۶۱٬۱۸۹
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'فيض كاشانى' به 'فيض كاشانى ') |
جز (جایگزینی متن - ' ،' به '،') |
||
خط ۵۵: | خط ۵۵: | ||
البته بر مبنايى كه برخى فقها اختيار كردهاند و گفتهاند كه ولدالزنا نسب دارد و تنها از ارث محروم است و ساير جهات شرعاً و عرفاً بر زانى و زانيه ملحق مىشود، ولدالزنا نيز مانند ساير كودكان مشروع، در حكم اسلام است و ولدالزنايى كه نتيجه زناى دو كافر است نيز به پدر و مادر طبيعى خود ملحق است و در حكم كفر مىباشد. | البته بر مبنايى كه برخى فقها اختيار كردهاند و گفتهاند كه ولدالزنا نسب دارد و تنها از ارث محروم است و ساير جهات شرعاً و عرفاً بر زانى و زانيه ملحق مىشود، ولدالزنا نيز مانند ساير كودكان مشروع، در حكم اسلام است و ولدالزنايى كه نتيجه زناى دو كافر است نيز به پدر و مادر طبيعى خود ملحق است و در حكم كفر مىباشد. | ||
يكى از رسالههاى ديگر شيخ بهارى تكليف كفار به فروع است. طبق قاعده اشتراك كفار با مسلمين در فروع، كفار همانطورىكه مكلف به اصول هستند به فروع نيز مكلفند يعنى همانطورىكه نماز و روزه بر مسلمين واجب است بر كفار هم واجب است و اين احكام بهعنوان يك حكم فعلى بر ذمّه آنها وجود داشته و اين تكاليف ثابت است اين قاعده مورد اختلاف فقهاست. مشهور فقها اين قاعده را قبول دارند و بعضى نيز ادعاى اجماع كردهاند. در مقابل مشهور، برخى از بزرگان مثل مرحوم [[فیض کاشانی، محمد بن شاهمرتضی|فيض كاشانى]] ، مرحوم استرآبادى و مرحوم صاحب حدائق، منكر اين قاعده هستند. برخى فقها در نماز قضا تصريح مىكنند كه بر كافر اصلى قضاى نمازهايى كه در حال كفر نخوانده است واجب نيست عدهاى در اين مساله گفتهاند سرّ چنين حكمى اين است كه مقتضى وجود ندارد يعنى كافر امر به نماز ندارد و تكليفى متوجه او نيست تا قضاى اين تكليف در حال اسلام بر او واجب باشد اما اين نظريه را اكثر علماى شيعه نپذيرفته و گفتهاند كافر در خارج از وقت نماز مكلف به قضاست همانطورى كه در داخل وقت مكلف به اداى نماز مىباشد و اگر بعد از اسلام قضاى نماز از او ساقط شده است به خاطر بخششى است كه از طرف خداوند شامل حال او گشته است. | يكى از رسالههاى ديگر شيخ بهارى تكليف كفار به فروع است. طبق قاعده اشتراك كفار با مسلمين در فروع، كفار همانطورىكه مكلف به اصول هستند به فروع نيز مكلفند يعنى همانطورىكه نماز و روزه بر مسلمين واجب است بر كفار هم واجب است و اين احكام بهعنوان يك حكم فعلى بر ذمّه آنها وجود داشته و اين تكاليف ثابت است اين قاعده مورد اختلاف فقهاست. مشهور فقها اين قاعده را قبول دارند و بعضى نيز ادعاى اجماع كردهاند. در مقابل مشهور، برخى از بزرگان مثل مرحوم [[فیض کاشانی، محمد بن شاهمرتضی|فيض كاشانى]]، مرحوم استرآبادى و مرحوم صاحب حدائق، منكر اين قاعده هستند. برخى فقها در نماز قضا تصريح مىكنند كه بر كافر اصلى قضاى نمازهايى كه در حال كفر نخوانده است واجب نيست عدهاى در اين مساله گفتهاند سرّ چنين حكمى اين است كه مقتضى وجود ندارد يعنى كافر امر به نماز ندارد و تكليفى متوجه او نيست تا قضاى اين تكليف در حال اسلام بر او واجب باشد اما اين نظريه را اكثر علماى شيعه نپذيرفته و گفتهاند كافر در خارج از وقت نماز مكلف به قضاست همانطورى كه در داخل وقت مكلف به اداى نماز مىباشد و اگر بعد از اسلام قضاى نماز از او ساقط شده است به خاطر بخششى است كه از طرف خداوند شامل حال او گشته است. | ||
قابل توجه اينكه ادلهاى كه در اشتراك كفار با مسلمين در فروع وجود دارد قطع نظر از اجماع فقهاء، اطلاق ادله احكام از آيات كريمه و روايات كثيره است چون هيچ كدام مانند '''«اقيموا الصلاة»''' و '''«لله على الناس حج البيت من استطاع اليه سبيلا»''' و غيرهما مقيد به اسلام نشده است. مضافاً اينكه بعضى آيات در تكليف كفار به فروع صريح است مانند قوله تعالى: '''«و ويل للمشركين الذين لايؤتون الزكوة»''' و قوله عزوجل: '''«قالوا لمنك من المصلّين»''' و قوله تعالى: '''«فلا صدق و لا صلى»'''. برخى از فقها مىفرمايند اگر كفار به فروع ما مكلف نباشند لازم مىآيد كه نسبت به فروع اصلاً تكليفى نداشته باشند و از آن نيز لازم مىآيد كه فقط به يك تكليف مكلف باشند و آن اسلام است پس براى هيچ يك از اعضا و جوارح آنان اصلاً تكليفى نيست و در همه افعال و صفات، مطلق العنان و رها هستند. | قابل توجه اينكه ادلهاى كه در اشتراك كفار با مسلمين در فروع وجود دارد قطع نظر از اجماع فقهاء، اطلاق ادله احكام از آيات كريمه و روايات كثيره است چون هيچ كدام مانند '''«اقيموا الصلاة»''' و '''«لله على الناس حج البيت من استطاع اليه سبيلا»''' و غيرهما مقيد به اسلام نشده است. مضافاً اينكه بعضى آيات در تكليف كفار به فروع صريح است مانند قوله تعالى: '''«و ويل للمشركين الذين لايؤتون الزكوة»''' و قوله عزوجل: '''«قالوا لمنك من المصلّين»''' و قوله تعالى: '''«فلا صدق و لا صلى»'''. برخى از فقها مىفرمايند اگر كفار به فروع ما مكلف نباشند لازم مىآيد كه نسبت به فروع اصلاً تكليفى نداشته باشند و از آن نيز لازم مىآيد كه فقط به يك تكليف مكلف باشند و آن اسلام است پس براى هيچ يك از اعضا و جوارح آنان اصلاً تكليفى نيست و در همه افعال و صفات، مطلق العنان و رها هستند. |
ویرایش