۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'علامه حلّى' به 'علامه حلّى') |
جز (جایگزینی متن - ' (ص)' به '(ص)') |
||
خط ۶۱: | خط ۶۱: | ||
[[حلی، حسن بن یوسف|علامه حلّى]] در اين اثر، از اصول دين آنچه را به اجماع علما بر هر مسلمانى واجب است، چنين برمىشمارد: شناخت خدا و صفات ثبوتيه و سلبيه او و آنچه بر او صحيح و از او ممتنع است، و شناخت نبوت و امامت و معاد. وى اين باب را در هفت فصل قرار داده است: 1- در اثبات واجب الوجود؛ 2- در صفات ثبوتيه او كه عبارت است از قدرت و اختيار، علم، حيات، اراده و كراهت، ادراك، قديم و ازلى وباقى وابدى بودن او، تكلم، صدق؛ 3- در صفات سلبيه او كه عبارت است از مركب نبودن، جسم و عرض و جوهر نبودن، لذت و الم نداشتن، متحد به چيزى نشدن، محل حوادث نبودن، رؤيت بصرى نداشتن، شريك نداشتن، از معانى و احوال به دور بودن؛ 4- در عدل كه اختيار بشر و استحاله قبح بر خداوند و لطف او را به اثبات مىرساند؛ 5- در نبوت كه پس از تعريف واژه «نبى» به اثبات نبوّت پيامبر اسلام (ص) و وجوب عصمت او و اينكه او فاضلترين مردمان بوده و از دنائت پدران و ناپاكى مادران و رذائل خُلقى و عيوب خَلقى بركنار است، مىپردازد؛ 6- در امامت (رياست عامه در امور دنيا و دين براى يك شخص به عنوان نيابت از پيغمبر) كه آن را عقلاً واجب مىداند و بيان مىكند كه امام بايد معصوم و منصوصٌعليه و فاضلترين مردمان باشد. سپس از راههاى عقلى و نقلى به ذكر امامت بلافصل على بن ابىطالب(ع) پس از پيغمبر(ص) مىپردازد؛ 7- در معاد كه آن را از طريق عقلى ثابت مىكند و سپس آياتى را كه بر آن دلالت دارد شرح مىدهد؛ در اين فصل مسئله ثواب و عقاب و توبه و امر به معروف و نهى ازمنكر بيان شده است. | [[حلی، حسن بن یوسف|علامه حلّى]] در اين اثر، از اصول دين آنچه را به اجماع علما بر هر مسلمانى واجب است، چنين برمىشمارد: شناخت خدا و صفات ثبوتيه و سلبيه او و آنچه بر او صحيح و از او ممتنع است، و شناخت نبوت و امامت و معاد. وى اين باب را در هفت فصل قرار داده است: 1- در اثبات واجب الوجود؛ 2- در صفات ثبوتيه او كه عبارت است از قدرت و اختيار، علم، حيات، اراده و كراهت، ادراك، قديم و ازلى وباقى وابدى بودن او، تكلم، صدق؛ 3- در صفات سلبيه او كه عبارت است از مركب نبودن، جسم و عرض و جوهر نبودن، لذت و الم نداشتن، متحد به چيزى نشدن، محل حوادث نبودن، رؤيت بصرى نداشتن، شريك نداشتن، از معانى و احوال به دور بودن؛ 4- در عدل كه اختيار بشر و استحاله قبح بر خداوند و لطف او را به اثبات مىرساند؛ 5- در نبوت كه پس از تعريف واژه «نبى» به اثبات نبوّت پيامبر اسلام(ص) و وجوب عصمت او و اينكه او فاضلترين مردمان بوده و از دنائت پدران و ناپاكى مادران و رذائل خُلقى و عيوب خَلقى بركنار است، مىپردازد؛ 6- در امامت (رياست عامه در امور دنيا و دين براى يك شخص به عنوان نيابت از پيغمبر) كه آن را عقلاً واجب مىداند و بيان مىكند كه امام بايد معصوم و منصوصٌعليه و فاضلترين مردمان باشد. سپس از راههاى عقلى و نقلى به ذكر امامت بلافصل على بن ابىطالب(ع) پس از پيغمبر(ص) مىپردازد؛ 7- در معاد كه آن را از طريق عقلى ثابت مىكند و سپس آياتى را كه بر آن دلالت دارد شرح مىدهد؛ در اين فصل مسئله ثواب و عقاب و توبه و امر به معروف و نهى ازمنكر بيان شده است. | ||
كاربر محترم مىتواند، ساير مطالب تكميلى را در كتابشناسى «الباب الحادى عشر» مشاهده نمايد. | كاربر محترم مىتواند، ساير مطالب تكميلى را در كتابشناسى «الباب الحادى عشر» مشاهده نمايد. |
ویرایش