تلخیص المحصل: تفاوت میان نسخه‌ها

۵۱۶ بایت اضافه‌شده ،  ‏۱۸ دسامبر ۲۰۱۶
جز
جایگزینی متن - 'فخر رازى' به 'فخر رازى'
جز (جایگزینی متن - 'كاتبى قزوينى' به 'كاتبى قزوينى')
جز (جایگزینی متن - 'فخر رازى' به 'فخر رازى')
خط ۵۱: خط ۵۱:




تلخيص المحصل، تلخيص و تحليل انتقادى كتاب «محصل أفكار المتقدمين و المتأخرين» امام فخر رازى مى‌باشد. كتاب المحصل مورد اهتمام علمايى؛ همچون قطب‌الدين مصرى (شاگرد فخر رازى)، نجم‌الدين دبيران [[کاتبی قزوینی، علی بن عمر|كاتبى قزوينى]]، ابن كمونه، [[ابن خلدون]]، عصام السفراينى، ابى حامد شبلى و [[نصیرالدین طوسی، محمد بن محمد|خواجه نصير طوسى]]  بوده است، چنانكه بر اين كتاب شرح و حاشيه نوشته‌اند.
تلخيص المحصل، تلخيص و تحليل انتقادى كتاب «محصل أفكار المتقدمين و المتأخرين» امام [[فخر رازی، محمد بن عمر|فخر رازى]] مى‌باشد. كتاب المحصل مورد اهتمام علمايى؛ همچون قطب‌الدين مصرى (شاگرد [[فخر رازی، محمد بن عمر|فخر رازى]])، نجم‌الدين دبيران [[کاتبی قزوینی، علی بن عمر|كاتبى قزوينى]]، ابن كمونه، [[ابن خلدون]]، عصام السفراينى، ابى حامد شبلى و [[نصیرالدین طوسی، محمد بن محمد|خواجه نصير طوسى]]  بوده است، چنانكه بر اين كتاب شرح و حاشيه نوشته‌اند.


[[نصیرالدین طوسی، محمد بن محمد|خواجه نصيرالدين طوسى]] در مقدمۀ كتاب علت تأليف كتاب را اين‌گونه بيان مى‌كند:«در اين زمان از كتب اصولى كه بين مردم متداول است، جز كتاب محصل كتابى در دست نيست و آن نيز برخلاف نامش؛ مشتمل بر غث و سمين بسيار مى‌باشد. خواستم كه آن را از زوائد خالى و مهذب نمايم و آنچه بحث در آن واجب است، ذكر كنم. اگرچه عده‌اى از افاضل بر اين كتاب شروحى نوشته‌اند و براى توضيح و تبيين مطالب آن جهد و كوشش فراوانى كرده‌اند، ليكن هيچ يك چنانكه بايد موفق نگشته و از عهدۀ آن چنانكه قاعدۀ انصاف است، برنيامده‌اند».
[[نصیرالدین طوسی، محمد بن محمد|خواجه نصيرالدين طوسى]] در مقدمۀ كتاب علت تأليف كتاب را اين‌گونه بيان مى‌كند:«در اين زمان از كتب اصولى كه بين مردم متداول است، جز كتاب محصل كتابى در دست نيست و آن نيز برخلاف نامش؛ مشتمل بر غث و سمين بسيار مى‌باشد. خواستم كه آن را از زوائد خالى و مهذب نمايم و آنچه بحث در آن واجب است، ذكر كنم. اگرچه عده‌اى از افاضل بر اين كتاب شروحى نوشته‌اند و براى توضيح و تبيين مطالب آن جهد و كوشش فراوانى كرده‌اند، ليكن هيچ يك چنانكه بايد موفق نگشته و از عهدۀ آن چنانكه قاعدۀ انصاف است، برنيامده‌اند».
خط ۷۲: خط ۷۲:
الركن الثالث فى الالهيات: مولف مباحث الهيات را به چهار قسم تقسيم مى‌كند. قسم اول در بيان ذات خداوند و اثبات وجود بارى تعالى مى‌باشد. در قسم دوم ابتداء بحث مى‌كند، از صفات سلبيه خداوند عز و جل، سپس در مورد صفات ثبوتيه او سخن مى‌گويد. در قسم ثالث مولف بحث مى‌كند، از افعال خداوند و از قضاء و قدر و اثبات مى‌كند، حسن و قبح عقلى را و اين كه خداوند عادل است. در قسم رابع از اسماء بارى تعالى بحث مى‌كند.
الركن الثالث فى الالهيات: مولف مباحث الهيات را به چهار قسم تقسيم مى‌كند. قسم اول در بيان ذات خداوند و اثبات وجود بارى تعالى مى‌باشد. در قسم دوم ابتداء بحث مى‌كند، از صفات سلبيه خداوند عز و جل، سپس در مورد صفات ثبوتيه او سخن مى‌گويد. در قسم ثالث مولف بحث مى‌كند، از افعال خداوند و از قضاء و قدر و اثبات مى‌كند، حسن و قبح عقلى را و اين كه خداوند عادل است. در قسم رابع از اسماء بارى تعالى بحث مى‌كند.


الركن الرابع فى السمعيات: مولف بعضى از مباحث اعتقادى را از سمعيات شمرده و در چهار قسم آنها را بيان كرده است(البته بايد توجه داشت كه تقسيم‌بندى ابواب كتاب از فخر رازى است).
الركن الرابع فى السمعيات: مولف بعضى از مباحث اعتقادى را از سمعيات شمرده و در چهار قسم آنها را بيان كرده است(البته بايد توجه داشت كه تقسيم‌بندى ابواب كتاب از [[فخر رازی، محمد بن عمر|فخر رازى]] است).


القسم الاول فى النبوات: مولف در اين مبحث از معجزات و فوائد بعثت، ضرورت نبوت، عصمت انبياء(ع) و افضليت انبياء از ملائكة بحث مى‌كند.
القسم الاول فى النبوات: مولف در اين مبحث از معجزات و فوائد بعثت، ضرورت نبوت، عصمت انبياء(ع) و افضليت انبياء از ملائكة بحث مى‌كند.
خط ۸۵: خط ۸۵:




1- انصاف و عدم تعصب در نقل و نقد آراء فخر رازى: مولف در توضيح آراء فخر رازى تمام انصاف را مراعات كرده و با تعصب مطالب او را نقد نمى‌كند، بلكه او خود در مقدمۀ كتاب مى‌گويد: «ان جماعة من الافاضل عمدوا الى شرح هذا الكتاب و توضيح غوامضه و جماعة اخرى ردوا على قواعده و جرحوها و لكن اكثرهم حادوا عن طريق الانصاف و لم تسلم احكامهم من الهوى و التجنى».
1- انصاف و عدم تعصب در نقل و نقد آراء [[فخر رازی، محمد بن عمر|فخر رازى]]: مولف در توضيح آراء [[فخر رازی، محمد بن عمر|فخر رازى]] تمام انصاف را مراعات كرده و با تعصب مطالب او را نقد نمى‌كند، بلكه او خود در مقدمۀ كتاب مى‌گويد: «ان جماعة من الافاضل عمدوا الى شرح هذا الكتاب و توضيح غوامضه و جماعة اخرى ردوا على قواعده و جرحوها و لكن اكثرهم حادوا عن طريق الانصاف و لم تسلم احكامهم من الهوى و التجنى».


2-مقبول بودن كتاب در نزد غير شيعه: مولف همچنانكه گفته شد، مطالب فخر رازى را به دور از تعصب توضيح و نقد مى‌كند، بلكه در توضيح كلامات ايشان كمال سعى را مبذول مى‌دارد، از اين رو اين كتاب در نزد اهل تسنن كتاب مقبولى به حساب مى‌آيد و چنانكه خواهد آمد، اكثر شروح اين كتاب از جانب اهل تسنن مى‌باشد.
2-مقبول بودن كتاب در نزد غير شيعه: مولف همچنانكه گفته شد، مطالب [[فخر رازی، محمد بن عمر|فخر رازى]] را به دور از تعصب توضيح و نقد مى‌كند، بلكه در توضيح كلامات ايشان كمال سعى را مبذول مى‌دارد، از اين رو اين كتاب در نزد اهل تسنن كتاب مقبولى به حساب مى‌آيد و چنانكه خواهد آمد، اكثر شروح اين كتاب از جانب اهل تسنن مى‌باشد.


3-غلبۀ جنبۀ كلامى مولف بر جهات فلسفى او: از آن جا كه فخر رازى از متكلمين محسوب مى‌شود و آراء و عقائد متكلمين در موارد عديده‌اى مخالف آراء فلاسفه است،مولف كه جنبۀ فلسفى‌اش غالب بر جنبۀ كلامى اوست، در مسائل مختلف صرفا به توضيح و تفصيل كلام فخر رازى اكتفاء مى‌كند؛ مثلا ذيل قاعدۀ الواحد، فخر رازى مى‌گويد: «العلة الواحدة يجوز ان يصدر عنها اكثر من معلول واحد» <ref>ص 237</ref>خواجه تنها به شرح قول فخر اكتفاء كرده، بدون اين كه قول حكماء را اثبات كند و ذيل اعادۀ معدوم، فخر رازى مى‌گويد: «اعادة المعدوم عند اصحابنا جائزة» <ref>ص 390</ref> و خواجه صرفا به اين كلام اكتفاء مى‌كند كه «القول بالاعادة لا يصح الامع القول بان المعدوم شىء ثابت حتى يزول عنه العدم تارة و الوجود اخرى». <ref>ص 391</ref>
3-غلبۀ جنبۀ كلامى مولف بر جهات فلسفى او: از آن جا كه [[فخر رازی، محمد بن عمر|فخر رازى]] از متكلمين محسوب مى‌شود و آراء و عقائد متكلمين در موارد عديده‌اى مخالف آراء فلاسفه است،مولف كه جنبۀ فلسفى‌اش غالب بر جنبۀ كلامى اوست، در مسائل مختلف صرفا به توضيح و تفصيل كلام [[فخر رازی، محمد بن عمر|فخر رازى]] اكتفاء مى‌كند؛ مثلا ذيل قاعدۀ الواحد، [[فخر رازی، محمد بن عمر|فخر رازى]] مى‌گويد: «العلة الواحدة يجوز ان يصدر عنها اكثر من معلول واحد» <ref>ص 237</ref>خواجه تنها به شرح قول فخر اكتفاء كرده، بدون اين كه قول حكماء را اثبات كند و ذيل اعادۀ معدوم، [[فخر رازی، محمد بن عمر|فخر رازى]] مى‌گويد: «اعادة المعدوم عند اصحابنا جائزة» <ref>ص 390</ref> و خواجه صرفا به اين كلام اكتفاء مى‌كند كه «القول بالاعادة لا يصح الامع القول بان المعدوم شىء ثابت حتى يزول عنه العدم تارة و الوجود اخرى». <ref>ص 391</ref>


مولف در مبحث امامت، تنها به معرفى فخر رازى از شيعۀ اماميه اكتفاء مى‌كند و فقط قضيۀ بداء و تقيه را كه فخر به شيعۀ اماميه نسبت داده توضيح مى‌دهد.
مولف در مبحث امامت، تنها به معرفى [[فخر رازی، محمد بن عمر|فخر رازى]] از شيعۀ اماميه اكتفاء مى‌كند و فقط قضيۀ بداء و تقيه را كه فخر به شيعۀ اماميه نسبت داده توضيح مى‌دهد.


4-حجت نبودن خبر واحد: يكى از بحث‌هاى اصول فقه حجيت و عدم حجيت خبر واحد مى‌باشد.
4-حجت نبودن خبر واحد: يكى از بحث‌هاى اصول فقه حجيت و عدم حجيت خبر واحد مى‌باشد.
خط ۱۱۳: خط ۱۱۳:
اين كتاب چندين مرتبه چاپ شده است كه عبارت است از:
اين كتاب چندين مرتبه چاپ شده است كه عبارت است از:


1-در سال 1323ق در قاهره توسط المكتبة الحسينية المصرية، با اهتمام محمد امين خانجى همراه محصل افكار المتقدمين و المتأخرين و معالم اصول الدين فخر رازى در 183 صفحه به چاپ رسيده است.
1-در سال 1323ق در قاهره توسط المكتبة الحسينية المصرية، با اهتمام محمد امين خانجى همراه محصل افكار المتقدمين و المتأخرين و معالم اصول الدين [[فخر رازی، محمد بن عمر|فخر رازى]] در 183 صفحه به چاپ رسيده است.


2-در سال 1382ق در اصفهان در 117 صفحه با اهتمام غلام حسين آهنى به چاپ رسيده است.
2-در سال 1382ق در اصفهان در 117 صفحه با اهتمام غلام حسين آهنى به چاپ رسيده است.
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش