پرش به محتوا

مولانا جلال‌الدین، زندگانی، فلسفه، آثار و گزیده‌ای از آنها: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - ' عبد ' به ' عبد'
جز (جایگزینی متن - 'كرمان' به 'کرمان')
جز (جایگزینی متن - ' عبد ' به ' عبد')
خط ۸۳: خط ۸۳:
===فصل سوّم===  
===فصل سوّم===  


بخش 1- تصوّف مولانا تصوّفى است كه از هستى محدود و فردگرايى و حرص ورزى فردى كاملاً مبراست و به صورت گسترده و ميان خلق و اجتماع تجلى مى‌كند. مولانا براى تكامل انسان، عشق و سماع را اساس قرار داده است. عشق يگانه اكسيرى است كه انسان را به مقام انسانيت مى‌رساند و او را از حرص و كبر و هستى و انانيت مى‌رهاند. مولانا به جاى ترس از خدا كه در شريعت است و در برابر حال مؤمن كه پيوسته بين خوف و رجاست، عشق به ذات بارى را نشانده و به يارى اين عشق، عبد را به مقام الوهيت رسانده است. مولانا همه جا و به هر وسيله ممكن سماع بر پا مى‌كرد و گاهى مجالس سماع تا چند روز به طول مى‌انجاميد.
بخش 1- تصوّف مولانا تصوّفى است كه از هستى محدود و فردگرايى و حرص ورزى فردى كاملاً مبراست و به صورت گسترده و ميان خلق و اجتماع تجلى مى‌كند. مولانا براى تكامل انسان، عشق و سماع را اساس قرار داده است. عشق يگانه اكسيرى است كه انسان را به مقام انسانيت مى‌رساند و او را از حرص و كبر و هستى و انانيت مى‌رهاند. مولانا به جاى ترس از خدا كه در شريعت است و در برابر حال مؤمن كه پيوسته بين خوف و رجاست، عشق به ذات بارى را نشانده و به يارى اين عشق، عبدرا به مقام الوهيت رسانده است. مولانا همه جا و به هر وسيله ممكن سماع بر پا مى‌كرد و گاهى مجالس سماع تا چند روز به طول مى‌انجاميد.


بخش 2- مولانا در قبال تدريس و فتوى اجرت قليلى دريافت مى‌كرد. او يك زن بيش نداشت و در خانه او از غلام و كنيز خبرى نبود. ياران واقعى مولانا از طبقات عامه بود و افراد بلند مقام؛ مانند معين‌الدين پروانه و سائرين اندك بودند. وى به خاطر ديگران و در مواقع ضرورى با زعماى قوم تماس مى‌گرفت. مطالعه مكتوبات وى، صحّت گفتار ما را تأييد مى‌كند. مولانا بعد از ديدارش با شمس، وعظ و تدريس را رها كرده؛ ولى تا دم مرگ معضلات مراجعانش را مى‌گشود و فتوى مى‌داد.
بخش 2- مولانا در قبال تدريس و فتوى اجرت قليلى دريافت مى‌كرد. او يك زن بيش نداشت و در خانه او از غلام و كنيز خبرى نبود. ياران واقعى مولانا از طبقات عامه بود و افراد بلند مقام؛ مانند معين‌الدين پروانه و سائرين اندك بودند. وى به خاطر ديگران و در مواقع ضرورى با زعماى قوم تماس مى‌گرفت. مطالعه مكتوبات وى، صحّت گفتار ما را تأييد مى‌كند. مولانا بعد از ديدارش با شمس، وعظ و تدريس را رها كرده؛ ولى تا دم مرگ معضلات مراجعانش را مى‌گشود و فتوى مى‌داد.
۶۱٬۱۸۹

ویرایش