۶۱٬۱۸۹
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'ميرزا عبدالله افندى' به 'ميرزا عبدالله افندى') |
جز (جایگزینی متن - ' عبد ' به ' عبد') |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
<div class='wikiInfo'> | <div class='wikiInfo'> | ||
[[پرونده:NUR01818.jpg|بندانگشتی|لاهیجی، | [[پرونده:NUR01818.jpg|بندانگشتی|لاهیجی، عبدالرزاق بن علی]] | ||
{| class="wikitable aboutAuthorTable" style="text-align:Right" |+ | | {| class="wikitable aboutAuthorTable" style="text-align:Right" |+ | | ||
|- | |- | ||
! نام!! data-type='authorName'|لاهیجی، | ! نام!! data-type='authorName'|لاهیجی، عبدالرزاق بن علی | ||
|- | |- | ||
|نام های دیگر | |نام های دیگر | ||
خط ۳۶: | خط ۳۶: | ||
واين رسالت بزرگ را عالمان به خوبى به انجام رساندهاند. وجود هزاران منبع تحقيقاتى مكتوب كه به رغم نامساعد بودن اوضاع سياسى در اغلب دورانهاى گذشته، به همت عالمان شيعه نگاشته شده است از بيدارى و غيرتمندى آنان حكايت مىكند. | واين رسالت بزرگ را عالمان به خوبى به انجام رساندهاند. وجود هزاران منبع تحقيقاتى مكتوب كه به رغم نامساعد بودن اوضاع سياسى در اغلب دورانهاى گذشته، به همت عالمان شيعه نگاشته شده است از بيدارى و غيرتمندى آنان حكايت مىكند. | ||
يكى از درخشانترين چهرههاى علمى و فلسفى اين عرصه حكيم ملا | يكى از درخشانترين چهرههاى علمى و فلسفى اين عرصه حكيم ملا عبدالرزاق لاهيجى، فيلسوف برجسته شيعه است. ما در اين نوشتار بر آنيم تا گوشهاى از زواياى زندگى آن بزرگوار را به نظاره نهيم و بحث در اين باره را در چند محور پى گيريم. | ||
از زمان تولد ملا | از زمان تولد ملا عبدالرزاق اطلاعى دقيق در دست نيست و تنها برخى محل تولد ايشان را در شهر لاهيجان بيان كردهاند. <ref>بزرگان تنكابن، ص91</ref>. | ||
شايد يكى از علتهاى اختلاف نظرها وجود شخصيتهاى ديگرى است كه به همين نام مشهورند. نام آن بزرگمردان به قرار زير است: | شايد يكى از علتهاى اختلاف نظرها وجود شخصيتهاى ديگرى است كه به همين نام مشهورند. نام آن بزرگمردان به قرار زير است: | ||
ملا | ملا عبدالرزاق بن ملا ميرزانكويى شيرازى، معاصر ملا عبدالرزاق لاهيجى. | ||
ملا | ملا عبدالرزاق كاشى. | ||
ملا | ملا عبدالرزاق رضوى. | ||
ملا | ملا عبدالرزاق بن احمد گيلانى.<ref>روضات الجنات، ص4</ref>. | ||
ملا | ملا عبدالرزاق گيلانى (لاهيجى) پزشك دانشمند و وزير خان احمد خان گيلانى (متوفى 980ق). | ||
عبد الرزاق گيلكى مؤلف رساله اللامع فى شكل الرابع.<ref>مفاخر اسلام، ج7، ص430</ref>. | عبد الرزاق گيلكى مؤلف رساله اللامع فى شكل الرابع.<ref>مفاخر اسلام، ج7، ص430</ref>. | ||
خط ۱۱۳: | خط ۱۱۳: | ||
در قصص الخاقانى آمده است كه: ازجمله حكماى برهان آفرين افلاطون قرين، حضرت مولانا عبدالرزاق است كه فى مابين حكما و علماء در دانايى طاق و در فضيلت مشهور آفاق است. جناب معظم اليه لاهيجى الاصل و در فن حكمت دانى از اجله حكماى عصر صاحب قرانى (شاه عباس دوم) است. در علم شعر نيز كه شمهاى از كمالات اوست زبر دست است. از تخلص آن مرتاض در سخنورى فياض است .... .<ref>قصص الخاقانى، ج2 ولى قلى بيك شاملوى هر وى به نقل از مفاخر اسلام، ج7، ص23.</ref> | در قصص الخاقانى آمده است كه: ازجمله حكماى برهان آفرين افلاطون قرين، حضرت مولانا عبدالرزاق است كه فى مابين حكما و علماء در دانايى طاق و در فضيلت مشهور آفاق است. جناب معظم اليه لاهيجى الاصل و در فن حكمت دانى از اجله حكماى عصر صاحب قرانى (شاه عباس دوم) است. در علم شعر نيز كه شمهاى از كمالات اوست زبر دست است. از تخلص آن مرتاض در سخنورى فياض است .... .<ref>قصص الخاقانى، ج2 ولى قلى بيك شاملوى هر وى به نقل از مفاخر اسلام، ج7، ص23.</ref> | ||
استاد [[آشتیانی، جلالالدین|سيد جلال الدين آشتيانى]] در باره ايشان چنين مىنويسد: يكى از اساتيد بزرگ فلسفه و حكمت و كلام در دوران اخير فيلسوف علامه و حكيم متأله آخوند ملا | استاد [[آشتیانی، جلالالدین|سيد جلال الدين آشتيانى]] در باره ايشان چنين مىنويسد: يكى از اساتيد بزرگ فلسفه و حكمت و كلام در دوران اخير فيلسوف علامه و حكيم متأله آخوند ملا عبدالرزاق لاهيجى است كه از اعاظم تلاميذ آخوند [[صدرالدین شیرازی، محمد بن ابراهیم|ملا صدرا]]و از اجله محققان عصر خود در حكمت مشاء و اشراق و يكى از بزرگترين متكلمان در چهار قرن اخير بلكه يكى از محققترين متكلمان در دوره اسلامى مىباشد ... در بين محققان بعد از خواجه به جز [[صدرالدین شیرازی، محمد بن ابراهیم|ملا صدرا]]و مير داماد به عقيده نگارنده نظير ندارد ولى همانگونه كه استاد ما آقاى ميرزا ابوالحسن رفيعى قزوينى فرموده است: مقامات و مراتب علمى و قدر اين فيلسوف مخفى مانده است.<ref>منتخباتى از آثار حكماى الهى ايران، ج1، ص272.</ref> | ||
==آيا آن حكيم صوفى مشرب بود== | ==آيا آن حكيم صوفى مشرب بود== | ||
حكيم ملا | حكيم ملا عبدالرزاق لاهيجى به معنى واقعى عارف بود و بى بند و بارى در غالب قلندرى و مرشد و مريدى را سخت دشمن مىداشت. شهيد محراب آیتالله قاضى طباطبايى(ره) در مقدمه چاپ نشدهاش به كتاب گوهر مراد ضمن توضيح اين مطلب مىگويد: همه عالمان ربانى، عارف و صوفى صافى بودهاند ولى در زمان دولت صفويه نظر به اينكه تصوف به معنى بى بند و بارى در قالب قلندرى و پيرى و مريدى و دريوزگى و شلختگى وضع ناهنجارى پيدا كرده بود گروهى از عالمان ظاهرى هر كس را كه حالت عارفانه و از غير خدا بريدن داشت به تصوف - به اين معين - متهم مىكردند چنانكه [[شیخ بهایی، محمد بن حسین|شيخ بهايى]] و [[صدرالدین شیرازی، محمد بن ابراهیم|ملا صدرا]]و حكيم لاهيجى از اين گونه نسبتهاى ناروا در امان نماندند از آن جمله [[ميرزا عبدالله افندى]] مؤلف [[رياض العلماء و حياض الفضلاء|رياض العلماء]] درباره بسيارى از بزرگان چنين نسبتهايى داده و درباره حكيم لاهيجى نيز نوشته: او صوفى مشرب بود.<ref>[[رياض العلماء و حياض الفضلاء|رياض العلماء]]، ج3، ص114.</ref> در صورتى كه او از علماى ربانى و جامع علوم ظاهر و باطنى و از عرفاى الهى است نه از صوفيه ساختگى و بازيچه اغراض شوم. آنگاه اضافه مىفرمايد: غرض ما از عرفا و صوفيه آن علماى ربانى و عرفاى الهى هستند كه به رياضات شرعى و مجاهدات نفسانى از هوا و هوس نفس رسته و دل در محبت خدا بسته و سر بر آستانه مطابعت طريقه محمد و آل محمد(ع) گذاشته و طريق مخالفان آنها را هشته و خداوند عالم درهاى حكمت و معارف را به رويشان گشوده و قلوبشان را به نور معرفت منور كرده و دلشان را مخزن علوم الهى نموده و ايشان هم از ما سوى الله صرفنظر كردهاند و فكر و ذكرشان به عير از خدا چيز ديگرى نيست ... .<ref>مقدمه چاپ نشده به گوهر مراد به نقل از طبع جديد گوهر مراد، آقاى قربانى، ص10 - 9.</ref> | ||
==تأليفات== | ==تأليفات== | ||
ملا | ملا عبدالرزاق لاهيجى طى عمر گرانقدر خود خدمات شايانى به فرهنگ و جامعه علمى نمود و عمر خود را احياى معارف اسلامى گذراند و به موجب نياز حياتى جامعه بيشتر تلاشهاى قلمى خود را صرف مسائل اعتقادى و كلامى و فلسفى نمود. آثار و كتب باقيمانده از اين فيلسوف گرانقدر جزو نفيسترين آثار فلسفى و كلامى به شمار مىرود در اينجا به آنها اشاره مىكنيم: | ||
1- گوهر مراد: اين كتاب جامعترين تأليفات ايشان است كه شامل عمدهترين مسائل كلام و حكمت و اخلاق و عرفان و اصول خمسه است. | 1- گوهر مراد: اين كتاب جامعترين تأليفات ايشان است كه شامل عمدهترين مسائل كلام و حكمت و اخلاق و عرفان و اصول خمسه است. | ||
خط ۱۷۲: | خط ۱۷۲: | ||
سال وفات ايشان به طور دقيق معلوم نيست. برخى چون مؤلف روضات الجنات<ref>روضات الجنات، ج4، ص196.</ref> و اعيان الشيعه<ref>اعيان الشيعه، ج7، ص471.</ref> تاريخ وفات ايشان را سال 1051 (يك سال بعد از وفات استادش ملا صدرا) مىدانند و برخى ديگر مثل استاد علامه تهرانى در اعلام الشيعه<ref>اعلام الشيعه، به نقل از مفاخر اسلام، ج7، ص21.</ref> و مؤلف ريحانة الادب<ref>ريحانة الادب، ج4، ص363.</ref> وفات وى را سال 1072 ياد كردهاند اما با در نظر گرفتن تاريخ به حكومت رسيدن شاه عباس دوم (1052 - 1077 هجرى) و اين كه كتاب گوهر مراد به او اهدا شده ضعف نظر اول روشن مىشود و تاريخ دومى تأييد مىشود. چون بر طبق تاريخ نخست شاه عباس يك سال بعد از مرگ ملا | سال وفات ايشان به طور دقيق معلوم نيست. برخى چون مؤلف روضات الجنات<ref>روضات الجنات، ج4، ص196.</ref> و اعيان الشيعه<ref>اعيان الشيعه، ج7، ص471.</ref> تاريخ وفات ايشان را سال 1051 (يك سال بعد از وفات استادش ملا صدرا) مىدانند و برخى ديگر مثل استاد علامه تهرانى در اعلام الشيعه<ref>اعلام الشيعه، به نقل از مفاخر اسلام، ج7، ص21.</ref> و مؤلف ريحانة الادب<ref>ريحانة الادب، ج4، ص363.</ref> وفات وى را سال 1072 ياد كردهاند اما با در نظر گرفتن تاريخ به حكومت رسيدن شاه عباس دوم (1052 - 1077 هجرى) و اين كه كتاب گوهر مراد به او اهدا شده ضعف نظر اول روشن مىشود و تاريخ دومى تأييد مىشود. چون بر طبق تاريخ نخست شاه عباس يك سال بعد از مرگ ملا عبدالرزاق به سلطنت رسيد و اهداء كتاب به عنوان سلطان به او ممكن نخواهد بود.<ref>همان.</ref> از سوى ديگر وى گوهر مراد را در سال 1058 تلخيص كرد و آن را سرمايه ايمان نام گذاشت<ref>همان - الذريعه، ج18، ص250</ref> و طبعا اين كار با فوت او در سال 1051 سازگار نخواهد بود. پس صحيحتر اين است كه وى در سال 1072 (در قم) وفات كرده باشد. | ||
==مدفن== | ==مدفن== |
ویرایش