نگاهی به تحول علم اصول: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - ' ابو ' به ' ابو'
جز (جایگزینی متن - ']] ،' به ']]،')
جز (جایگزینی متن - ' ابو ' به ' ابو')
خط ۳۹: خط ۳۹:




«نگاهى به تحول علم اصول و مقام آن در ميان علوم ديگر»، اثر دكتر ابو القاسم گرجى، به زبان فارسى است كه در آن تاريخچه‌اى از علم اصول فقه و ادوار مختلف اين علم ارائه شده و فراز و نشيب‌هايى كه اين علم از بدو پيدايش تا عصر كنونى به خود ديده است، مورد تجزيه و تحليل اجمالى قرار گرفته است.
«نگاهى به تحول علم اصول و مقام آن در ميان علوم ديگر»، اثر دكتر ابوالقاسم گرجى، به زبان فارسى است كه در آن تاريخچه‌اى از علم اصول فقه و ادوار مختلف اين علم ارائه شده و فراز و نشيب‌هايى كه اين علم از بدو پيدايش تا عصر كنونى به خود ديده است، مورد تجزيه و تحليل اجمالى قرار گرفته است.


از آن‌جا كه به قول نويسنده، تا كنون كتاب يا مقالاتى در باره تاريخ علم اصول فقه نگاشته نشده و طلاب و فقه‌پژوهان با تلاش بى‌نظير علماى اصول فقه در اين عرصه آشنايى چندانى ندارند، لذا وى بر آن شده كه تاريخچه‌اى هر چند مختصر از اين علم ارائه نمايد تا تلاش‌هاى محققان و فقهاى بزرگى، مانند محقق كركى، [[طوسی، محمد بن حسن|شيخ طوسى]]، [[حلی، حسن بن یوسف|علامه حلى]] و... به تصوير كشيده شود.
از آن‌جا كه به قول نويسنده، تا كنون كتاب يا مقالاتى در باره تاريخ علم اصول فقه نگاشته نشده و طلاب و فقه‌پژوهان با تلاش بى‌نظير علماى اصول فقه در اين عرصه آشنايى چندانى ندارند، لذا وى بر آن شده كه تاريخچه‌اى هر چند مختصر از اين علم ارائه نمايد تا تلاش‌هاى محققان و فقهاى بزرگى، مانند محقق كركى، [[طوسی، محمد بن حسن|شيخ طوسى]]، [[حلی، حسن بن یوسف|علامه حلى]] و... به تصوير كشيده شود.
خط ۵۳: خط ۵۳:
به‌طور كلى، نگارنده، سعى كرده است اهميت و جايگاه مهم علم اصول فقه را در علوم اسلامى تبيين كرده و دوران قوت و ضعف آن را بررسى نمايد و تحولاتى را كه اين علم به همت انديشمندان مسلمان، به خود ديده، منعكس نمايد و تأثيرگذارى آن را بر ساير علوم اسلامى تبيين كند.
به‌طور كلى، نگارنده، سعى كرده است اهميت و جايگاه مهم علم اصول فقه را در علوم اسلامى تبيين كرده و دوران قوت و ضعف آن را بررسى نمايد و تحولاتى را كه اين علم به همت انديشمندان مسلمان، به خود ديده، منعكس نمايد و تأثيرگذارى آن را بر ساير علوم اسلامى تبيين كند.


در ابتداى كتاب، تعريفى از علم اصول فقه و تعابير گوناگونى كه از اين علم صورت گرفته، ارائه شده، پس از آن در مورد موضوع اين علم و مسائل آن و ديدگاه‌هاى متفاوت علماى فقه و اصول مباحثى مطرح شده است. نگارنده، در اين زمينه، به اختلاف نظريات علمايى مانند [[آخوند خراسانى]]، [[میرزای قمی، ابو القاسم بن محمد حسن|ميرزاى قمى]] و صاحب«فصول» اشاره كرده و اختلاف موضوع در هر علم را به اختلاف مسائل بين آنها دانسته است.
در ابتداى كتاب، تعريفى از علم اصول فقه و تعابير گوناگونى كه از اين علم صورت گرفته، ارائه شده، پس از آن در مورد موضوع اين علم و مسائل آن و ديدگاه‌هاى متفاوت علماى فقه و اصول مباحثى مطرح شده است. نگارنده، در اين زمينه، به اختلاف نظريات علمايى مانند [[آخوند خراسانى]]، [[میرزای قمی، ابوالقاسم بن محمد حسن|ميرزاى قمى]] و صاحب«فصول» اشاره كرده و اختلاف موضوع در هر علم را به اختلاف مسائل بين آنها دانسته است.


در ادامه، به پيدايش علم اصول فقه و مقام آن در ميان علوم ديگر پرداخته و سابقه اين علم را از زمان پيدايش علم فقه؛ يعنى همان صدر اسلام دانسته، زيرا اين دو علم وابستگى شديدى به يك‌ديگر دارند، آن‌گاه نويسنده به بررسى مسائل مهم مطرح شده در علم اصول فقه پرداخته و كليه مباحث اين علم را در چند بخش خلاصه كرده است به شرح زير:
در ادامه، به پيدايش علم اصول فقه و مقام آن در ميان علوم ديگر پرداخته و سابقه اين علم را از زمان پيدايش علم فقه؛ يعنى همان صدر اسلام دانسته، زيرا اين دو علم وابستگى شديدى به يك‌ديگر دارند، آن‌گاه نويسنده به بررسى مسائل مهم مطرح شده در علم اصول فقه پرداخته و كليه مباحث اين علم را در چند بخش خلاصه كرده است به شرح زير:
خط ۶۳: خط ۶۳:
مباحث استلزامات، مانند بحث در باره مسئله ضد، دلالت امر بر وجوب و دلالت نهى بر حرمت و فساد، مستقلات عقليه و مسائل عقلايى، مباحث شرعيه و اصول سمعيه از جانب شارع، تعارض ادله، اصول عمليه و مباحث مربوط به اجتهاد و تقليد.
مباحث استلزامات، مانند بحث در باره مسئله ضد، دلالت امر بر وجوب و دلالت نهى بر حرمت و فساد، مستقلات عقليه و مسائل عقلايى، مباحث شرعيه و اصول سمعيه از جانب شارع، تعارض ادله، اصول عمليه و مباحث مربوط به اجتهاد و تقليد.


در بخش بعدى كتاب، نويسنده، به تحولات صورت گرفته در علم اصول فقه در طول تاريخ پرداخته و ادوار مختلف اين علم را بررسى نموده است. وى، در اين راستا به اولين دوره علم اصول فقه اشاره نموده و دوره اول را دوره تأسيس اين علم ناميده و ديدگاه‌هاى علماى شيعه و اهل سنت را در مورد واضع علم اصول فقه مطرح نموده و شكل‌گيرى اين علم در تاريخ اسلام را بررسى نموده است. وى، در اين زمينه به ديدگاه مهم؛ يعنى ديدگاه ابو زهره كه واضع علم اصول فقه را شافعى دانسته و ديدگاه [[صدر، حسن|سيد حسن صدر]]، مؤلف كتاب«تأسيس الشيعة» كه واضع علم اصول فقه را [[امام صادق]] و امام باقر دانسته است، اشاره نموده است.
در بخش بعدى كتاب، نويسنده، به تحولات صورت گرفته در علم اصول فقه در طول تاريخ پرداخته و ادوار مختلف اين علم را بررسى نموده است. وى، در اين راستا به اولين دوره علم اصول فقه اشاره نموده و دوره اول را دوره تأسيس اين علم ناميده و ديدگاه‌هاى علماى شيعه و اهل سنت را در مورد واضع علم اصول فقه مطرح نموده و شكل‌گيرى اين علم در تاريخ اسلام را بررسى نموده است. وى، در اين زمينه به ديدگاه مهم؛ يعنى ديدگاه ابوزهره كه واضع علم اصول فقه را شافعى دانسته و ديدگاه [[صدر، حسن|سيد حسن صدر]]، مؤلف كتاب«تأسيس الشيعة» كه واضع علم اصول فقه را [[امام صادق]] و امام باقر دانسته است، اشاره نموده است.


دوره دوم علم اصول فقه كه نويسنده به آن اشاره نموده، دوره تصنيف اين علم است كه دوره‌اى است كه در آن، كتاب‌ها و رسائل اصولى نوشته شده است. در اين زمينه نيز نويسنده، به معرفى نخستين مصنفين علم اصول فقه اشاره كرده و اختلاف نظر علماى شيعه و اهل سنت را در اينكه نخستين مصنف و نويسنده در اين علم چه كسى بوده، منعكس كرده است. وى، به امتيازات اين دوره از علم اصول فقه نيز اشاره كرده و تدوين مسائل فقه و اصول با همه پيچيدگى‌هاى آن و استقلال اين علم از ساير علوم را از جمله ويژگى‌هاى اين دوره ارزيابى كرده است.
دوره دوم علم اصول فقه كه نويسنده به آن اشاره نموده، دوره تصنيف اين علم است كه دوره‌اى است كه در آن، كتاب‌ها و رسائل اصولى نوشته شده است. در اين زمينه نيز نويسنده، به معرفى نخستين مصنفين علم اصول فقه اشاره كرده و اختلاف نظر علماى شيعه و اهل سنت را در اينكه نخستين مصنف و نويسنده در اين علم چه كسى بوده، منعكس كرده است. وى، به امتيازات اين دوره از علم اصول فقه نيز اشاره كرده و تدوين مسائل فقه و اصول با همه پيچيدگى‌هاى آن و استقلال اين علم از ساير علوم را از جمله ويژگى‌هاى اين دوره ارزيابى كرده است.
۶۱٬۱۸۹

ویرایش