۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - ' (ع)' به '(ع)') |
جز (جایگزینی متن - ' .' به '. ') |
||
خط ۷۳: | خط ۷۳: | ||
#استاد يادآور شده است: از مسائل مهم كه بايد آن را جزو اركان تأثير قرآن در قلوب دانست، اخلاص در قرائت است، اگر عملى بدون آن صورت گيرد، بىارزش و از درجه اعتبار خالى است. اخلاص روح عبادت، سرمايه تجارت اخروى و رأسالمال تجارتهاى دنيوى است. اگر قرائت قرآن براى اغراض غير الهى مثل اينكه مردم خوششان آيد، يا به اين وسيله دكّانى باز كرده و قصد پول به جيب زدن داشته باشد، ثواب ندارد بلكه عقاب دارد <ref>[http://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/18572/1/497 ر.ك: همان، ص497]</ref>. | #استاد يادآور شده است: از مسائل مهم كه بايد آن را جزو اركان تأثير قرآن در قلوب دانست، اخلاص در قرائت است، اگر عملى بدون آن صورت گيرد، بىارزش و از درجه اعتبار خالى است. اخلاص روح عبادت، سرمايه تجارت اخروى و رأسالمال تجارتهاى دنيوى است. اگر قرائت قرآن براى اغراض غير الهى مثل اينكه مردم خوششان آيد، يا به اين وسيله دكّانى باز كرده و قصد پول به جيب زدن داشته باشد، ثواب ندارد بلكه عقاب دارد <ref>[http://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/18572/1/497 ر.ك: همان، ص497]</ref>. | ||
#نويسنده در شرح اين عبارت «اذا زكى احدهم خاف مما يقال له فيقول أنا أعلم بنفسى من غيرى و ربى اعلم منى بنفسى، اللهم لا تؤاخذنى بما يقولون و اجعلنى أفضل مما يظنون و اغفرلى ما لا يعلمون: هرگاه يكى از آنها (متقين) ستوده شود، از آنچه بر او گفته مىشود به هراس مىافتد و مىگويد: من از ديگران نسبت به خود آگاهترم و پروردگارم به نفس من از خود من آگاهتر است (مىگويد) خدايا! مرا به آنچه مىگويند مگير و مؤاخذه مكن! و مرا بهتر از آنچه گمان مىكنند قرار ده، و آنچه را از اعمالم نمىدانند بيامرز»، چنين نوشته است: از فراز بالا به دست مىآيد كه: 1- مدح مداحان و ثناء ثناخوانان در متقين تأثير نكرده و عوض نمىشوند، بلكه مدح باعث بيدارى آنها مىشود كه مبادا از جاده خارج شوند. 2- متقين نقّاد خويشتن هستند، وقتى مدح مىشنوند، به انتقاد از خود مىپردازند. 3- متقين در مقام خودشناسى پيشرفته و خود را شناختهاند، اين خودشناسى و معرفت نفس زيربناى دو خصلت قبل است، وقتى خود صفت وجودى خود را شناختند، از مداحى ديگران خشنود نشده، و به نقّادى از خود مىپردازند <ref>[http://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/18573/1/129 ر.ك: همان، ج2، ص129]- [http://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/18573/1/130 130]</ref>. | #نويسنده در شرح اين عبارت «اذا زكى احدهم خاف مما يقال له فيقول أنا أعلم بنفسى من غيرى و ربى اعلم منى بنفسى، اللهم لا تؤاخذنى بما يقولون و اجعلنى أفضل مما يظنون و اغفرلى ما لا يعلمون: هرگاه يكى از آنها (متقين) ستوده شود، از آنچه بر او گفته مىشود به هراس مىافتد و مىگويد: من از ديگران نسبت به خود آگاهترم و پروردگارم به نفس من از خود من آگاهتر است (مىگويد) خدايا! مرا به آنچه مىگويند مگير و مؤاخذه مكن! و مرا بهتر از آنچه گمان مىكنند قرار ده، و آنچه را از اعمالم نمىدانند بيامرز»، چنين نوشته است: از فراز بالا به دست مىآيد كه: 1- مدح مداحان و ثناء ثناخوانان در متقين تأثير نكرده و عوض نمىشوند، بلكه مدح باعث بيدارى آنها مىشود كه مبادا از جاده خارج شوند. 2- متقين نقّاد خويشتن هستند، وقتى مدح مىشنوند، به انتقاد از خود مىپردازند. 3- متقين در مقام خودشناسى پيشرفته و خود را شناختهاند، اين خودشناسى و معرفت نفس زيربناى دو خصلت قبل است، وقتى خود صفت وجودى خود را شناختند، از مداحى ديگران خشنود نشده، و به نقّادى از خود مىپردازند <ref>[http://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/18573/1/129 ر.ك: همان، ج2، ص129]- [http://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/18573/1/130 130]</ref>. | ||
#نويسنده در شرح «يمزج الحلم بالعلم و القول بالعمل: پرهيزگار و متقى، بردبارى و دانش را به هم آميخته و گفتار را با كردار هماهنگ ساخته است»، چنين نوشته است: پرهيزكار اگر در جائى بردبارى به خرج مىدهد، و حوصله مىكند، از روى علم و آگاهى به ثمرات حلم و پاداشهائى است كه خداوند براى فرد حليم قرار داده است، به خاطر فضيلت حلم است كه بردبارى مىكند ... و اگر پرهيزگار دانشاندوزى مىكند، يا تعليم مىدهد، با تكيه به پشتىِ حلم چنين مىكند، از طعنه جاهلين از كوره بهدر نمىرود و بر هدف و مسير خود استقامت مىكند <ref>[http://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/18573/1/315 ر.ك: همان، ص315]</ref>. | #نويسنده در شرح «يمزج الحلم بالعلم و القول بالعمل: پرهيزگار و متقى، بردبارى و دانش را به هم آميخته و گفتار را با كردار هماهنگ ساخته است»، چنين نوشته است: پرهيزكار اگر در جائى بردبارى به خرج مىدهد، و حوصله مىكند، از روى علم و آگاهى به ثمرات حلم و پاداشهائى است كه خداوند براى فرد حليم قرار داده است، به خاطر فضيلت حلم است كه بردبارى مىكند. .. و اگر پرهيزگار دانشاندوزى مىكند، يا تعليم مىدهد، با تكيه به پشتىِ حلم چنين مىكند، از طعنه جاهلين از كوره بهدر نمىرود و بر هدف و مسير خود استقامت مىكند <ref>[http://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/18573/1/315 ر.ك: همان، ص315]</ref>. | ||
#نويسنده، آفات علم بدون عمل را چنين عنوان مىكند: 1- نابودى علم در اثر عمل نكردن؛ 2- عدم تأثير در نفوس مردم؛ 3- علم بدون عمل نه تنها مفيد نيست، بلكه دور كننده از خداوند و رحمت او نيز هست؛ 4- موجب عقوبت سنگين است كه بدترين آن خارج شدن حلاوت ياد و ذكر خدا از قلب است <ref>[http://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/18573/1/321 ر.ك: همان، ج2، ص321]- [http://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/18573/1/325 325]</ref>. همچنين آفات عمل بدون علم را چنين برمىشمارد: 1- گمراهى از جاده مستقيم حق و دورى از آن؛ 2- عدم قبول عمل بدون علم و معرفت؛ 3- همراهى با فساد؛ 4- در جا زدن در مسير تكامل <ref>[http://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/18573/1/326 ر.ك: همان، ص326]- [http://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/18573/1/328 328]</ref>. | #نويسنده، آفات علم بدون عمل را چنين عنوان مىكند: 1- نابودى علم در اثر عمل نكردن؛ 2- عدم تأثير در نفوس مردم؛ 3- علم بدون عمل نه تنها مفيد نيست، بلكه دور كننده از خداوند و رحمت او نيز هست؛ 4- موجب عقوبت سنگين است كه بدترين آن خارج شدن حلاوت ياد و ذكر خدا از قلب است <ref>[http://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/18573/1/321 ر.ك: همان، ج2، ص321]- [http://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/18573/1/325 325]</ref>. همچنين آفات عمل بدون علم را چنين برمىشمارد: 1- گمراهى از جاده مستقيم حق و دورى از آن؛ 2- عدم قبول عمل بدون علم و معرفت؛ 3- همراهى با فساد؛ 4- در جا زدن در مسير تكامل <ref>[http://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/18573/1/326 ر.ك: همان، ص326]- [http://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/18573/1/328 328]</ref>. | ||
#نويسنده در شرح «تراه قريباً أمله: آرزوهايش را نزديك و غير طولانى مىبينى». چنين نوشته است: از صفات ديگرى كه مولى على(ع) براى پرهيزگاران مىشمارند طولانى نبودن آمال و آرزوهاى آنها است. مولى امل و آرزو و اميد به آينده را نفى نمىكنند، بلكه طول آن را مذّمت مىكنند. اصل اميد و آرزو موتور محرّك وجود انسان است؛ يعنى انسان زنده داراى اميدها و آرزوها است. چرخ وجود انسان را اميدها به حركت درمىآورد. آرزوها ذاتاً بد نيست، بلكه طول امل و آرزوى دور و دراز ناپسند است. پرداختن به آرزوهاى دور و دراز قدرت تفكر صحيح را از انسان مىگيرد، و انسان نمىفهمد كه دنيا زودگذر است، نمىخواهد درگذشت زمان تعمّق كند، زيرا گذشت زمان عبارت است از بريدن تدريجى درخت عمر <ref>[http://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/18573/1/329 ر.ك: همان، ص329]- [http://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/18573/1/342 342]</ref>. | #نويسنده در شرح «تراه قريباً أمله: آرزوهايش را نزديك و غير طولانى مىبينى». چنين نوشته است: از صفات ديگرى كه مولى على(ع) براى پرهيزگاران مىشمارند طولانى نبودن آمال و آرزوهاى آنها است. مولى امل و آرزو و اميد به آينده را نفى نمىكنند، بلكه طول آن را مذّمت مىكنند. اصل اميد و آرزو موتور محرّك وجود انسان است؛ يعنى انسان زنده داراى اميدها و آرزوها است. چرخ وجود انسان را اميدها به حركت درمىآورد. آرزوها ذاتاً بد نيست، بلكه طول امل و آرزوى دور و دراز ناپسند است. پرداختن به آرزوهاى دور و دراز قدرت تفكر صحيح را از انسان مىگيرد، و انسان نمىفهمد كه دنيا زودگذر است، نمىخواهد درگذشت زمان تعمّق كند، زيرا گذشت زمان عبارت است از بريدن تدريجى درخت عمر <ref>[http://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/18573/1/329 ر.ك: همان، ص329]- [http://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/18573/1/342 342]</ref>. |
ویرایش