۶۱٬۱۸۹
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'راغب اصفهانى' به 'راغب اصفهانى ') |
جز (جایگزینی متن - ' عبد ' به ' عبد') |
||
خط ۶۵: | خط ۶۵: | ||
در جلد اول، حد اول، پيرامون عقل، جهل و متعلقات بوده و از جمله مباحثى كه نويسنده در اين حد، بدان پرداخته، عبارت است از: مدح عقل و ذم حمق؛ حاجت فضايل به عقل؛ حاجت عقل به ادب؛ عزت عقل؛ فضل مصاحبت عقلا؛ نكوهش عاقل متجاهل؛ سختى مداواى احمق؛ نهى از تبعيت از هوا و... <ref>متن كتاب، ج 1، ص 25 - 197</ref>. | در جلد اول، حد اول، پيرامون عقل، جهل و متعلقات بوده و از جمله مباحثى كه نويسنده در اين حد، بدان پرداخته، عبارت است از: مدح عقل و ذم حمق؛ حاجت فضايل به عقل؛ حاجت عقل به ادب؛ عزت عقل؛ فضل مصاحبت عقلا؛ نكوهش عاقل متجاهل؛ سختى مداواى احمق؛ نهى از تبعيت از هوا و... <ref>متن كتاب، ج 1، ص 25 - 197</ref>. | ||
حد دوم، در باره سيادت و ولادت بوده و نويسنده پس از تعريف حد سيادت و سيد، ويژگىها و خصايص رؤسا و بزرگان را برشمرده است. نويسنده در اين قسمت، سخنان و حكاياتى از برخى ملوك، امرا و بزرگانى همچون اردشير، معاويه، ارسطاطاليس، عمر بن | حد دوم، در باره سيادت و ولادت بوده و نويسنده پس از تعريف حد سيادت و سيد، ويژگىها و خصايص رؤسا و بزرگان را برشمرده است. نويسنده در اين قسمت، سخنان و حكاياتى از برخى ملوك، امرا و بزرگانى همچون اردشير، معاويه، ارسطاطاليس، عمر بن عبدالعزيز، عثمان، اسحاق بن ابراهيم، عمروعاص، ابوالعيناء و... نقل كرده است <ref>همان، ص 198 - 267</ref>. | ||
حد سوم، در انصاف، ظلم، حلم، عفو، عقاب و عداوت مىباشد. نويسنده در تعريف و مدح عدل، به سخنى از انوشيروان اشاره كرده است بدين مضمون كه: «عدل، حصار و قلعهاى است كه هيچ آبى، آن را غرق نكرده، هيچ آتشى آن را نسوزانده و هيچ منجنيقى قادر به ويرانى آن نيست» <ref>همان، 268</ref>. | حد سوم، در انصاف، ظلم، حلم، عفو، عقاب و عداوت مىباشد. نويسنده در تعريف و مدح عدل، به سخنى از انوشيروان اشاره كرده است بدين مضمون كه: «عدل، حصار و قلعهاى است كه هيچ آبى، آن را غرق نكرده، هيچ آتشى آن را نسوزانده و هيچ منجنيقى قادر به ويرانى آن نيست» <ref>همان، 268</ref>. |
ویرایش