۱۰۶٬۸۱۹
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'صاحب جواهر' به 'صاحب جواهر ') |
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - 'المنهاج (ابهام زدایی)' به 'المنهاج (ابهامزدایی)') برچسبها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه |
||
(۳۵ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۵ کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{جعبه اطلاعات کتاب | |||
| تصویر =NUR00417J1.jpg | |||
| عنوان =مصباح المنهاج - کتاب الطهاره | |||
| عنوانهای دیگر =کتاب الطهاره | |||
| پدیدآوران = | |||
[[طباطبایی حکیم، محمد سعید]] (نویسنده) | |||
| | | زبان =عربی | ||
| کد کنگره =BP 185/1 /ط2م6 | |||
| موضوع = | |||
| | طهارت | ||
|زبان | |||
|کد کنگره | |||
|موضوع | |||
فقه جعفری - قرن 14 | فقه جعفری - قرن 14 | ||
| ناشر = | |||
|ناشر | مؤسسة المنار ج: 1, 2, 3 | ||
| مکان نشر =- - - | |||
| سال نشر = 1417 ق | |||
| کد اتوماسیون =AUTOMATIONCODE00417AUTOMATIONCODE | |||
| | | چاپ =1 | ||
| | | شابک =964-8276-54-4 | ||
| | | تعداد جلد =9 | ||
| | | کتابخانۀ دیجیتال نور =00417 | ||
| کتابخوان همراه نور =00417 | |||
| | | کد پدیدآور = | ||
| | | پس از = | ||
|کد | | پیش از = | ||
| | }} | ||
| | {{کاربردهای دیگر|المنهاج (ابهامزدایی)}} | ||
'''مصباح المنهاج، كتاب الطهارة'''، مباحث فقه استدلالى باب طهارت است كه به زبان عربى، در سه جلد، توسط [[طباطبایی حکیم، محمد سعید|آیتالله محمد سعيد طباطبايى حكيم]] به عنوان شرحى بر كتاب منهاج الصالحين حضرت [[خویی، ابوالقاسم|آیتالله خويى]](ره) تأليف گرديده است. | |||
اين كتاب به چند مبحث مهم از طهارت به صورت عميق و دقيق پرداخته است. | اين كتاب به چند مبحث مهم از طهارت به صورت عميق و دقيق پرداخته است. | ||
== ساختار | == ساختار == | ||
كتاب، در سه جلد طراحى شده كه جلد اول آن شامل مبحث آبها است كه در پنج فصل تقسيم آب به مطلق و مضاف، احكام آب مطلق، آب مستعمل، آب مشکوک و آب مضاف و نيم خورده حيوانات مىباشد. در جلد دوم دو بخش وجود دارد: احكام تخلى و وضو. | |||
كتاب، در سه جلد طراحى شده كه جلد اول آن شامل مبحث آبها است كه در پنج فصل تقسيم آب به مطلق و مضاف، احكام آب مطلق، آب مستعمل، آب | |||
بخش اول داراى چهار فصل است: | بخش اول داراى چهار فصل است: | ||
#واجبات تخلى و محرمات آن. | |||
#استنجا. | |||
#آداب تخلى. | |||
#کیفیت استبرا از بول. | |||
بخش دوم كه بحث وضو است به اجزا و شرايط وضو و وضوى جيره پرداخته است. ادامه بحث وضو در جلد سوم است كه خلل وضو، نواقض وضو، مسلوس و مبطون و غايات وضو در اين جلد مورد بررسى قرار گرفتهاند. | بخش دوم كه بحث وضو است به اجزا و شرايط وضو و وضوى جيره پرداخته است. ادامه بحث وضو در جلد سوم است كه خلل وضو، نواقض وضو، مسلوس و مبطون و غايات وضو در اين جلد مورد بررسى قرار گرفتهاند. | ||
خط ۶۷: | خط ۴۶: | ||
== گزارش محتوا == | == گزارش محتوا == | ||
اقسام آبها | اقسام آبها | ||
در اين قسمت از كتاب از انواع آبها و چگونگى | در اين قسمت از كتاب از انواع آبها و چگونگى پاک كنندگيشان سخن به ميان آمده كه با نگاهى به ادله و اعلام نظر مؤلف همراه است. | ||
ايشان بعد از مقدمهاى كوتاه راجع به تقسيم آب به مطلق و مضاف و معناى حقيقى لفظ ماء، وارد بحث آب مطلق مىشوند كه داراى بيست مسئله است. | ايشان بعد از مقدمهاى كوتاه راجع به تقسيم آب به مطلق و مضاف و معناى حقيقى لفظ ماء، وارد بحث آب مطلق مىشوند كه داراى بيست مسئله است. | ||
خط ۷۷: | خط ۵۴: | ||
اولين مسئله در مورد نجاستى است كه وصفى ندارد يا وصفش موافق وصف آب مىباشد؛ چنين نجاستى با وقوع در آب، باعث نجاست آب نمىشود. | اولين مسئله در مورد نجاستى است كه وصفى ندارد يا وصفش موافق وصف آب مىباشد؛ چنين نجاستى با وقوع در آب، باعث نجاست آب نمىشود. | ||
شارح در اين قسمت مباحث كوتاهى | شارح در اين قسمت مباحث كوتاهى درباره اوصاف آب، مدت زمان تماس آب با شىء نجس و بدون وصف بودن نجاست ارائه مىنمايد. مسائل ديگر نيز به همين طريق بوده و با توضيحات ايشان همراه است. | ||
آب مستعمل، عنوان فصل بعدى است كه به عقيده ماتن آب قليل مستعمل در رفع حدث اصغر، طاهر بوده و مطهر از حدث و خبث مىباشد. | آب مستعمل، عنوان فصل بعدى است كه به عقيده ماتن آب قليل مستعمل در رفع حدث اصغر، طاهر بوده و مطهر از حدث و خبث مىباشد. | ||
شارح به عنوان مثال آبى را كه در وضوى تجديدى استعمال شده است، نام مىبرد كه | شارح به عنوان مثال آبى را كه در وضوى تجديدى استعمال شده است، نام مىبرد كه پاک بوده و پاک كننده نيز مىباشد. | ||
فصل بعدى | فصل بعدى درباره آب مشکوک است كه در مبحث علم اجمالى اصول فقه كاربرد زيادى دارد و در طول ساليان متمادى به عنوان مثالى جا افتاده در بين اصوليون مطرح مىباشد. | ||
مسئله به اين صورت است كه وقتى دو ظرف آب وجود دارد كه ما اجمالا مىدانيم يكى از آنها نجس است، مجاز نيستيم كه با هيچيك از آن دو معامله آب طاهر بنماييم. | مسئله به اين صورت است كه وقتى دو ظرف آب وجود دارد كه ما اجمالا مىدانيم يكى از آنها نجس است، مجاز نيستيم كه با هيچيك از آن دو معامله آب طاهر بنماييم. | ||
خط ۸۹: | خط ۶۶: | ||
آب مضاف هم كه آخرين فصل بخش اقسام آبهاست، به اجماع تمام اصحاب بدون حتى يك مخالف، با ملاقات هر گونه نجسى كم يا زياد، تأثير گذار و بدون تأثير، نجس مىگردد. | آب مضاف هم كه آخرين فصل بخش اقسام آبهاست، به اجماع تمام اصحاب بدون حتى يك مخالف، با ملاقات هر گونه نجسى كم يا زياد، تأثير گذار و بدون تأثير، نجس مىگردد. | ||
[[صاحب جواهر، محمدحسن|صاحب جواهر]] | [[صاحب جواهر، محمدحسن|صاحب جواهر]] و چند نفر ديگر از بزرگان فقها هم در اين مورد ادعاى اجماع كردهاند. | ||
ادله اين مسئله نيز غير از اجماع، روايات فراوانى است كه از ائمه به ما رسيده است؛ از آن جمله موثقه سكونى است از [[امام جعفر صادق (ع)|امام صادق (ع)]] كه مىفرمايد: «إن عليا | ادله اين مسئله نيز غير از اجماع، روايات فراوانى است كه از ائمه به ما رسيده است؛ از آن جمله موثقه سكونى است از [[امام جعفر صادق(ع)|امام صادق(ع)]] كه مىفرمايد: «إن عليا عليهالسلام سئل عن قدر طبخت و إذا في القدر فأرة قال: يهرق مرقها و يغسل اللحم و يؤكل». مسئله ديگرى هم كه در اين فصل مطرح گرديده درباره باقىمانده آب خورده شده توسط حيوانات مىباشد. | ||
شارح در اينجا بحثى لغوى راجع به كلمه سؤر مطرح مىكند كه به نظر بعضى از لغويون مانند صاحب نهايه، به باقىمانده آب و غذاى خورده شده گفته مىشود. | شارح در اينجا بحثى لغوى راجع به كلمه سؤر مطرح مىكند كه به نظر بعضى از لغويون مانند صاحب نهايه، به باقىمانده آب و غذاى خورده شده گفته مىشود. | ||
خط ۱۰۷: | خط ۸۴: | ||
ماتن ستر را در حال تخلى بلكه در ساير حالات نيز واجب مىشمارد و مىگويد: پوشاندن عورت كه عبارت از قبل، دبر و بيضهها است از هر ناظر محترمى كه مميز باشد غير از زوج و زوجه لازم و واجب مىباشد. شارح در اينجا مىفرمايد: كلام در دو مقام است: | ماتن ستر را در حال تخلى بلكه در ساير حالات نيز واجب مىشمارد و مىگويد: پوشاندن عورت كه عبارت از قبل، دبر و بيضهها است از هر ناظر محترمى كه مميز باشد غير از زوج و زوجه لازم و واجب مىباشد. شارح در اينجا مىفرمايد: كلام در دو مقام است: | ||
اول ستر عورت كه ادعاى اجماع در موردش شده است و عبارات گوناگون اجماع هم از كتابهاى [[كشف اللثام عن قواعد الأحكام|كشف اللثام]]، رياض، معتبر، منتهى، تحرير، روض الجنان، جامع المقاصد و رياض نقل گرديده است. | اول ستر عورت كه ادعاى اجماع در موردش شده است و عبارات گوناگون اجماع هم از كتابهاى [[كشف اللثام عن قواعد الأحكام|كشف اللثام]]، رياض، معتبر، منتهى، تحرير، روض الجنان، [[جامع المقاصد في شرح القواعد|جامع المقاصد]] و رياض نقل گرديده است. | ||
آيه 30 سوره نور هم از ديگر ادله اين حكم است كه مىفرمايد: '''«قل للمؤمنين يغضوا من أبصارهم و يحفظوا فروجهم و قل للمؤمنات يغضضن من أبصارهن و يحفظن فروجهن»'''. | |||
دوم: حرمت نظر به عورت است كه براى آن نيز ادعاى اجماع شده و آيه مذكور نيز بدان دلالت مىنمايد اما اينكه حرمت نظر در مورد مماثل و غير مماثل تا چه اندازه است، در ادامه همين بحث به آن رسيدگى شده است. | دوم: حرمت نظر به عورت است كه براى آن نيز ادعاى اجماع شده و آيه مذكور نيز بدان دلالت مىنمايد اما اينكه حرمت نظر در مورد مماثل و غير مماثل تا چه اندازه است، در ادامه همين بحث به آن رسيدگى شده است. | ||
مراعات قبله، عدم جواز نظر به عورت از پشت شيشه يا در آينه، | مراعات قبله، عدم جواز نظر به عورت از پشت شيشه يا در آينه، ديگر مباحث اين بخش را تشكيل مىدهند. | ||
در فصل دوم هم كه بحث از استنجا است، پنج مسئله مطرح شده كه استنجا با سه سنگ | در فصل دوم هم كه بحث از استنجا است، پنج مسئله مطرح شده كه استنجا با سه سنگ پاک متن اين مباحث بوده و حواشى آن مورد بررسى قرار گرفته است. | ||
در سومين فصل اين قسمت آداب و مستحبات تخلى مطرح شده و يك مسئله هم دارد و آن عبارت است از | در سومين فصل اين قسمت آداب و مستحبات تخلى مطرح شده و يك مسئله هم دارد و آن عبارت است از پاک بودن آب استنجا على الاحوط. | ||
استبرا هم كه آثار زيادى در طهارت و | استبرا هم كه آثار زيادى در طهارت و پاکيزگى دارد، آخرين عنوان از مسائل مربوط به تخلى بوده و در چند زمينه از آن بحث شده است؛ از جمله اينكه اگر انسان شك كرد كه استبرا كرده يا نه اصل بر عدم استبرا مىباشد. | ||
وضو | وضو | ||
خط ۱۲۵: | خط ۱۰۲: | ||
وضو، سومين مبحث از مباحث كتاب است كه مجموعا هفت فصل دارد و بخشى از آن در جلد دوم و بخشى ديگر در جلد سوم كتاب واقع شده است. ماتن بحث از وضو را با بيان اجزاى وضو آغاز كرده و غسل و شستن دستها و صورت و مسح سر و پاها را اجزاى وضو مىداند كه شارح عدم وجوب ما زاد بر آنها را از ضروريات مذهب مىشمارد و آيه 6 سوره مائده را كافى و وافى در بيان وضو مىداند كه مىفرمايد: '''«إذا قمتم إلى الصلاة فاغسلوا وجوهكم و أيديكم إلى المرافق و امسحوا برؤسكم و أرجلكم إلى الكعبين»'''. | وضو، سومين مبحث از مباحث كتاب است كه مجموعا هفت فصل دارد و بخشى از آن در جلد دوم و بخشى ديگر در جلد سوم كتاب واقع شده است. ماتن بحث از وضو را با بيان اجزاى وضو آغاز كرده و غسل و شستن دستها و صورت و مسح سر و پاها را اجزاى وضو مىداند كه شارح عدم وجوب ما زاد بر آنها را از ضروريات مذهب مىشمارد و آيه 6 سوره مائده را كافى و وافى در بيان وضو مىداند كه مىفرمايد: '''«إذا قمتم إلى الصلاة فاغسلوا وجوهكم و أيديكم إلى المرافق و امسحوا برؤسكم و أرجلكم إلى الكعبين»'''. | ||
ما بقى نصوص نيز در راستاى شرح آيه مذكور مىباشند. سپس وارد | ما بقى نصوص نيز در راستاى شرح آيه مذكور مىباشند. سپس وارد کیفیت و محدوده اين اجزا شدهاند كه محدوده لازم براى شستن صورت در وضو، اولين آنها مىباشد. غسل دستها كه از آرنج شروع شده و تا نوك انگشتان ادامه مىيابد، بخش دوم است و ضرورت ابتدا از مرفق بحثى است كه ماتن اشاره نموده و شارح به تفصيل در مورد آن توضيحاتى ارائه نموده است. يازده مسئله در اينجا مطرح است كه فقط به توضيح چگونگى شستن دستها پرداختهاند. | ||
عبارت ماتن در مورد مسح سر اين است كه يجب مسح مقدم الرأس. شارح مىفرمايد: براى اين مطلب دلالتى واضح از كتاب بوده و سنت مستفيضه بلكه متواتره هم بر آن دلالت دارند، ادعاى اجماع مسلمين هم بر آن شده است، لكن از شافعى و احمد قدرى خلاف نقل شده است. اما در مسح پاها فقط اجماع اماميه وجود دارد و عامه داراى اختلافات قابل توجهى در اين بخش مىباشند. | عبارت ماتن در مورد مسح سر اين است كه يجب مسح مقدم الرأس. شارح مىفرمايد: براى اين مطلب دلالتى واضح از كتاب بوده و سنت مستفيضه بلكه متواتره هم بر آن دلالت دارند، ادعاى اجماع مسلمين هم بر آن شده است، لكن از شافعى و احمد قدرى خلاف نقل شده است. اما در مسح پاها فقط اجماع اماميه وجود دارد و عامه داراى اختلافات قابل توجهى در اين بخش مىباشند. | ||
دومين فصل مبحث وضو | دومين فصل مبحث وضو درباره وضوى جبيره است. | ||
اولين مسئله از مسائل بيست و پنجگانه اين فصل اين است كه هر كس بر يكى از اعضاى وضوى خود جبيره داشته باشد در صورت امكان بايد آن را برداشته و زيرش را بشويد، اما در صورت عدم امكان اين كار يا به دليل وجود ضرر يا عدم امكان ازاله نجاست يا عدم امكان رساندن آب به زير جبيره از روى آن مسح مىشود. اين مطلب نيز طبق آنچه بيان مىكند اجماعى بوده و نصوص فراوانى بر آن دلالت دارند. | اولين مسئله از مسائل بيست و پنجگانه اين فصل اين است كه هر كس بر يكى از اعضاى وضوى خود جبيره داشته باشد در صورت امكان بايد آن را برداشته و زيرش را بشويد، اما در صورت عدم امكان اين كار يا به دليل وجود ضرر يا عدم امكان ازاله نجاست يا عدم امكان رساندن آب به زير جبيره از روى آن مسح مىشود. اين مطلب نيز طبق آنچه بيان مىكند اجماعى بوده و نصوص فراوانى بر آن دلالت دارند. | ||
خط ۱۵۳: | خط ۱۳۰: | ||
غسل | غسل | ||
چهارمين و آخرين مبحث از مباحث كتاب مربوط به غسل است. غسلهاى واجب در ابتدا از سوى ماتن نام برده شدهاند كه عبارتند از: | چهارمين و آخرين مبحث از مباحث كتاب مربوط به غسل است. غسلهاى واجب در ابتدا از سوى ماتن نام برده شدهاند كه عبارتند از: غسل جنابت، غسل حيض، غسل استحاضه، غسل نفاس، غسل مس ميت و غسل ميت. | ||
اغسال مذكور هر يك در فصلى جداگانه بحث شدهاند كه طبق همان ترتيب، غسل جنابت در صدر قرار گرفته است. خروج منى و جماع دو سبب براى جنابت مىباشند كه بحثى لغوى از سوى شارح در اينجا مطرح گرديده و سپس اجماعى بودن حكم جنابت در دو صورت مذكور از خلاف، غنيه، معتبر، [[كشف اللثام عن قواعد الأحكام|كشف اللثام]]، تذكره، ذكرى و جواهر نقل شده است. در هر يك از اين دو سبب چند مسئله مطرح شده است؛ براى مثال | اغسال مذكور هر يك در فصلى جداگانه بحث شدهاند كه طبق همان ترتيب، غسل جنابت در صدر قرار گرفته است. خروج منى و جماع دو سبب براى جنابت مىباشند كه بحثى لغوى از سوى شارح در اينجا مطرح گرديده و سپس اجماعى بودن حكم جنابت در دو صورت مذكور از خلاف، غنيه، معتبر، [[كشف اللثام عن قواعد الأحكام|كشف اللثام]]، تذكره، ذكرى و جواهر نقل شده است. در هر يك از اين دو سبب چند مسئله مطرح شده است؛ براى مثال کیفیت خروج منى در زن و مرد براى كسى كه مىداند و هم كسى كه نمىداند از آن جمله مىباشد. | ||
در مورد جماع هم اگر تحقق يابد بر فاعل و مفعول هر دو غسل واجب مىگردد. شارح مىفرمايد: اشكال و خلافى در اين وجود ندارد، بلكه هر دو قسم اجماع؛ يعنى محصل و منقول بر آن قائم گرديده است. | در مورد جماع هم اگر تحقق يابد بر فاعل و مفعول هر دو غسل واجب مىگردد. شارح مىفرمايد: اشكال و خلافى در اين وجود ندارد، بلكه هر دو قسم اجماع؛ يعنى محصل و منقول بر آن قائم گرديده است. | ||
خط ۱۶۱: | خط ۱۳۸: | ||
از ديگر مسائل اين بخش اين است كه اگر منى از جاى خود حركت كند ولى خارج نشود غسلى واجب نخواهد بود. در فصل بعدى، به مواردى كه صحت و يا جوازشان منوط به غسل جنابت است، اشاره گرديده است. | از ديگر مسائل اين بخش اين است كه اگر منى از جاى خود حركت كند ولى خارج نشود غسلى واجب نخواهد بود. در فصل بعدى، به مواردى كه صحت و يا جوازشان منوط به غسل جنابت است، اشاره گرديده است. | ||
نماز، طواف، روزه، مس قرآن، توقف در مساجد و خواندن آيات سجدهدار از آن جمله مىباشند. | نماز، طواف، روزه، مس قرآن، توقف در مساجد و خواندن آيات سجدهدار از آن جمله مىباشند. بر شخصى جنب مواردى نيز مكروه است كه خوردن و آشاميدن، خواندن بيش از هفت آيه از قرآن كريم و خوابيدن از آن جملهاند. | ||
واجبات غسل هم در فصل چهارم اين مبحث مطرح مىباشند كه نيت و شستن ظاهر پوست و انتخاب يكى از دو روش ترتيبى و ارتماسى از آن جملهاند. | واجبات غسل هم در فصل چهارم اين مبحث مطرح مىباشند كه نيت و شستن ظاهر پوست و انتخاب يكى از دو روش ترتيبى و ارتماسى از آن جملهاند. | ||
خط ۱۶۹: | خط ۱۴۶: | ||
در باب غسل مستحباتى هم از سوى علما نقل شده است كه با شستن دستها قبل از غسل آغاز مىشود. | در باب غسل مستحباتى هم از سوى علما نقل شده است كه با شستن دستها قبل از غسل آغاز مىشود. | ||
[[رده:کتابشناسی]] | [[رده:کتابشناسی]] | ||
[[رده:اسلام، عرفان، غیره]] | [[رده:اسلام، عرفان، غیره]] |