۶۱٬۱۸۹
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
جز (جایگزینی متن - ' ؛' به '؛') |
||
خط ۳۳: | خط ۳۳: | ||
#در اين كتاب مباحث طبيعيات بهصورت مشروح و بر طبق نظر مشائيان آمده است. حجم اين بخش، اندكى بيش از نصف كتاب است و نصف ديگر اختصاص به الهيات بالمعنى الاخص يافته است <ref>همان، ص 13- 257</ref>. | #در اين كتاب مباحث طبيعيات بهصورت مشروح و بر طبق نظر مشائيان آمده است. حجم اين بخش، اندكى بيش از نصف كتاب است و نصف ديگر اختصاص به الهيات بالمعنى الاخص يافته است <ref>همان، ص 13- 257</ref>. | ||
#نويسنده در پايان شرحش از اوضاع زمانه خودش شكوه مىكند و از اين مطلب ابراز نگرانى مىكند كه در اين شهر و ديار كسى نيست كه قدر و ارزش اسرار معارف و علوم ابرار را بشناسد و گويى كه نور حكمت خاموش گشته و راز معرفت محو شده است. او شكايت مىكند كه ما گرفتار جماعتى شدهايم كه ژرفانديشى در آموزههاى الهى را بدعت مىشمارند و مخالفت با مقبولات توده مردم را گمراهى مىنامند. او آنگاه از اهل انصاف و عدالت مىخواهد كه در شرح هدايه با نظر انصاف بنگرند و به دنبال اصلاح فسادها باشند و اگر خطايى يافتند بگذرند و عفو كنند چرا كه خود نويسنده به اشتباه و قصورش اعتراف دارد چون اندوختهاش اندك و تواناييش در اين رشته ناچيز است. و با اين همه، با لطف الهى اين شرح به صورت سخنى درست و بىانحراف و بدون شك و اضطراب از كار درآمد و مضامين اثر حاضر عالى و قابل فهم است كه نفس را براى استخراج مسائل مشكل آماده مىسازد و اطلاعاتى سودمند درباره مباحث پيچيده به ذهن مخاطب عرضه مىكند. البته نمىپندارم كه به هرچه خواستهام رسيدهام؛ هرگز، چون راههاى فهميدن منحصر نيست در آنچه من فهميدهام و معارف حقّ محدود نيست به آنچه من دانستهام چون حقّ وسيعتر از آن است كه هيچ عقلى و حدّ و تعريفى به آن احاطه يابد و بزرگتر از آن است كه گروهى و نه گروهى ديگر آن را محدود سازد و خداوند داناتر است <ref>همان، ص 462- 463</ref>. | #نويسنده در پايان شرحش از اوضاع زمانه خودش شكوه مىكند و از اين مطلب ابراز نگرانى مىكند كه در اين شهر و ديار كسى نيست كه قدر و ارزش اسرار معارف و علوم ابرار را بشناسد و گويى كه نور حكمت خاموش گشته و راز معرفت محو شده است. او شكايت مىكند كه ما گرفتار جماعتى شدهايم كه ژرفانديشى در آموزههاى الهى را بدعت مىشمارند و مخالفت با مقبولات توده مردم را گمراهى مىنامند. او آنگاه از اهل انصاف و عدالت مىخواهد كه در شرح هدايه با نظر انصاف بنگرند و به دنبال اصلاح فسادها باشند و اگر خطايى يافتند بگذرند و عفو كنند چرا كه خود نويسنده به اشتباه و قصورش اعتراف دارد چون اندوختهاش اندك و تواناييش در اين رشته ناچيز است. و با اين همه، با لطف الهى اين شرح به صورت سخنى درست و بىانحراف و بدون شك و اضطراب از كار درآمد و مضامين اثر حاضر عالى و قابل فهم است كه نفس را براى استخراج مسائل مشكل آماده مىسازد و اطلاعاتى سودمند درباره مباحث پيچيده به ذهن مخاطب عرضه مىكند. البته نمىپندارم كه به هرچه خواستهام رسيدهام؛ هرگز، چون راههاى فهميدن منحصر نيست در آنچه من فهميدهام و معارف حقّ محدود نيست به آنچه من دانستهام چون حقّ وسيعتر از آن است كه هيچ عقلى و حدّ و تعريفى به آن احاطه يابد و بزرگتر از آن است كه گروهى و نه گروهى ديگر آن را محدود سازد و خداوند داناتر است <ref>همان، ص 462- 463</ref>. | ||
#كتاب حاضر تاكنون به چند صورت منتشر شده است: 1- به صورت خطى و همراه با حاشيههاى [[صدرالدین شیرازی، محمد بن ابراهیم|ملاصدرا]] ؛ 2- با تصحيح آقاى محمد مصطفى فولادكار كه نسخه استفاده شده در برنامه حاضر است؛ 3- همچنين به نام «ضوابط المعرفة المسماة شرح الهداية الأثيرية» و به همت احمد عبدالرحيم السايح و توفيق على وهبة، اخيراً در مصر تحقيق و تصحيح و در دو جلد چاپ و منتشر شده است. | #كتاب حاضر تاكنون به چند صورت منتشر شده است: 1- به صورت خطى و همراه با حاشيههاى [[صدرالدین شیرازی، محمد بن ابراهیم|ملاصدرا]]؛ 2- با تصحيح آقاى محمد مصطفى فولادكار كه نسخه استفاده شده در برنامه حاضر است؛ 3- همچنين به نام «ضوابط المعرفة المسماة شرح الهداية الأثيرية» و به همت احمد عبدالرحيم السايح و توفيق على وهبة، اخيراً در مصر تحقيق و تصحيح و در دو جلد چاپ و منتشر شده است. | ||
ویرایش