۶۱٬۱۸۹
ویرایش
جز (جایگزینی متن - ' ابو ' به ' ابو') |
جز (جایگزینی متن - ' عبد ' به ' عبد') |
||
خط ۱۰: | خط ۱۰: | ||
|- | |- | ||
|پدیدآورندگان | |پدیدآورندگان | ||
|data-type='authors'|[[هارون، | |data-type='authors'|[[هارون، عبدالسلام محمد]] (محقق) | ||
|- | |- | ||
|زبان | |زبان | ||
خط ۳۹: | خط ۳۹: | ||
«نوادر المخطوطات»، مجموعهاى از كتب و رسائل كوچك و در عين حال ارزشمند است كه توسط | «نوادر المخطوطات»، مجموعهاى از كتب و رسائل كوچك و در عين حال ارزشمند است كه توسط عبدالسلام هارون گردآورى شده است. كتاب كه به زبان عربى است، مشتمل بر دو مجلد و هشت مجموعه است كه در هر مجموعه، به تناسب، دو يا چند كتاب ذكر شده است. نويسنده، انگيزه خود را از جمعآورى اين كتب، توجه محققين به آثار مخطوطات مشهور و غفلت از كتب و رسالههاى كوچك مىداند. | ||
== ساختار == | == ساختار == | ||
در هر يك از دو مجلد كتاب، چهار مجموعه، ذكر شده است. در آغاز هر مجموعه، در ضمن يك مقدمه، تحقيقات جامعى به قلم محقق توانا | در هر يك از دو مجلد كتاب، چهار مجموعه، ذكر شده است. در آغاز هر مجموعه، در ضمن يك مقدمه، تحقيقات جامعى به قلم محقق توانا عبدالسلام هارون پيرامون مؤلف، نام كتاب و مطالب آن مجموعه ارائه شده كه بسيار ارزشمند بوده و بدون مطالعه آن امكان بهرهگيرى كامل از آثار وجود ندارد. | ||
== گزارش محتوا == | == گزارش محتوا == | ||
خط ۷۳: | خط ۷۳: | ||
ظاهراً كتابى كه اسامه به دنبال آن بوده، «كتاب العصا»، نوشته [[جاحظ، عمرو بن بحر|جاحظ]] بوده و او تصور مىكرده كه كتاب ديگرى است. او، بسيارى از مطالب را از اين كتاب گرفته و مطالب ديگرى از اخبار صالحين و زهاد و همچنين اخبار فرنگ و اخلاق و سياست آنها و اتفاقات زمانش را بر آن افزوده است. | ظاهراً كتابى كه اسامه به دنبال آن بوده، «كتاب العصا»، نوشته [[جاحظ، عمرو بن بحر|جاحظ]] بوده و او تصور مىكرده كه كتاب ديگرى است. او، بسيارى از مطالب را از اين كتاب گرفته و مطالب ديگرى از اخبار صالحين و زهاد و همچنين اخبار فرنگ و اخلاق و سياست آنها و اتفاقات زمانش را بر آن افزوده است. | ||
5. «رسالة التلميذ»، نوشته | 5. «رسالة التلميذ»، نوشته عبدالقادر بن عمر بغدادى(1030 - 1093ق) است. اين رساله، در رابطه با كلمه«تلميذ» و معانى و كاربردهاى اشتباه آن و چگونگى جمع بستن و مطالب پيرامون آن مىباشد. نويسنده، در ابتداى رساله، چنين آورده است كه كلمه تلميذ را در كتب لغت متداول نيافته است، البته مقصودش اين نيست كه اصلا در كتب لغت وجود ندارد، بلكه مرادش آن است كه در ماده«تلمذ» نيامده است. | ||
مجموعه سوم | مجموعه سوم |
ویرایش