۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - ' عبد ' به ' عبد') |
جز (جایگزینی متن - 'كافى' به 'كافى') |
||
خط ۸۳: | خط ۸۳: | ||
مؤلف، ابتدا به تعريف لغوى و اصطلاحى موات و پارهاى از مسائل مربوط به آن پرداخته، آنگاه مطالب اين باب را در ضمن دو فصل مطرح نموده است با اين شرح: موات، در لغت به معنى هر چيزى است كه بىروح باشد. در مورد زمين هم به زمينى كه مالك ندارد، اطلاق مىگردد. در اصطلاح نيز موات به زمينى گفته مىشود كه فعلا از آن استفادهاى نمىشود و حياتى فعلا در آن وجود ندارد. تعريفاتى هم در مورد اراضى موات ذكر شده كه مؤلف در دو دسته بدانها پرداخته است. | مؤلف، ابتدا به تعريف لغوى و اصطلاحى موات و پارهاى از مسائل مربوط به آن پرداخته، آنگاه مطالب اين باب را در ضمن دو فصل مطرح نموده است با اين شرح: موات، در لغت به معنى هر چيزى است كه بىروح باشد. در مورد زمين هم به زمينى كه مالك ندارد، اطلاق مىگردد. در اصطلاح نيز موات به زمينى گفته مىشود كه فعلا از آن استفادهاى نمىشود و حياتى فعلا در آن وجود ندارد. تعريفاتى هم در مورد اراضى موات ذكر شده كه مؤلف در دو دسته بدانها پرداخته است. | ||
فصل اول اين باب در مورد طبيعت اراضى موات مىباشد؛ دو قول در اين فصل مطرح شده كه اولى، قول به ملكيت دولت بر زمينهاى موات است و قول دوم، اباحه است. مؤلف مىگويد: رأى راجح در نظر من همان قول اول مىباشد، زيرا مدلول اخبار نيز همين است؛ مانند روايات كافى و صحيحه كلبى و عمر بن يزيد. اخبار ديگرى هم كه با آيه انفال تأييد مىگردند، بر همين مضمون دلالت دارند. | فصل اول اين باب در مورد طبيعت اراضى موات مىباشد؛ دو قول در اين فصل مطرح شده كه اولى، قول به ملكيت دولت بر زمينهاى موات است و قول دوم، اباحه است. مؤلف مىگويد: رأى راجح در نظر من همان قول اول مىباشد، زيرا مدلول اخبار نيز همين است؛ مانند روايات [[الکافی|كافى]] و صحيحه كلبى و عمر بن يزيد. اخبار ديگرى هم كه با آيه انفال تأييد مىگردند، بر همين مضمون دلالت دارند. | ||
فصل دوم اين باب مراحل عملى براى انتقال زمينهاى موات به افراد مىباشد كه به سه صورت تحجير، احيا و استثمار مىباشند. اولى به معنى گذاشتن علامت و زدن تابلوهايى است مبنى بر اينكه نگهدارى و انتفائات اين زمين مربوط به من است. احيا نيز به معنى قرار دادن چيز قابل رشد و نمو در زمين مىباشد، مانند بذر پاشى و غيره. استثمار مفهومى خارج از احيا نبوده و به بعضى از اعمال داخل در مفهوم احيا اطلاق مىشود. | فصل دوم اين باب مراحل عملى براى انتقال زمينهاى موات به افراد مىباشد كه به سه صورت تحجير، احيا و استثمار مىباشند. اولى به معنى گذاشتن علامت و زدن تابلوهايى است مبنى بر اينكه نگهدارى و انتفائات اين زمين مربوط به من است. احيا نيز به معنى قرار دادن چيز قابل رشد و نمو در زمين مىباشد، مانند بذر پاشى و غيره. استثمار مفهومى خارج از احيا نبوده و به بعضى از اعمال داخل در مفهوم احيا اطلاق مىشود. |
ویرایش