۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - ' عبد ' به ' عبد') |
جز (جایگزینی متن - ' (ع)' به '(ع)') |
||
خط ۶۵: | خط ۶۵: | ||
3. قرآن: از جمله اصطلاحات عرب آن است كه چيزى را كه روز به روز يا هفته به هفته و يا برج به برج پيدا مىشود، نجمش گويند و چون قرآن مجيد متدرجا بر رسول الله(ص) نازل مىشد، به آن نجم گفته شده است. | 3. قرآن: از جمله اصطلاحات عرب آن است كه چيزى را كه روز به روز يا هفته به هفته و يا برج به برج پيدا مىشود، نجمش گويند و چون قرآن مجيد متدرجا بر رسول الله(ص) نازل مىشد، به آن نجم گفته شده است. | ||
4. خاتم الانبياء(ص): در تفسير عامه از [[امام جعفر صادق (ع)|امام صادق (ع)]] روايت شده كه «و النجم اذا هوى»؛ يعنى قسم به وجود پيامبر(ص) كه نورى بود در عالم اعلى كه از عرش بر زمين فرود آمد و اين عالم را منور نمود. | 4. خاتم الانبياء(ص): در تفسير عامه از [[امام جعفر صادق(ع)|امام صادق(ع)]] روايت شده كه «و النجم اذا هوى»؛ يعنى قسم به وجود پيامبر(ص) كه نورى بود در عالم اعلى كه از عرش بر زمين فرود آمد و اين عالم را منور نمود. | ||
5. قسم به نور محمد(ص) كه از مكه غروب كرد و در مدينه طلوع نمود. | 5. قسم به نور محمد(ص) كه از مكه غروب كرد و در مدينه طلوع نمود. | ||
خط ۷۷: | خط ۷۷: | ||
چون خداوند در آيات اين سوره راجع به معراج صحبت مىفرمايد، پيرامون مسئله معراج، شرحى ذكر و اين پرسش پاسخ داده شده است كه: خدا كه همه جا حاضر است و زمين و آسمان براى او فرقى ندارد، پس رفتن به آسمانها براى چيست؟ | چون خداوند در آيات اين سوره راجع به معراج صحبت مىفرمايد، پيرامون مسئله معراج، شرحى ذكر و اين پرسش پاسخ داده شده است كه: خدا كه همه جا حاضر است و زمين و آسمان براى او فرقى ندارد، پس رفتن به آسمانها براى چيست؟ | ||
پاسخ اين سؤال به نقل از كتاب «[[بحار الأنوار الجامعة لدرر أخبار الأئمة الأطهار (ع)|بحار الانوار]]»، به نقل از امام هفتم(ع)، چنين آمده است: چون فرشتههاى آن عوالم، آرزوى ديدن رسول الله(ص) را داشته و مشتاق ديدن او بودند، رفت تا اهل آسمانها هم از وجودش لذت ببرند؛ ديگر آنكه او را بردند تا عجايب عالم ملكوت را ببيند و بيايد به اهل دنيا خبر دهد. | پاسخ اين سؤال به نقل از كتاب «[[بحار الأنوار الجامعة لدرر أخبار الأئمة الأطهار(ع)|بحار الانوار]]»، به نقل از امام هفتم(ع)، چنين آمده است: چون فرشتههاى آن عوالم، آرزوى ديدن رسول الله(ص) را داشته و مشتاق ديدن او بودند، رفت تا اهل آسمانها هم از وجودش لذت ببرند؛ ديگر آنكه او را بردند تا عجايب عالم ملكوت را ببيند و بيايد به اهل دنيا خبر دهد. | ||
از جمله مشاهدات رسول الله(ص) در معراج آن است كه ايشان در آسمان پنجم، صورت نورانى على(ع) را ديد و از جبرئيل سؤال فرمود: مگر ابن عمم قبل از من آمده است؟ جبرئيل عرض كرد: خير، ملائك مشتاق ديدن على(ع) بودند، لذا خداوند ملكى را به شكل على(ع) درآورد تا ملائك هم لذت ببرند. | از جمله مشاهدات رسول الله(ص) در معراج آن است كه ايشان در آسمان پنجم، صورت نورانى على(ع) را ديد و از جبرئيل سؤال فرمود: مگر ابن عمم قبل از من آمده است؟ جبرئيل عرض كرد: خير، ملائك مشتاق ديدن على(ع) بودند، لذا خداوند ملكى را به شكل على(ع) درآورد تا ملائك هم لذت ببرند. | ||
خط ۱۲۳: | خط ۱۲۳: | ||
در ابتداى اين آيات كه مسئله خلقت زوجين از نطفه در آنها مطرح شده، تأكيد و قسمى وجود ندارد و نويسنده معتقد است كه اين موضوع، يكى از بزرگترين آيات الهى است كه احتياجى به تأكيد زياد ندارد. | در ابتداى اين آيات كه مسئله خلقت زوجين از نطفه در آنها مطرح شده، تأكيد و قسمى وجود ندارد و نويسنده معتقد است كه اين موضوع، يكى از بزرگترين آيات الهى است كه احتياجى به تأكيد زياد ندارد. | ||
شگفتى خلقت در آفرينش زن و مرد، تحمل شگفت بانوان در وقت باردارى، شگفتى خلقت در انسان و درخت، سخنى از سقراط حكيم در فلسفه شباهت پسر به پدر، فوايد احتلام، راهها و رگهاى حيرتانگيز بدن، وجود يازده خزينه در بدن، قدرت خداوند در خلقت انسان، تناسب دقيق اعضاى بدن، نسبت اجزاى بدن به كف دست، خطرات و آفات ثروت بسيار و دل بستن به مال، فضيلت احسان فقير بر احسان ثروتمند و توبيخ شدن حسين بن ابوالعلاء توسط [[امام جعفر صادق (ع)|امام صادق (ع)]]، از جمله عناوين اين فصل مىباشند. | شگفتى خلقت در آفرينش زن و مرد، تحمل شگفت بانوان در وقت باردارى، شگفتى خلقت در انسان و درخت، سخنى از سقراط حكيم در فلسفه شباهت پسر به پدر، فوايد احتلام، راهها و رگهاى حيرتانگيز بدن، وجود يازده خزينه در بدن، قدرت خداوند در خلقت انسان، تناسب دقيق اعضاى بدن، نسبت اجزاى بدن به كف دست، خطرات و آفات ثروت بسيار و دل بستن به مال، فضيلت احسان فقير بر احسان ثروتمند و توبيخ شدن حسين بن ابوالعلاء توسط [[امام جعفر صادق(ع)|امام صادق(ع)]]، از جمله عناوين اين فصل مىباشند. | ||
در آخرين فصل، تفسير آيات چهل و نهم تا آخر آمده است. در اين آيات، موضوع ستارهپرستى و هلاكت اقوام پيشين به خاطر اين مسئله، مطرح شده است. | در آخرين فصل، تفسير آيات چهل و نهم تا آخر آمده است. در اين آيات، موضوع ستارهپرستى و هلاكت اقوام پيشين به خاطر اين مسئله، مطرح شده است. |
ویرایش