پرش به محتوا

شرح نظم الدر (شرح قصيده تائيه كبراى ابن فارض): تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - ' عبد ' به ' عبد'
جز (جایگزینی متن - ']] ،' به ']]،')
جز (جایگزینی متن - ' عبد ' به ' عبد')
خط ۱۱۷: خط ۱۱۷:
12. تقابل و دوگانگى كه منشأ غيرت است، در اعتدال نشأت عنصرى انسانى تبديل به يگانگى و جمعيت شده، صورت «غيرت» از ميان برمى‌خيزد. به علت اين جمعيت، اعيان عالم در خدمت او به سجده مى‌افتند. از همين جمعيت و تعلق آن به مقام انسان بود كه ابليس كه سال‌ها داغ عاشقى بر چهره داشت، آتش غيرتش بالا گرفت و از سجده او ابا كرد (شرح نظم الدر، ص 31 - 32).
12. تقابل و دوگانگى كه منشأ غيرت است، در اعتدال نشأت عنصرى انسانى تبديل به يگانگى و جمعيت شده، صورت «غيرت» از ميان برمى‌خيزد. به علت اين جمعيت، اعيان عالم در خدمت او به سجده مى‌افتند. از همين جمعيت و تعلق آن به مقام انسان بود كه ابليس كه سال‌ها داغ عاشقى بر چهره داشت، آتش غيرتش بالا گرفت و از سجده او ابا كرد (شرح نظم الدر، ص 31 - 32).


13. از آنجا كه اين مرتبه انسانى با جانب اطلاق مناسبت دارد، اطلاق مذكور در اين نشأت جمعيت‌نشان، به‌صورت عبوديت مطلقه ظاهر مى‌شود و از اين رهگذر، انسان عبد مى‌گردد: عبد درهم، عبد دينار، عبد دنيا، عبد طبيعت و... هركس كه در اين ميان، اسير دام عبوديت غير نگردد و با فرايض و نوافل به تقرب حق برسد و محبوب الهى گردد، عبوديت مطلقه بر دو گونه به او رو نمايد: طرف ظهورش كه به عبوديت موسوم بود، مسمى به نبوت شود و طرف بطونش كه از قديم در سريان است، مسمى به ولايت گردد (شرح نظم الدر، ص 32 - 33).
13. از آنجا كه اين مرتبه انسانى با جانب اطلاق مناسبت دارد، اطلاق مذكور در اين نشأت جمعيت‌نشان، به‌صورت عبوديت مطلقه ظاهر مى‌شود و از اين رهگذر، انسان عبدمى‌گردد: عبددرهم، عبددينار، عبددنيا، عبدطبيعت و... هركس كه در اين ميان، اسير دام عبوديت غير نگردد و با فرايض و نوافل به تقرب حق برسد و محبوب الهى گردد، عبوديت مطلقه بر دو گونه به او رو نمايد: طرف ظهورش كه به عبوديت موسوم بود، مسمى به نبوت شود و طرف بطونش كه از قديم در سريان است، مسمى به ولايت گردد (شرح نظم الدر، ص 32 - 33).


4. بهره انبياى نخستين از نبوت، فقط طرف عاشقى محض بود و در نتيجه دعوتشان بيشتر مايل به تنزيه مى‌نمود؛ تا نوبت به ابراهيم خليل رسيد كه نور معشوقى به بارگاه نبوت تابيدن گرفت. پس دعوت او بر مبادى صفات ثبوتى قرار گرفت كه مبانى اركان تشبيه است. كمال اين مرتبه معشوقى و محبوبى به حضرت محمد(ص) ختم مى‌شود (شرح نظم الدر، ص 33 - 35).
4. بهره انبياى نخستين از نبوت، فقط طرف عاشقى محض بود و در نتيجه دعوتشان بيشتر مايل به تنزيه مى‌نمود؛ تا نوبت به ابراهيم خليل رسيد كه نور معشوقى به بارگاه نبوت تابيدن گرفت. پس دعوت او بر مبادى صفات ثبوتى قرار گرفت كه مبانى اركان تشبيه است. كمال اين مرتبه معشوقى و محبوبى به حضرت محمد(ص) ختم مى‌شود (شرح نظم الدر، ص 33 - 35).
۶۱٬۱۸۹

ویرایش