پرش به محتوا

میرزای قمی، ابوالقاسم بن محمدحسن: تفاوت میان نسخه‌ها

خط ۷۵: خط ۷۵:




1 - شايد مهمترين نكته در خصوصيات [[میرزای قمی، ابوالقاسم بن محمد حسن|ميرزاى قمى]] تأثير اخلاقى و وعظ و نصيحت و ارشاد آن بزرگوار باشد. او حتى در نامه‌اى به فتحعلى شاه قاجار به ارشاد و راهنمايى او پرداخته، كه از آن به ارشاد نامۀ [[میرزای قمی، ابوالقاسم بن محمد حسن|ميرزاى قمى]] تعبير شده است. در ابتداى اين نامه چنين آمده: «راه گم كردۀ بيابان خطايا و جرائم! و كشتى شكست خوردۀ طوفان درياى مآثم! ... به عرض اعلى مى‌رساند...»
#شايد مهمترين نكته در خصوصيات ميرزاى قمى تأثير اخلاقى و وعظ و نصيحت و ارشاد آن بزرگوار باشد. او حتى در نامه‌اى به فتحعلى شاه قاجار به ارشاد و راهنمايى او پرداخته، كه از آن به ارشاد نامۀ ميرزاى قمى تعبير شده است. در ابتداى اين نامه چنين آمده: «راه گم كردۀ بيابان خطايا و جرائم! و كشتى شكست خوردۀ طوفان درياى مآثم! ... به عرض اعلى مى‌رساند...».
 
#نكتۀ ديگر، تواضع او در تحصيل ملكات اخلاقى است، آن بزرگوار از آقا محمد بيدآبادى اصفهانى خواست تا مقدمات سلوك الهى را برايش بيان كند. آقا محمد نيز، در جواب مطالبى را نوشت كه بعدها به صورت كتابى با عنوان «رسالة في السير و السلوك» منتشر شد.
2 - نكتۀ ديگر، تواضع او در تحصيل ملكات اخلاقى است، آن بزرگوار از آقا محمد بيدآبادى اصفهانى خواست تا مقدمات سلوك الهى را برايش بيان كند. آقا محمد نيز، در جواب مطالبى را نوشت كه بعدها به صورت كتابى با عنوان «رسالة في السير و السلوك» منتشر شد.
#در زمان ميرزا، رفته رفته شهر قم، كه پس از فتنۀ افاغنه تهى از علماى دين شده بود، رونق پيشين خود را باز يافت. از اين جهت ميرزا را مى‌توان مجدِّد حوزۀ علميّۀ قم بعد از صفويه ناميد، حوزه‌اى كه تا امروز نيز باقى است و جهان تشيع از بركات آن استفاده مى‌كند.
 
#از ديگر خصوصيات ميرزاى قمى، ارادۀ جدى او در ايام تحصيل براى مطالعه و تحقيق بود.
3 - در زمان ميرزا، رفته رفته شهر قم، كه پس از فتنۀ افاغنه تهى از علماى دين شده بود، رونق پيشين خود را باز يافت. از اين جهت ميرزا را مى‌توان مجدِّد حوزۀ علميّۀ قم بعد از صفويه ناميد، حوزه‌اى كه تا امروز نيز باقى است و جهان تشيع از بركات آن استفاده مى‌كند.
 
4 - از ديگر خصوصيات [[میرزای قمی، ابوالقاسم بن محمد حسن|ميرزاى قمى]]، ارادۀ جدى او در ايام تحصيل براى مطالعه و تحقيق بود.


حكايت شده هنگامى كه چشمانش را خواب مى‌گرفت، كاسه‌اى روى چراغ قرار مى‌داد و دستش را بر روى آن مى‌گذاشت و تا وقتى كاسه گرم نشده بود مى‌خوابيد، همين كه كاسه گرم مى‌شد، تحمل او هم تمام مى‌شد و از خواب بيدار مى‌گشت.
حكايت شده هنگامى كه چشمانش را خواب مى‌گرفت، كاسه‌اى روى چراغ قرار مى‌داد و دستش را بر روى آن مى‌گذاشت و تا وقتى كاسه گرم نشده بود مى‌خوابيد، همين كه كاسه گرم مى‌شد، تحمل او هم تمام مى‌شد و از خواب بيدار مى‌گشت.
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش