۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - ' ابو ' به ' ابو') |
جز (جایگزینی متن - ' (ع)' به '(ع)') |
||
خط ۲۲: | خط ۲۲: | ||
|- | |- | ||
|ناشر | |ناشر | ||
|data-type='publisher'|المؤتمر العالمي للإمام الرضا (ع) | |data-type='publisher'|المؤتمر العالمي للإمام الرضا(ع) | ||
|- | |- | ||
|مکان نشر | |مکان نشر | ||
خط ۴۲: | خط ۴۲: | ||
اين كتاب با مقدمه مختصرى از ناشر و بدون مقدمه نويسنده و در ده فصل به ترتيب ذيل تنظيم شده است: فصل 1- مقدمات (شامل: هدف تأليف، مقصود از واقفيه، اقسام وقف، نظرى بر پيدايش اختلاف و نقش امامت در آن، علت اينكه واقفيه به نام «الكلاب الممطورة» (سگهاى بارانخورده) ناميده شدهاند، خبر دادن أئمّه (ع) از وقوع وقف قبل از پيدايش واقفيه و تفاوت واقفيه و فطحيه از نظر اعتقادى)؛ فصل 2- واقفيه در تاريخ اسلام؛ فصل 3- عوامل وقف؛ فصل 4- چند بحث (شامل: امام كاظم (ع) در چند سطر و امامت و عبادت و اخلاق او، امام كاظم (ع) و مصيبت و گرفتاريش در بين طاغوتها و يارانش، امام رضا (ع) در چند سطر، پديده كثرت روايات در مورد زيارت قبر امام رضا (ع) و تحليل ابعاد اين پديده)؛ فصل 5- روش مقابله؛ فصل 6- روايات واقفيه در ترازوى سنجش؛ فصل 7- درباره وكيل؛ فصل 8- درباره فرقه واقفيه؛ فصل 9- نقشها و حركتها و فصل 10- مطالبى درباره واقفيه (واقفىهايى كه وقفشان ثابت شد ولى برگشتند و واقفىهايى كه وقفشان ثابت شد ولى برگشتشان ثابت نشد). نويسنده در اين اثر از روش تحليلى، روايى، تاريخى استفاده كرده است. | اين كتاب با مقدمه مختصرى از ناشر و بدون مقدمه نويسنده و در ده فصل به ترتيب ذيل تنظيم شده است: فصل 1- مقدمات (شامل: هدف تأليف، مقصود از واقفيه، اقسام وقف، نظرى بر پيدايش اختلاف و نقش امامت در آن، علت اينكه واقفيه به نام «الكلاب الممطورة» (سگهاى بارانخورده) ناميده شدهاند، خبر دادن أئمّه(ع) از وقوع وقف قبل از پيدايش واقفيه و تفاوت واقفيه و فطحيه از نظر اعتقادى)؛ فصل 2- واقفيه در تاريخ اسلام؛ فصل 3- عوامل وقف؛ فصل 4- چند بحث (شامل: امام كاظم(ع) در چند سطر و امامت و عبادت و اخلاق او، امام كاظم(ع) و مصيبت و گرفتاريش در بين طاغوتها و يارانش، امام رضا(ع) در چند سطر، پديده كثرت روايات در مورد زيارت قبر امام رضا(ع) و تحليل ابعاد اين پديده)؛ فصل 5- روش مقابله؛ فصل 6- روايات واقفيه در ترازوى سنجش؛ فصل 7- درباره وكيل؛ فصل 8- درباره فرقه واقفيه؛ فصل 9- نقشها و حركتها و فصل 10- مطالبى درباره واقفيه (واقفىهايى كه وقفشان ثابت شد ولى برگشتند و واقفىهايى كه وقفشان ثابت شد ولى برگشتشان ثابت نشد). نويسنده در اين اثر از روش تحليلى، روايى، تاريخى استفاده كرده است. | ||
== گزارش محتوا == | == گزارش محتوا == | ||
خط ۵۳: | خط ۵۳: | ||
نويسنده در مورد سبب نامگذارى اين فرقه به (سگهاى بارانخورده)، نوشته است: أئمه اطهار(ع) چون احساس مىكردند كه اين فرقه براى اساس تشيع خطرساز است و واقفىها براى رسيدن به مطامع دنيوى مىكوشند كه خيالات پليد خود را در بين مردم تبليغ كنند، با اين فرقه منحرف (واقفيه) بهصورت صريح و شديد مقابله كردند و همين روش در بين شاگردان أئمه(ع) هم منعكس شد و آنان هم به مبارزه علنى پرداختند. روزى على بن اسماعيل ميثمى و يونس بن عبدالرحمن با يكى از واقفىها مناظره كردند و بحثشان شديد شد و به اوج خود رسيد؛ در اين هنگام على بن اسماعيل ميثمى به آن واقفى گفت: «ما أنتم إلّا كلابٌ ممطورة»: شما جز سگانى بارانخورده نيستيد! منظورش اين بود كه شما از مردار متعفنتريد! و اين لقب بر روى واقفىها ماند و اكنون با همين لقب شناخته مىشوند و اگر در مورد كسى گفته شود كه «إنّه ممطورٌ». فهميده مىشود كه او واقفى است و بر امامت حضرت امام موسى كاظم(ع) توقف كرده است <ref>[http://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/17122/1/28 همان، ص 28]- [http://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/17122/1/29 29]</ref>. | نويسنده در مورد سبب نامگذارى اين فرقه به (سگهاى بارانخورده)، نوشته است: أئمه اطهار(ع) چون احساس مىكردند كه اين فرقه براى اساس تشيع خطرساز است و واقفىها براى رسيدن به مطامع دنيوى مىكوشند كه خيالات پليد خود را در بين مردم تبليغ كنند، با اين فرقه منحرف (واقفيه) بهصورت صريح و شديد مقابله كردند و همين روش در بين شاگردان أئمه(ع) هم منعكس شد و آنان هم به مبارزه علنى پرداختند. روزى على بن اسماعيل ميثمى و يونس بن عبدالرحمن با يكى از واقفىها مناظره كردند و بحثشان شديد شد و به اوج خود رسيد؛ در اين هنگام على بن اسماعيل ميثمى به آن واقفى گفت: «ما أنتم إلّا كلابٌ ممطورة»: شما جز سگانى بارانخورده نيستيد! منظورش اين بود كه شما از مردار متعفنتريد! و اين لقب بر روى واقفىها ماند و اكنون با همين لقب شناخته مىشوند و اگر در مورد كسى گفته شود كه «إنّه ممطورٌ». فهميده مىشود كه او واقفى است و بر امامت حضرت امام موسى كاظم(ع) توقف كرده است <ref>[http://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/17122/1/28 همان، ص 28]- [http://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/17122/1/29 29]</ref>. | ||
نويسنده در بحثى جالب، تفاوت بين فطحيه و واقفيه را از نظر اعتقادى و عملى به اين صورت بيان كرده است: [[مجلسی، محمدتقی|علامه محمدتقى مجلسى]] در روضة المتقين گفته است كه فطحيه از واقفيه نزديكتر به حقّ بودند؛ زيرا فطحيه امامت دوازده امام(ع) را مىپذيرفتند و امامت هيچ يك از آنان را انكار نمىكردند. علامه مامقانى هم گفته است كه در بين مذاهب اسلامى، فطحيه به اماميه نزديكتر از ديگران هستند به دو دليل: از نظر اعتقادى همه دوازده امام را پذيرفتهاند جز آنكه در بين [[امام جعفر صادق (ع)|امام صادق (ع)]] و امام كاظم(ع)، عبدالله افطح را به عنوان امام افزودهاند و روايت دوازده امام را حمل بر دوازده امام از نسل اميرالمؤمنين(ع) مىكنند. عبدالله افطح، تا هفتاد روز بعد از وفات [[امام جعفر صادق (ع)|امام صادق (ع)]] زنده بود و بعد رحلت كرد و البته اگر كسى از فطحىها در اين مدت هفتاد روزه از دنيا رفته باشد مشمول روايت «من مات و لم يعرف امام زمانه فقد مات ميتة جاهلية» مىشود. و از نظر عملى نيز فطحيه از عبدالله افطح هيچ حكم فرعى فقهى ذكر نكردهاند و همان احكام فقهى روايت شده از دوازده امام(ع) را عمل مىكنند. پس اشتباه فطحيه فقط در افزودن عبدالله افطح به دوازده امام(ع) است <ref>[http://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/17122/1/33 همان، ص 33]- [http://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/17122/1/35 35]</ref>. | نويسنده در بحثى جالب، تفاوت بين فطحيه و واقفيه را از نظر اعتقادى و عملى به اين صورت بيان كرده است: [[مجلسی، محمدتقی|علامه محمدتقى مجلسى]] در روضة المتقين گفته است كه فطحيه از واقفيه نزديكتر به حقّ بودند؛ زيرا فطحيه امامت دوازده امام(ع) را مىپذيرفتند و امامت هيچ يك از آنان را انكار نمىكردند. علامه مامقانى هم گفته است كه در بين مذاهب اسلامى، فطحيه به اماميه نزديكتر از ديگران هستند به دو دليل: از نظر اعتقادى همه دوازده امام را پذيرفتهاند جز آنكه در بين [[امام جعفر صادق(ع)|امام صادق(ع)]] و امام كاظم(ع)، عبدالله افطح را به عنوان امام افزودهاند و روايت دوازده امام را حمل بر دوازده امام از نسل اميرالمؤمنين(ع) مىكنند. عبدالله افطح، تا هفتاد روز بعد از وفات [[امام جعفر صادق(ع)|امام صادق(ع)]] زنده بود و بعد رحلت كرد و البته اگر كسى از فطحىها در اين مدت هفتاد روزه از دنيا رفته باشد مشمول روايت «من مات و لم يعرف امام زمانه فقد مات ميتة جاهلية» مىشود. و از نظر عملى نيز فطحيه از عبدالله افطح هيچ حكم فرعى فقهى ذكر نكردهاند و همان احكام فقهى روايت شده از دوازده امام(ع) را عمل مىكنند. پس اشتباه فطحيه فقط در افزودن عبدالله افطح به دوازده امام(ع) است <ref>[http://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/17122/1/33 همان، ص 33]- [http://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/17122/1/35 35]</ref>. | ||
نويسنده، عوامل پيدايش پديده وقف به معناى واقفىگرى را چند گونه دانسته است: يك- اسباب مادى و نفسانى مانند طمع و حبّ مال و دنيا و پيروى از هواى نفس، دو- شبهات فكرى، سه- علل احساسى و عاطفى؛ كه در مورد هر يك از اينگونهها و مصاديق و موارد آن، توضيحات و مثالهايى ذكر كرده است <ref>[http://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/17122/1/79 همان، ص 79]- [http://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/17122/1/127 127]</ref>. | نويسنده، عوامل پيدايش پديده وقف به معناى واقفىگرى را چند گونه دانسته است: يك- اسباب مادى و نفسانى مانند طمع و حبّ مال و دنيا و پيروى از هواى نفس، دو- شبهات فكرى، سه- علل احساسى و عاطفى؛ كه در مورد هر يك از اينگونهها و مصاديق و موارد آن، توضيحات و مثالهايى ذكر كرده است <ref>[http://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/17122/1/79 همان، ص 79]- [http://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/17122/1/127 127]</ref>. | ||
نويسنده در تحليل پديده كثرت نصوص در مورد ترغيب به زيارت امام رضا(ع) بر اين نكته تأكيد كرده است كه به نظر مىرسد منظور از اين همه روايات، مبارزه با واقفيه است كه انحرافى در مسير تشيع پديد آوردند و درصدد بيان و تثبيت اين نكته است كه مسير صحيح تشيع، همان ولايت و پذيرش همه امامان دوازدهگانه است و امام رضا (ع)، شاخص هدايت به راه راست را نشان مىدهد <ref>[http://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/17122/1/146 همان، ص 146]- [http://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/17122/1/147 147]</ref>. | نويسنده در تحليل پديده كثرت نصوص در مورد ترغيب به زيارت امام رضا(ع) بر اين نكته تأكيد كرده است كه به نظر مىرسد منظور از اين همه روايات، مبارزه با واقفيه است كه انحرافى در مسير تشيع پديد آوردند و درصدد بيان و تثبيت اين نكته است كه مسير صحيح تشيع، همان ولايت و پذيرش همه امامان دوازدهگانه است و امام رضا(ع)، شاخص هدايت به راه راست را نشان مىدهد <ref>[http://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/17122/1/146 همان، ص 146]- [http://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/17122/1/147 147]</ref>. | ||
نويسنده در بحثى مفصل، چگونگى برخورد امام رضا(ع) را با پديده واقفىگرى توضيح داده و نوشته است: آنحضرت، بر اساس مسئوليت شرعيش در هدايت امت به راه راست، در برابر واقفىگرى ايستاد و به مبارزه شديدى با آن پرداخت. از جمله روشهاى امام رضا(ع) در اين زمينه، اين بود كه با سران و هواداران واقفيه مناظره كرد و بطلان ادعايشان را روشن ساخت. ايشان همچنين از عوامل ديگر همچون مكاتبه و نهى از همنشينى با واقفيه و حتى از جنگ اقتصادى نيز بر ضدّ آنان استفاده كرد <ref>[http://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/17122/1/151 همان، ص 151]- [http://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/17122/1/171 171]</ref>. | نويسنده در بحثى مفصل، چگونگى برخورد امام رضا(ع) را با پديده واقفىگرى توضيح داده و نوشته است: آنحضرت، بر اساس مسئوليت شرعيش در هدايت امت به راه راست، در برابر واقفىگرى ايستاد و به مبارزه شديدى با آن پرداخت. از جمله روشهاى امام رضا(ع) در اين زمينه، اين بود كه با سران و هواداران واقفيه مناظره كرد و بطلان ادعايشان را روشن ساخت. ايشان همچنين از عوامل ديگر همچون مكاتبه و نهى از همنشينى با واقفيه و حتى از جنگ اقتصادى نيز بر ضدّ آنان استفاده كرد <ref>[http://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/17122/1/151 همان، ص 151]- [http://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/17122/1/171 171]</ref>. | ||
خط ۶۳: | خط ۶۳: | ||
نويسنده، فهرستى از كتابهايى كه به ردّ و انتقاد از واقفيه پرداخته (هشت كتاب) و همچنين فهرستى از كتابهايى كه به يارى واقفيه رفته (سه كتاب) آورده و بعد توضيح داده است كه هيچ يك از كتابهايى كه به نفع يا به ضدّ واقفيه نوشته شده، اكنون موجود نيست و همه از بين رفته است. نويسنده، سه عامل براى زوال كتابهاى واقفيه و همچنين آثارى كه به صورت ردّ بر آن نوشته شده؛ بيان كرده است <ref>[http://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/17122/1/226 همان، ص 226]- [http://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/17122/1/229 229]</ref>. البته نويسنده يك استثناء براى مطلب مذكور آورده است: در كتاب غيبت [[طوسی، محمد بن حسن|شيخ طوسى]]، برخى از روايات على بن احمد علوى صاحب كتاب «نصرة الواقفة» آمده و [[طوسی، محمد بن حسن|شيخ طوسى]] آن روايات را مورد نقد و بررسى قرار داده است. سپس نويسنده نقد و اشكالى به [[طوسی، محمد بن حسن|شيخ طوسى]] از نظر روشى و رجالى مطرح كرده و در پايان نظر خودش را نيز آورده است. به نظر نويسنده، روايات مذكور از صاحب كتاب «نصرة الواقفة» چون از باب روايات «نصرة المذهب» و رواياتى است كه مدعى يك فرقه به نفع آن فرقه آورده، مورد اتهام و فاقد حجيت و بدون اعتبار است و كسى آن را نمىپذيرد <ref>[http://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/17122/1/255 همان، ص 255]- [http://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/17122/1/257 257]</ref>. | نويسنده، فهرستى از كتابهايى كه به ردّ و انتقاد از واقفيه پرداخته (هشت كتاب) و همچنين فهرستى از كتابهايى كه به يارى واقفيه رفته (سه كتاب) آورده و بعد توضيح داده است كه هيچ يك از كتابهايى كه به نفع يا به ضدّ واقفيه نوشته شده، اكنون موجود نيست و همه از بين رفته است. نويسنده، سه عامل براى زوال كتابهاى واقفيه و همچنين آثارى كه به صورت ردّ بر آن نوشته شده؛ بيان كرده است <ref>[http://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/17122/1/226 همان، ص 226]- [http://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/17122/1/229 229]</ref>. البته نويسنده يك استثناء براى مطلب مذكور آورده است: در كتاب غيبت [[طوسی، محمد بن حسن|شيخ طوسى]]، برخى از روايات على بن احمد علوى صاحب كتاب «نصرة الواقفة» آمده و [[طوسی، محمد بن حسن|شيخ طوسى]] آن روايات را مورد نقد و بررسى قرار داده است. سپس نويسنده نقد و اشكالى به [[طوسی، محمد بن حسن|شيخ طوسى]] از نظر روشى و رجالى مطرح كرده و در پايان نظر خودش را نيز آورده است. به نظر نويسنده، روايات مذكور از صاحب كتاب «نصرة الواقفة» چون از باب روايات «نصرة المذهب» و رواياتى است كه مدعى يك فرقه به نفع آن فرقه آورده، مورد اتهام و فاقد حجيت و بدون اعتبار است و كسى آن را نمىپذيرد <ref>[http://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/17122/1/255 همان، ص 255]- [http://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/17122/1/257 257]</ref>. | ||
بنا بر تحقيق نويسنده: بسيارى از كسانى كه در آزمايش وقف لغزيدند و واقفى شدند، به تدريج از وقف برگشتند و معتقد به امامت حضرت امام رضا(ع) شدند و اين مطلب به خاطر چند دليل بود: 1- همان طور كه در اقسام وقف روشن شد، برخى از واقفىها فريب خورده بودند و به خاطر اشتباه به واقفيه پيوسته بودند و چون به اشتباه خود و دروغگويى واقفيه پى بردند و اطلاعاتشان بيشتر شد، بازگشتند؛ 2- معجزاتى كه به دست حضرت امام رضا (ع) رخ داد باعث هدايت برخى شد. [[طوسی، محمد بن حسن|شيخ طوسى]] برخى از اينگونه افراد را نام برده است؛ 3- برخى از شيعيان، تصوير نادرستى از عقايد صحيح و يقينى شيعه مانند: امامت و مهدويت و ... داشتند و آنگاه كه معناى درست آن را فهميدند، از واقفىگرى برگشتند <ref>[http://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/17122/1/261 همان، ص 261]- [http://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/17122/1/262 262]</ref>. | بنا بر تحقيق نويسنده: بسيارى از كسانى كه در آزمايش وقف لغزيدند و واقفى شدند، به تدريج از وقف برگشتند و معتقد به امامت حضرت امام رضا(ع) شدند و اين مطلب به خاطر چند دليل بود: 1- همان طور كه در اقسام وقف روشن شد، برخى از واقفىها فريب خورده بودند و به خاطر اشتباه به واقفيه پيوسته بودند و چون به اشتباه خود و دروغگويى واقفيه پى بردند و اطلاعاتشان بيشتر شد، بازگشتند؛ 2- معجزاتى كه به دست حضرت امام رضا(ع) رخ داد باعث هدايت برخى شد. [[طوسی، محمد بن حسن|شيخ طوسى]] برخى از اينگونه افراد را نام برده است؛ 3- برخى از شيعيان، تصوير نادرستى از عقايد صحيح و يقينى شيعه مانند: امامت و مهدويت و ... داشتند و آنگاه كه معناى درست آن را فهميدند، از واقفىگرى برگشتند <ref>[http://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/17122/1/261 همان، ص 261]- [http://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/17122/1/262 262]</ref>. | ||
نويسنده سپس 18 نفر (1- اسماعيل بن ابى سمال، 2- ابوخالد سجستانى، 3- عثمان بن عيسى رواسى، 4- احمد بن محمد بن نصر بزنطى، 5- حسين بن بشار، 6- حسين بن عمر بن يزيد...) را معرفى كرده كه نخست منحرف شدند و به وقف گراييدند ولى بعد از مدتى هدايت شدند و بازگشتند <ref>[http://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/17122/1/265 همان، ص 265]- [http://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/17122/1/392 392]</ref>. | نويسنده سپس 18 نفر (1- اسماعيل بن ابى سمال، 2- ابوخالد سجستانى، 3- عثمان بن عيسى رواسى، 4- احمد بن محمد بن نصر بزنطى، 5- حسين بن بشار، 6- حسين بن عمر بن يزيد...) را معرفى كرده كه نخست منحرف شدند و به وقف گراييدند ولى بعد از مدتى هدايت شدند و بازگشتند <ref>[http://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/17122/1/265 همان، ص 265]- [http://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/17122/1/392 392]</ref>. |
ویرایش