پرش به محتوا

ترجمه نهج‌البلاغه (سپهر): تفاوت میان نسخه‌ها

هیچ تغییری در اندازه به وجود نیامده‌ است. ،  ‏۲۹ دسامبر ۲۰۱۶
جز
جایگزینی متن - ' .' به '. '
جز (جایگزینی متن - ' (ع)' به '(ع)')
جز (جایگزینی متن - ' .' به '. ')
خط ۵۹: خط ۵۹:
كتاب «ترجمه نهج‌البلاغه(سپهر)»، تاليف احمد سپهر خراسانى ترجمه فارسى كتاب شريف نهج‌البلاغه است.
كتاب «ترجمه نهج‌البلاغه(سپهر)»، تاليف احمد سپهر خراسانى ترجمه فارسى كتاب شريف نهج‌البلاغه است.


اين اثر يكى از ترجمه‌هاى در دسترس از نهج‌البلاغه است كه داراى ترجمه‌اى همراه با نثر مسجع و مغلق مى‌باشد. مولف درباره انگيزه خود از ترجمه نهج‌البلاغه عرضه مى‌دارد كه «نهج‌البلاغه را با اين كه كسان بسيارى ترجمه و شرح كرده‌اند، هنوز چنانچه بايد و شايد حق آن ادا نشده است. چه، كلام هر چه بليغ‌تر و سخن هر چه زيباتر باشد، نقل خصوصيات و لطايف آن به زبان ديگر، مشكل‌تر و احيانا غير ممكن مى‌گردد. ... روى اين اصل هر چه بيشتر نهج‌البلاغه ترجمه شود و ذوق‌ها درباره آن بكار رود نه تنها مشمول قبح تكرار و زشتى تقليد نيست، بلكه حكم قند مكرّر را پيدا مى‌كند، و شيرينى‌هاى آن بيشتر آشكار و لطايف آن بهتر نمودار مى‌گردد و طبايع مختلف را جلب و ذوق‌هاى گوناگون را جذب مى‌نمايد .... اين ناچيز بى‌آن كه دعوى برترى و يا برابرى با ساير ترجمه‌ها و شرح‌هاى نهج‌البلاغه كند، به همان فلسفه‌اى كه اشاره شد، دست به ترجمه خطب [[امام على(ع)]] بر حسب استعداد و سليقه خويش زد، اين توفيق از آن دست داد كه به علت كبر سن از اشتغالاتى كه داشتم، يكسره كناره‌گيرى و اعتزال را پيشه ساختم. دوستانى كه به من تفقّدى داشتند بر حسب اقتضاى مقام سخن از نهج‌البلاغه به ميان آوردند و مرا وادار به اين كار نمودند. فروردين سال 36 بود كه به ترجمه متن پرداختم، و پس از سه ماه خاتمه پذيرفت.
اين اثر يكى از ترجمه‌هاى در دسترس از نهج‌البلاغه است كه داراى ترجمه‌اى همراه با نثر مسجع و مغلق مى‌باشد. مولف درباره انگيزه خود از ترجمه نهج‌البلاغه عرضه مى‌دارد كه «نهج‌البلاغه را با اين كه كسان بسيارى ترجمه و شرح كرده‌اند، هنوز چنانچه بايد و شايد حق آن ادا نشده است. چه، كلام هر چه بليغ‌تر و سخن هر چه زيباتر باشد، نقل خصوصيات و لطايف آن به زبان ديگر، مشكل‌تر و احيانا غير ممكن مى‌گردد.. .. روى اين اصل هر چه بيشتر نهج‌البلاغه ترجمه شود و ذوق‌ها درباره آن بكار رود نه تنها مشمول قبح تكرار و زشتى تقليد نيست، بلكه حكم قند مكرّر را پيدا مى‌كند، و شيرينى‌هاى آن بيشتر آشكار و لطايف آن بهتر نمودار مى‌گردد و طبايع مختلف را جلب و ذوق‌هاى گوناگون را جذب مى‌نمايد. ... اين ناچيز بى‌آن كه دعوى برترى و يا برابرى با ساير ترجمه‌ها و شرح‌هاى نهج‌البلاغه كند، به همان فلسفه‌اى كه اشاره شد، دست به ترجمه خطب [[امام على(ع)]] بر حسب استعداد و سليقه خويش زد، اين توفيق از آن دست داد كه به علت كبر سن از اشتغالاتى كه داشتم، يكسره كناره‌گيرى و اعتزال را پيشه ساختم. دوستانى كه به من تفقّدى داشتند بر حسب اقتضاى مقام سخن از نهج‌البلاغه به ميان آوردند و مرا وادار به اين كار نمودند. فروردين سال 36 بود كه به ترجمه متن پرداختم، و پس از سه ماه خاتمه پذيرفت.


نشر ترجمه را بدون شرح و بسطى كافى ندانسته، تعليقات را بر آن مزيد كردم و پس از تعليقات مناسب ديدم كه در اطراف نفس خطابه و تاريخ پيدايش آن و خطباى معروف نيز شرحى بنويسم و كتاب را هر چه بيشتر سودمند گردانم، و با اين كه به علّت نداشتن كمك و فشار بى‌اندازه كار ناتوان شده بودم، اين مقصود را نيز به انجام رسانيدم، و مجموع مدتى كه صرف تدوين اين كتاب از هر جهت شدت يازده ماه تمام با روزى دوازده ساعت كار بوده است.»
نشر ترجمه را بدون شرح و بسطى كافى ندانسته، تعليقات را بر آن مزيد كردم و پس از تعليقات مناسب ديدم كه در اطراف نفس خطابه و تاريخ پيدايش آن و خطباى معروف نيز شرحى بنويسم و كتاب را هر چه بيشتر سودمند گردانم، و با اين كه به علّت نداشتن كمك و فشار بى‌اندازه كار ناتوان شده بودم، اين مقصود را نيز به انجام رسانيدم، و مجموع مدتى كه صرف تدوين اين كتاب از هر جهت شدت يازده ماه تمام با روزى دوازده ساعت كار بوده است.»
خط ۸۱: خط ۸۱:
نامه‌ها حضرت؛ همانند: «از نامه‌هاى اوست خطاب به معاويه:
نامه‌ها حضرت؛ همانند: «از نامه‌هاى اوست خطاب به معاويه:


قوم ما بر آن شدند كه پيغمبرمان را به قتل رسانند، و ما را از بيخ و بن براندازند، و در باره ما نقشه‌هايى كشيدند، و فكرهايى بكار بردند، و كارهاى زيادى كردند، از آسايش باز داشتند، جامه ترس بر ما پوشاندند، و ما را وادار به اقامت در كوه صعب‌العبورى «شعب ابى‌طالب» كردند، براى ما آتش جنگ بر پا نمودند، و خدا ما را واداشت كه از او دفع شر كنيم، و از حريم حرمتش دشمن را برانيم. ...».
قوم ما بر آن شدند كه پيغمبرمان را به قتل رسانند، و ما را از بيخ و بن براندازند، و در باره ما نقشه‌هايى كشيدند، و فكرهايى بكار بردند، و كارهاى زيادى كردند، از آسايش باز داشتند، جامه ترس بر ما پوشاندند، و ما را وادار به اقامت در كوه صعب‌العبورى «شعب ابى‌طالب» كردند، براى ما آتش جنگ بر پا نمودند، و خدا ما را واداشت كه از او دفع شر كنيم، و از حريم حرمتش دشمن را برانيم.. ..».


بخش سوم، در كلمات قصار [[امام على(ع)]] مى‌باشد: «درباره مردى گفته كه با زبان به ثناى او مبالغه مى‌كرد و در دل به او اعتقاد نداشت: من از آن چه تو مى‌گويى كمترم، و بالاتر از آنم كه عقيده دارى.»
بخش سوم، در كلمات قصار [[امام على(ع)]] مى‌باشد: «درباره مردى گفته كه با زبان به ثناى او مبالغه مى‌كرد و در دل به او اعتقاد نداشت: من از آن چه تو مى‌گويى كمترم، و بالاتر از آنم كه عقيده دارى.»
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش