مى‌كند و پس از ذكر نام هر راوى، به صورت مزجى، به بحث‌هاى رجالى درباره وثاقت يا ضعف او پرداخته، آن‌گاه متن روايت را نقل كرده و در پى آن، روايت را از جهت لغوى و مدلولى شرح داده است. از اين جهت، شرح [[صدرالدین شیرازی، محمد بن ابراهیم|ملاصدرا]] به شرح ملاصالح مازندرانى نزديك است.


امتيازاتى كه مى‌توان براى اين كتاب برشمرد، به شرح ذيل است:
امتيازاتى كه مى‌توان براى اين كتاب برشمرد، به شرح ذيل است:
خط ۱۰۹: خط ۱۰۹:
آنچه مشهود است، طرح برخى از دانش‌هاى حديثى در لابه‌لاى شروح روايات است. به عنوان مثال، ايشان با مقايسه‌اى ميان قرآن و روايات، بر اين نكته پاى مى‌فشارد كه روايات نيز بسان قرآن داراى ظاهر و باطن، مجمل و مبين، تفسير و تأويل، محكم و متشابه و ناسخ و منسوخ‌اند.
آنچه مشهود است، طرح برخى از دانش‌هاى حديثى در لابه‌لاى شروح روايات است. به عنوان مثال، ايشان با مقايسه‌اى ميان قرآن و روايات، بر اين نكته پاى مى‌فشارد كه روايات نيز بسان قرآن داراى ظاهر و باطن، مجمل و مبين، تفسير و تأويل، محكم و متشابه و ناسخ و منسوخ‌اند.


[[صدرالدین شیرازی، محمد بن ابراهیم|ملاصدرا]] براى اثبات جواز نقل به معنا چهار دليل را ذكر كرده، آنگاه اين اشكال را نقل مى‌كند كه ممكن است تجويز نقل به معنا منجر به اخلال در مقصود حديث شود؛ زيرا علما در معانى الفاظ اختلاف داشته و برداشت آنان از معانى متفاوت است واگر نقل به معنا جايز باشد، با فزونى و كاستى الفاظ حديث، اصل آن از بين خواهد رفت. وى چنين پاسخ داده است كه فرض تغيير در الفاظ حديث در هر مرحله، از محل نزاع بيرون است.
[[صدرالدین شیرازی، محمد بن ابراهیم|ملاصدرا]] براى اثبات جواز نقل به معنا چهار دليل را ذكر كرده، آنگاه اين اشكال را نقل مى‌كند كه ممكن است تجويز نقل به معنا منجر به اخلال در مقصود حديث شود؛ زيرا علما در معانى الفاظ اختلاف داشته و برداشت آنان از معانى متفاوت است واگر نقل به معنا جايز باشد، با فزونى و كاستى الفاظ حديث، اصل آن از بين خواهد رفت. وى چنين پاسخ داده است كه فرض تغيير در الفاظ حديث در هر مرحله، از محل نزاع بيرون است.


همچنين اقسام شش‌گانه تحمل حديث (سماع از شيخ، قرائت بر او، شنيدن هنگام قرائت ديگرى بر اسناد حديث، اجازه شيخ به نقل حديث و مناوله و كتابت) را ياد آور شده و با تأكيد بر تفاوت مراتب اين اقسام، مراتب آنها را بر شمرده است.
همچنين اقسام شش‌گانه تحمل حديث (سماع از شيخ، قرائت بر او، شنيدن هنگام قرائت ديگرى بر اسناد حديث، اجازه شيخ به نقل حديث و مناوله و كتابت) را ياد آور شده و با تأكيد بر تفاوت مراتب اين اقسام، مراتب آنها را بر شمرده است.


3. شرح و بسط كامل روايات.
3. شرح و بسط كامل روايات.


از جمله ويژگى‌هاى آثار تفسيرى و روايى صدرالمتألهين - كه مى‌توان آن را از امتيازات آنها نيز شمرد -، شرح و بسط همه جانبه آيه يا روايت است. نگاهى به تفسير [[صدرالدین شیرازی، محمد بن ابراهیم|ملاصدرا]] نشان مى‌دهد كه جولان قلم و گستره پردازش او در جوانب و حيطه‌هاى مختلف تبيين مداليل يك آيه چقدر است. تفسير [[صدرالدین شیرازی، محمد بن ابراهیم|ملاصدرا]] از اين جهت شبيه تفسير مفاتيح الغيب رازى است. اين امر باعث شده كه جلد نخست تفسير ايشان تنها به تفسير بخشى كوتاه از آيات سوره بقره اختصاص يابد. او در شرح روايات الكافى نيز چنين قلمفرسايى نموده و جلد دوم كتاب، با شرح بخشى از روايات «كتاب الحجّة» خاتمه يافته است. در مقايسه‌اى آشكار ميان شرح [[صدرالدین شیرازی، محمد بن ابراهیم|ملاصدرا]] با شرح‌هاى ملاصالح مازندرانى و نيز شرح مرآةالعقول [[علامه مجلسى]] مى‌توان نتيجه گرفت كه حجم شرح و بسط صدرالمتألهين به مراتب بيشتر از دو شرح ديگر است.
از جمله ويژگى‌هاى آثار تفسيرى و روايى صدرالمتألهين - كه مى‌توان آن را از امتيازات آنها نيز شمرد -، شرح و بسط همه جانبه آيه يا روايت است. نگاهى به تفسير [[صدرالدین شیرازی، محمد بن ابراهیم|ملاصدرا]] نشان مى‌دهد كه جولان قلم و گستره پردازش او در جوانب و حيطه‌هاى مختلف تبيين مداليل يك آيه چقدر است. تفسير [[صدرالدین شیرازی، محمد بن ابراهیم|ملاصدرا]] از اين جهت شبيه تفسير مفاتيح الغيب رازى است. اين امر باعث شده كه جلد نخست تفسير ايشان تنها به تفسير بخشى كوتاه از آيات سوره بقره اختصاص يابد. او در شرح روايات الكافى نيز چنين قلمفرسايى نموده و جلد دوم كتاب، با شرح بخشى از روايات «كتاب الحجّة» خاتمه يافته است. در مقايسه‌اى آشكار ميان شرح [[صدرالدین شیرازی، محمد بن ابراهیم|ملاصدرا]] با شرح‌هاى ملاصالح مازندرانى و نيز شرح مرآةالعقول [[علامه مجلسى]] مى‌توان نتيجه گرفت كه حجم شرح و بسط صدرالمتألهين به مراتب بيشتر از دو شرح ديگر است.


اين امر حكايت از دو واقعيت دارد:
اين امر حكايت از دو واقعيت دارد:


الف. جدّيت و تلاش همه جانبه صدرالمتألهين در تبيين مداليل روايات و برطرف كردن تمام ابهام‌هاى موجود در آنها، و همين جديت است كه نمى‌گذارد. او به آسانى از شرح يك روايت فارغ شده و به شرح روايتى ديگر بپردازد.
الف. جدّيت و تلاش همه جانبه صدرالمتألهين در تبيين مداليل روايات و برطرف كردن تمام ابهام‌هاى موجود در آنها، و همين جديت است كه نمى‌گذارد. او به آسانى از شرح يك روايت فارغ شده و به شرح روايتى ديگر بپردازد.


ب. گستره و عمق دانش صدرالمتألهين در زمينه‌هاى گوناگون؛ چنان كه تضلع ايشان در زمينه‌هاى واژه‌شناسى، صرف، نحو، بلاغت، مباحث رجالى، حديث،فلسفه و كلام، تفسير و... به او توانايى و قدرت مى‌بخشد كه قلم را در مسيرهاى گوناگون سير دهد.
ب. گستره و عمق دانش صدرالمتألهين در زمينه‌هاى گوناگون؛ چنان كه تضلع ايشان در زمينه‌هاى واژه‌شناسى، صرف، نحو، بلاغت، مباحث رجالى، حديث،فلسفه و كلام، تفسير و... به او توانايى و قدرت مى‌بخشد كه قلم را در مسيرهاى گوناگون سير دهد.
خط ۱۲۵: خط ۱۲۵:
4. توجه به ديدگاه‌هاى مختلف.
4. توجه به ديدگاه‌هاى مختلف.


از امتيازات نگاشته‌هاى [[صدرالدین شیرازی، محمد بن ابراهیم|ملاصدرا]]، به ويژه نگاشته‌هاى تفسيرى و روايى، توجه ايشان به نظرگاه‌ها و مشرب‌هاى مختلف و دفاع يا ردّ آنهاست. اين امر، نشان مى‌دهد كه [[صدرالدین شیرازی، محمد بن ابراهیم|ملاصدرا]] از آن دسته متفكرانى كه به رأى ديگران وقعى ننهاده و تنها رفتن به سراغ متون دينى را براى خود امرى ساده و آسان مى‌انگارند نيست. اين امر، همچنين از ميزان تتبع اين حكيم فرزانه از منابع ديگر نيز حكايت دارد. به عبارت روشن‌تر، ايشان خود را ملتزم مى‌ديده كه پيش از شرح و تبيين مداليل روايات، يا همزمان با اين كار، به منابع مرتبط با بحث مراجعه كرده و تا سرحدّ امكان به غناى آن كمك نمايد.
از امتيازات نگاشته‌هاى [[صدرالدین شیرازی، محمد بن ابراهیم|ملاصدرا]]، به ويژه نگاشته‌هاى تفسيرى و روايى، توجه ايشان به نظرگاه‌ها و مشرب‌هاى مختلف و دفاع يا ردّ آنهاست. اين امر، نشان مى‌دهد كه [[صدرالدین شیرازی، محمد بن ابراهیم|ملاصدرا]] از آن دسته متفكرانى كه به رأى ديگران وقعى ننهاده و تنها رفتن به سراغ متون دينى را براى خود امرى ساده و آسان مى‌انگارند نيست. اين امر، همچنين از ميزان تتبع اين حكيم فرزانه از منابع ديگر نيز حكايت دارد. به عبارت روشن‌تر، ايشان خود را ملتزم مى‌ديده كه پيش از شرح و تبيين مداليل روايات، يا همزمان با اين كار، به منابع مرتبط با بحث مراجعه كرده و تا سرحدّ امكان به غناى آن كمك نمايد.


صدرالمتألهين برخلاف مشرب خود در كتاب‌هاى فلسفى و عرفانى - كه بى‌مهابا از فلاسفه و عرفا نام برده و به نقل مبسوط گفتار آنان پرداخته - در شرح روايات از بردن نام علما و عرفا و ذكر سخنان آنان - كه در برخى موارد با مخالفت‌ها و مناقشاتى روبه‌رو هستند -، اظهار اعتذار كرده است.
صدرالمتألهين برخلاف مشرب خود در كتاب‌هاى فلسفى و عرفانى - كه بى‌مهابا از فلاسفه و عرفا نام برده و به نقل مبسوط گفتار آنان پرداخته - در شرح روايات از بردن نام علما و عرفا و ذكر سخنان آنان - كه در برخى موارد با مخالفت‌ها و مناقشاتى روبه‌رو هستند -، اظهار اعتذار كرده است.
خط ۱۴۴: خط ۱۴۴:
2- نسخه افست كتابخانه مجلس شوراى اسلامى به شماره 31 كه اصل نسخه به سال 1194 كتابت شده و مشتمل بر كتاب العقل و الجهل و نيز كتاب فضل العلم كافى است.
2- نسخه افست كتابخانه مجلس شوراى اسلامى به شماره 31 كه اصل نسخه به سال 1194 كتابت شده و مشتمل بر كتاب العقل و الجهل و نيز كتاب فضل العلم كافى است.


3- نسخه افست ديگرى از كتابخانه مجلس شوراى اسلامى به شماره 32 كه مشتمل بر كتاب التوحيد و كتاب الحجه كافى با برخى حواشى [[نوری، علی بن جمشید|ملا على نورى]] و برخى ديگر از عالمان گذشته است. اين نسخه در سال 1233 هجري تحرير گشته است.
3- نسخه افست ديگرى از كتابخانه مجلس شوراى اسلامى به شماره 32 كه مشتمل بر كتاب التوحيد و كتاب الحجه كافى با برخى حواشى [[نوری، علی بن جمشید|ملا على نورى]] و برخى ديگر از عالمان گذشته است. اين نسخه در سال 1233 هجري تحرير گشته است.


4- نسخه افست كتابخانه دانشكده ادبيات دانشگاه تهران به شماره 6630 كه شامل كتاب العقل و الجهل و نيز كتاب فضل العلم و كتاب التوحيد كافى است. اين نسخه در سال 1105ق تحرير گشته است.
4- نسخه افست كتابخانه دانشكده ادبيات دانشگاه تهران به شماره 6630 كه شامل كتاب العقل و الجهل و نيز كتاب فضل العلم و كتاب التوحيد كافى است. اين نسخه در سال 1105ق تحرير گشته است.
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش