پرش به محتوا

تحليل العروة: بحث الاجتهاد و التقليد: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - ' (ع)' به '(ع)'
جز (جایگزینی متن - ' عبد ' به ' عبد')
جز (جایگزینی متن - ' (ع)' به '(ع)')
خط ۷۵: خط ۷۵:
ايشان، در بخشى از كتاب، روايات دال بر جواز اجتهاد را ذكر مى‌نمايد كه از آن جمله مى‌توان به روايات ذيل اشاره نمود:
ايشان، در بخشى از كتاب، روايات دال بر جواز اجتهاد را ذكر مى‌نمايد كه از آن جمله مى‌توان به روايات ذيل اشاره نمود:


1. روايت داوود بن فرقد است كه در آن، [[امام جعفر صادق (ع)|امام صادق (ع)]] وى را به شناختن كلام معصومين(ع) تشويق نموده و مى‌فرمايند: شما فقيه‌ترين مردم هستيد اگر معانى سخنان ما را بدانيد؛ به‌درستى كه سخن بر معانى مختلفى دلالت مى‌نمايد و فرد مى‌تواند از سخن خود، معناى خاصى را اراده نموده و در عين حال مرتكب دروغ نيز نگردد.
1. روايت داوود بن فرقد است كه در آن، [[امام جعفر صادق(ع)|امام صادق(ع)]] وى را به شناختن كلام معصومين(ع) تشويق نموده و مى‌فرمايند: شما فقيه‌ترين مردم هستيد اگر معانى سخنان ما را بدانيد؛ به‌درستى كه سخن بر معانى مختلفى دلالت مى‌نمايد و فرد مى‌تواند از سخن خود، معناى خاصى را اراده نموده و در عين حال مرتكب دروغ نيز نگردد.


2. روايتى از امام رضا(ع) كه دستور به عرضه نمودن احاديث متشابه ائمه(ع) به احاديث محكم آنها مى‌دهد؛ همان‌گونه كه بايد آيات متشابه را به آيات محكم قرآن ارجاع داد.
2. روايتى از امام رضا(ع) كه دستور به عرضه نمودن احاديث متشابه ائمه(ع) به احاديث محكم آنها مى‌دهد؛ همان‌گونه كه بايد آيات متشابه را به آيات محكم قرآن ارجاع داد.


سپس ايشان، به عموماتى استشهاد مى‌نمايد كه دلالت بر اجتهاد و فحص و تتبع و استنباط احكام فرعى از اصول متلقى از ائمه اطهار است، مانند لفظ«كل» در حديث [[امام جعفر صادق (ع)]] كه فرمودند: «كل شىء مطلق حتى يرد فيه نهى» يا حديث: «كل شىء طاهر حتى تعلم أنه قذر». خلاصه سخن اين است كه اين دو روايت، در وجوب استنباط احكام و فروع شرعيه از اصول صراحت داشته و عالم شيعى نمى‌تواند از حكم آنها تجاوز نمايد.
سپس ايشان، به عموماتى استشهاد مى‌نمايد كه دلالت بر اجتهاد و فحص و تتبع و استنباط احكام فرعى از اصول متلقى از ائمه اطهار است، مانند لفظ«كل» در حديث [[امام جعفر صادق(ع)]] كه فرمودند: «كل شىء مطلق حتى يرد فيه نهى» يا حديث: «كل شىء طاهر حتى تعلم أنه قذر». خلاصه سخن اين است كه اين دو روايت، در وجوب استنباط احكام و فروع شرعيه از اصول صراحت داشته و عالم شيعى نمى‌تواند از حكم آنها تجاوز نمايد.


حاج شيخ راضى تبريزى، در ادامه بحث اجتهاد و تقليد، به اختلاف ماهوى موجود بين شيعه اماميه و اهل سنت در اين مسئله، اشاره نموده و به تعريف اجتهاد در نزد هر يك از اين دو طائفه پرداخته و سپس در مورد مجتهد مطلق و متجزى، مى‌گويد: اين دو لفظ، در قرآن و سنت شريفه مورد استعمال واقع نشده‌اند؛ بله، آنچه كه در اخبار و روايات آمده است، لفظ«عالم» و لفظ«فقيه» است كه بايد بررسى شود كه آيا اين دو لفظ شامل مجتهد متجزى نيز مى‌شوند يا خير.
حاج شيخ راضى تبريزى، در ادامه بحث اجتهاد و تقليد، به اختلاف ماهوى موجود بين شيعه اماميه و اهل سنت در اين مسئله، اشاره نموده و به تعريف اجتهاد در نزد هر يك از اين دو طائفه پرداخته و سپس در مورد مجتهد مطلق و متجزى، مى‌گويد: اين دو لفظ، در قرآن و سنت شريفه مورد استعمال واقع نشده‌اند؛ بله، آنچه كه در اخبار و روايات آمده است، لفظ«عالم» و لفظ«فقيه» است كه بايد بررسى شود كه آيا اين دو لفظ شامل مجتهد متجزى نيز مى‌شوند يا خير.
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش