۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - ' (ع)' به '(ع)') |
جز (جایگزینی متن - ' .' به '. ') |
||
خط ۶۲: | خط ۶۲: | ||
سپس فصلى را با عنوان«منظومه معارف دينى» گشوده و ضمن آن با استفاده از آيات و روايات، شش محور را براى منظومه تشريع و معرفت دينى ترسيم مىكند كه عبارتند از: دين، ملت، شريعت، روش، طريقه و حكمت. در انتهاى اين فصل به برخى شبهات سكولارها درباره دين اشاره مىكند. | سپس فصلى را با عنوان«منظومه معارف دينى» گشوده و ضمن آن با استفاده از آيات و روايات، شش محور را براى منظومه تشريع و معرفت دينى ترسيم مىكند كه عبارتند از: دين، ملت، شريعت، روش، طريقه و حكمت. در انتهاى اين فصل به برخى شبهات سكولارها درباره دين اشاره مىكند. | ||
در فصل سوم كه «فتنه بصيرت» نام گرفته به اهميت اين موضوع؛ يعنى آزمايش و امتحان مردمان در عرصه بصيرت و شناخت، اشاره كرده و آن را شديدترين نوع امتحان برشمرده و در اين زمينه به تفاوت بصيرتها اشاره كرده و نمونههايى از اين نوع فتنهها كه امّتهاى پيشين؛ مانند بنىاسرائيل در داستان گوساله سامرى و ...بدان گرفتار آمدهاند، را يادآور مىشود و حكمت ابتلاء بندگان بدين نوع از فتنه را نيز بيان مىكند. مولف در ادامه با استفاده از آيات شريفه قرآن، توسل به پيامبر اكرم و اهل بيت طاهرينش را، از جمله مواردى مىداند كه در آن بصيرت بندگان به آزمايش گذارده شده و درجه بصيرت آنها سنجيده مىگردد. وى همچنين روش به سلامت خارج شدن از اين نوع فتنه را بيان مىدارد. | در فصل سوم كه «فتنه بصيرت» نام گرفته به اهميت اين موضوع؛ يعنى آزمايش و امتحان مردمان در عرصه بصيرت و شناخت، اشاره كرده و آن را شديدترين نوع امتحان برشمرده و در اين زمينه به تفاوت بصيرتها اشاره كرده و نمونههايى از اين نوع فتنهها كه امّتهاى پيشين؛ مانند بنىاسرائيل در داستان گوساله سامرى و. ..بدان گرفتار آمدهاند، را يادآور مىشود و حكمت ابتلاء بندگان بدين نوع از فتنه را نيز بيان مىكند. مولف در ادامه با استفاده از آيات شريفه قرآن، توسل به پيامبر اكرم و اهل بيت طاهرينش را، از جمله مواردى مىداند كه در آن بصيرت بندگان به آزمايش گذارده شده و درجه بصيرت آنها سنجيده مىگردد. وى همچنين روش به سلامت خارج شدن از اين نوع فتنه را بيان مىدارد. | ||
در فصل چهارم با عنوان«حقيقت و مراتب حجج» ابتدا به حقيقت شناخت حجتهاى الهى اشاره كرده و بدين نكته نيز اشاره مىكند كه منظومه حجج الهى عبارت است از، مجموعهاى كه به شكلى خاص و بر اساس اصول خاصى مرتب و بر اساس هندسه الهى منظم گرديده و داراى ويژگىهاى خاصى است. وى به عنوان نمونه به حجيت نواب خاص حضرت صاحب الزمان(ع) اشاره كرده و مىگويد كه حجيت اين نواب با حجيت فقها؛ يعنى نواب عام حضرت، هيچ گونه تنافى و تضادى ندارد و به عبارت بهتر اين دو نوع حجيت به هيچ وجه يكديگر را قطع نمىنمايند. | در فصل چهارم با عنوان«حقيقت و مراتب حجج» ابتدا به حقيقت شناخت حجتهاى الهى اشاره كرده و بدين نكته نيز اشاره مىكند كه منظومه حجج الهى عبارت است از، مجموعهاى كه به شكلى خاص و بر اساس اصول خاصى مرتب و بر اساس هندسه الهى منظم گرديده و داراى ويژگىهاى خاصى است. وى به عنوان نمونه به حجيت نواب خاص حضرت صاحب الزمان(ع) اشاره كرده و مىگويد كه حجيت اين نواب با حجيت فقها؛ يعنى نواب عام حضرت، هيچ گونه تنافى و تضادى ندارد و به عبارت بهتر اين دو نوع حجيت به هيچ وجه يكديگر را قطع نمىنمايند. |
ویرایش