۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - '''''''' به ''''') |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۴۱: | خط ۴۱: | ||
== معرفى اجمالى == | == معرفى اجمالى == | ||
'''جمال آفتاب و آفتاب هر نظر'''، اثر | '''جمال آفتاب و آفتاب هر نظر'''، اثر [[آيتالله على سعادتپرور]](پهلوانى تهرانى)، شرح موضوعى ديوان حافظ و برگرفته از جلسات اخلاقى [[طباطبایی، محمدحسین|علامه طباطبايى]] مىباشد كه به زبان فارسى و در سال 1397ق، نوشته شده است. | ||
آنچه باعث اهميت كتاب شده، آن است كه از يكسو مؤلف، خود از شاگردان برجسته و قديمى [[طباطبایی، محمدحسین|علامه طباطبايى]] بوده و استفادههاى سلوكى و علمى فراوانى از ايشان برده است و از سوى ديگر، شارح، علاوه بر داشتن بضاعت علمى و ادبى فراوان و آگاهى از اصطلاحات اين فن، خود اهل عمل بوده و حال و هواى هر غزل را با ديده دل دريافته و آنگاه به شرح آن پرداخته است و بهجرأت مىتوان گفت كه تاكنون هيچ شرحى بر ديوان خواجه نوشته نشده است كه شارح آن، واجد همه اين جهات باشد. | آنچه باعث اهميت كتاب شده، آن است كه از يكسو مؤلف، خود از شاگردان برجسته و قديمى [[طباطبایی، محمدحسین|علامه طباطبايى]] بوده و استفادههاى سلوكى و علمى فراوانى از ايشان برده است و از سوى ديگر، شارح، علاوه بر داشتن بضاعت علمى و ادبى فراوان و آگاهى از اصطلاحات اين فن، خود اهل عمل بوده و حال و هواى هر غزل را با ديده دل دريافته و آنگاه به شرح آن پرداخته است و بهجرأت مىتوان گفت كه تاكنون هيچ شرحى بر ديوان خواجه نوشته نشده است كه شارح آن، واجد همه اين جهات باشد. | ||
خط ۶۱: | خط ۶۱: | ||
اين شرح، از امتيازات ويژهاى برخوردار است، از جمله: | اين شرح، از امتيازات ويژهاى برخوردار است، از جمله: | ||
#از آنجا كه كتاب، حاصل جلسات اخلاقى علامه مىباشد، لذا اقتباس از آن بزرگوار داشته و آراى شخصيتى استوار در علم و عمل چون ايشان، در جاىجاى آن منعكس بوده و گوشهگوشه آن، از روح كلمات و نگاه آن بزرگ به جناب خواجه، معطر است. | |||
#نويسنده در معناى هر بيت، از ابيات ديگر خواجه كمك گرفته و هنگام شرح هر غزل، ابتدا معناى لغات و اصطلاحات آن را استخراج نموده و سپس براى فهم معنا و ارتباط آن با ساير ابيات، يك غزل را مكرراً بررسى كرده و آن را به ساير غزليات عرضه نموده است. | |||
#:اعمال اين روش و تحقيق گسترده و طاقتفرسا، در تمامى غزليات و نيز مطالعه پىدرپى هر غزل، راه يافتن به انسجام ابيات را در پى داشته و مىتوان ادعا نمود كه نويسنده، هم به فضاى فكرى و افق ذهنى خواجه راه يافته و هم به فضاى معنوى و حال و هوايى كه سراينده در هنگام سرودن داشته است. | |||
#:اين روش، داراى چند امتياز است، از جمله: | |||
اعمال اين روش و تحقيق گسترده و طاقتفرسا، در تمامى غزليات و نيز مطالعه پىدرپى هر غزل، راه يافتن به انسجام ابيات را در پى داشته و مىتوان ادعا نمود كه نويسنده، هم به فضاى فكرى و افق ذهنى خواجه راه يافته و هم به فضاى معنوى و حال و هوايى كه سراينده در هنگام سرودن داشته است. | #:الف) انسجام كل ديوان و تبيين متشابهات با استفاده از محكمات؛ | ||
#:ب) انسجام هر غزل با استفاده از روش گذشته و نيز از راه انس با غزليات و تشخيص اينكه هر غزل در چه موقعيتى و در چه حالى سروده شده است و يا احياناً در وسط غزل، چگونه حال سراينده متفاوت مىشود و لذا سخن تغيير مىكند و ديگر موارد كه همگى نشاندهنده عدم پريشانگويى شاعر است و پريشانگويىهاى ظاهرى كه به خاطر تغيير حالات روحى شاعر، از هزاران سخن بهظاهر منطقى، بيشتر ارزش دارد؛ | |||
اين روش، داراى چند امتياز است، از جمله: | #:ج) استشهاد به ابيات ديگر حافظ در تفسير بسيارى از ابيات كه البته اين كار نه با استفاده از واژههاى مشترك، بلكه با بهرهگيرى از معانى و مفاهيم اشعار صورت گرفته است و... | ||
#برجستگى ديگر اين شرح آن است كه معمولاً در شرح مبانى عرفانى، از كلمات اساتيد و مشايخ عرفان اسلامى نظير محىالدين بن عربى، صدرالدين قونوى، ابن فارض مصرى، مولى [[عبدالرزاق کاشی، عبدالرزاق بن جلالالدین|عبدالرزاق كاشانى]]، قيصرى، ملاى رومى و... كمك گرفته شده و استفاده شايستهاى نيز از آيات قرآنى و كلمات اهل بيت(ع) در شرح هر بيت شده است؛ بهگونهاى كه خواننده، بهخوبى درهمآميختگى شعر حافظ با قرآن و كلمات اهل بيت(ع) را احساس كرده و بهروشنى مىبيند كه اشعار خواجه اگر ملاحت و شرينى دارد، همه به بركت قرآن و انس با اهل بيت(ع) بوده است؛ بنابراين، استفاده از آيات، روايات، ادعيه و مناجاتهاى فراوان، علاوه بر استحكام بخشيدن به مطالب خواجه، خواننده را در حال و هواى مناجاتهاى معصومين(ع) با حضرت حق و يا فضاى كلام وحى و مجالس افاضه اولياى دين قرار مىدهد. | |||
الف) انسجام كل ديوان و تبيين متشابهات با استفاده از محكمات؛ | |||
ب) انسجام هر غزل با استفاده از روش گذشته و نيز از راه انس با غزليات و تشخيص اينكه هر غزل در چه موقعيتى و در چه حالى سروده شده است و يا احياناً در وسط غزل، چگونه حال سراينده متفاوت مىشود و لذا سخن تغيير مىكند و ديگر موارد كه همگى نشاندهنده عدم پريشانگويى شاعر است و پريشانگويىهاى ظاهرى كه به خاطر تغيير حالات روحى شاعر، از هزاران سخن بهظاهر منطقى، بيشتر ارزش دارد؛ | |||
ج) استشهاد به ابيات ديگر حافظ در تفسير بسيارى از ابيات كه البته اين كار نه با استفاده از واژههاى مشترك، بلكه با بهرهگيرى از معانى و مفاهيم اشعار صورت گرفته است و... | |||
جلد اول، غزل يك «الا يا ايها الساقى...» تا شصت «اگرچه باده فرحبخش و باد گلبيز است...» را به خود اختصاص داده است. | جلد اول، غزل يك «الا يا ايها الساقى...» تا شصت «اگرچه باده فرحبخش و باد گلبيز است...» را به خود اختصاص داده است. | ||
خط ۹۱: | خط ۸۴: | ||
در اينكه چرا خواجه حقايق و معارف را در لفافه اصطلاحاتى چون گل، بلبل، مى، مطرب، چنگ، عود و... بيان كرده، نويسنده احتمالاتى را مطرح نموده است، از جمله: | در اينكه چرا خواجه حقايق و معارف را در لفافه اصطلاحاتى چون گل، بلبل، مى، مطرب، چنگ، عود و... بيان كرده، نويسنده احتمالاتى را مطرح نموده است، از جمله: | ||
#پيروى از شعراى فارسى و عربزبان گذشته؛ | |||
#بهره بردن خواص و عوام از اشعار او در هر مرحلهاى از عقل، فهم و شعور كه باشند؛ | |||
#بيان واقعيات در قالب تمثيل و كنايه؛ | |||
#حفظ اسرار الهى در پس پرده اصطلاحات، كه هم از نظر عقل مطلوب بوده و هم شرع بدان سفارش فرموده است و... | |||
جلد پنجم، حاوى غزل دويست و چهل و يك «كارم ز دور چرخ به سامان نمىرسد...» تا سيصد «صبا ز منزل جانان گذر دريغ مدار...» بوده و در مقدمه آن، از سيماى عقل از نظر خواجه سخن رفته است. | جلد پنجم، حاوى غزل دويست و چهل و يك «كارم ز دور چرخ به سامان نمىرسد...» تا سيصد «صبا ز منزل جانان گذر دريغ مدار...» بوده و در مقدمه آن، از سيماى عقل از نظر خواجه سخن رفته است. |
ویرایش