پرش به محتوا

رسالة حول مسألة رؤية الهلال: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'آيت‌الله،' به 'آيت‌الله'
جز (جایگزینی متن - 'سيد ابوالقاسم خويى' به 'سيد ابوالقاسم خويى ')
جز (جایگزینی متن - 'آيت‌الله،' به 'آيت‌الله')
خط ۴۱: خط ۴۱:




«رسالة حول مسئلة رؤية الهلال»، اثر آيت‌الله، سيد [[حسینی طهرانی، محمدحسین|محمد حسين حسينى تهرانى]] است كه آن را به زبان عربى، در نقد فتواى استاد خويش، حضرت آیت‌الله خويى، مبنى بر كفايت رؤيت هلال در يك ناحيه از عالم براى همه كشورهاى اسلامى و عدم لزوم اتحاد بلاد در افق، تأليف نموده و آن را خدمت استاد فرستاده است.
«رسالة حول مسئلة رؤية الهلال»، اثر آيت‌الله سيد [[حسینی طهرانی، محمدحسین|محمد حسين حسينى تهرانى]] است كه آن را به زبان عربى، در نقد فتواى استاد خويش، حضرت آیت‌الله خويى، مبنى بر كفايت رؤيت هلال در يك ناحيه از عالم براى همه كشورهاى اسلامى و عدم لزوم اتحاد بلاد در افق، تأليف نموده و آن را خدمت استاد فرستاده است.


از آن‌جا كه فتواى استاد با ادله‌اى كه بر آن اقامه نموده، در نظر مؤلف ناتمام بوده است، لذا به تأليف اين رساله همت گمارده است.
از آن‌جا كه فتواى استاد با ادله‌اى كه بر آن اقامه نموده، در نظر مؤلف ناتمام بوده است، لذا به تأليف اين رساله همت گمارده است.
خط ۵۳: خط ۵۳:




براى آشنايى اجمالى با محتواى رساله و شيوه كار مؤلف، بخش‌هايى از آن را مى‌آوريم: نگارنده، نخست، عين فتواى مشهور آيت‌الله، [[خویی، ابوالقاسم|سيد ابوالقاسم خويى]]  را همراه با ادله آن نقل كرده كه خلاصه آن چنين است: «ظاهرا رؤيت هلال، در يكى از بلاد، براى همه بلاد ديگر كافى است مطلقا، چون اولا پيدايش ماه‌هاى قمرى بر اساس وضعيتى است كه ماه، در حركت طبيعيى خود نسبت به خورشيد مى‌يابد و در نهايت، اين حركت، به حالت محاق درمى‌آيد كه در هيچ‌يك از بلاد، قابل رؤيت نيست و وقتى ازاين حالت بيرون آمد و امكان رؤيت آن پيدا شد، يك ماه قمرى پايان مى‌يابد و ماه قمرى ديگر آغاز مى‌شود و معلوم است كه بيرون آمدن ماه از وضعيت مزبور، آغاز ماه قمرى جديد براى همه بلاد است، نه براى برخى؛ گر چه در بعضى از جاها ديده شود و در برخى، خير كه اين، به خاطر وجود موانع است و ربطى به عدم خروج آن از محاق ندارد...
براى آشنايى اجمالى با محتواى رساله و شيوه كار مؤلف، بخش‌هايى از آن را مى‌آوريم: نگارنده، نخست، عين فتواى مشهور آيت‌الله [[خویی، ابوالقاسم|سيد ابوالقاسم خويى]]  را همراه با ادله آن نقل كرده كه خلاصه آن چنين است: «ظاهرا رؤيت هلال، در يكى از بلاد، براى همه بلاد ديگر كافى است مطلقا، چون اولا پيدايش ماه‌هاى قمرى بر اساس وضعيتى است كه ماه، در حركت طبيعيى خود نسبت به خورشيد مى‌يابد و در نهايت، اين حركت، به حالت محاق درمى‌آيد كه در هيچ‌يك از بلاد، قابل رؤيت نيست و وقتى ازاين حالت بيرون آمد و امكان رؤيت آن پيدا شد، يك ماه قمرى پايان مى‌يابد و ماه قمرى ديگر آغاز مى‌شود و معلوم است كه بيرون آمدن ماه از وضعيت مزبور، آغاز ماه قمرى جديد براى همه بلاد است، نه براى برخى؛ گر چه در بعضى از جاها ديده شود و در برخى، خير كه اين، به خاطر وجود موانع است و ربطى به عدم خروج آن از محاق ندارد...


ثانيا نصوصى دال بر فتواى مزبور وجود دارد، از جمله، [[امام جعفر صادق (ع)|امام صادق (ع)]]، در مورد شخصى كه بيست و نه روز، روزه گرفته است، مى‌فرمايد: اگر بينه عادلى وجود دارد مبنى بر اينكه در شهرى، مردم، بر اساس ديدن ماه، سى روز، روزه گرفته‌اند، وى يك روز را قضا مى‌كند. اطلاق اين روايت، دال بر اين است كه وقتى در شهرى، ماه، سى روزه بود، در بقيه شهرها نيز همين گونه است؛ خواه افقشان يكى باشد خواه خير...».
ثانيا نصوصى دال بر فتواى مزبور وجود دارد، از جمله، [[امام جعفر صادق (ع)|امام صادق (ع)]]، در مورد شخصى كه بيست و نه روز، روزه گرفته است، مى‌فرمايد: اگر بينه عادلى وجود دارد مبنى بر اينكه در شهرى، مردم، بر اساس ديدن ماه، سى روز، روزه گرفته‌اند، وى يك روز را قضا مى‌كند. اطلاق اين روايت، دال بر اين است كه وقتى در شهرى، ماه، سى روزه بود، در بقيه شهرها نيز همين گونه است؛ خواه افقشان يكى باشد خواه خير...».
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش