پرش به محتوا

رویکرد «الغدير» به تحریف: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - ' عبد ' به ' عبد'
جز (جایگزینی متن - 'ابن تيميه' به 'ابن تيميه ')
جز (جایگزینی متن - ' عبد ' به ' عبد')
خط ۱۹: خط ۱۹:
|-
|-
|موضوع  
|موضوع  
|data-type='subject'|امینی، عبد الحسین، 1281 - 1349. الغدیر فی الکتاب و السنه و الادب - نقد و تفسیر
|data-type='subject'|امینی، عبدالحسین، 1281 - 1349. الغدیر فی الکتاب و السنه و الادب - نقد و تفسیر


علی بن ابی طالب (ع)، امام اول، 23 قبل از هجرت - 40ق. - اثبات خلافت - احادیث اهل سنت - نقد و تفسیر
علی بن ابی طالب (ع)، امام اول، 23 قبل از هجرت - 40ق. - اثبات خلافت - احادیث اهل سنت - نقد و تفسیر
خط ۵۹: خط ۵۹:
1. در اين اثر برخى از تحريف‌هاى شرق‌شناسان نيز گزارش و مطرح شده است. در كتاب حاضر ده‌ها مورد از اين‌گونه تحريفات به‌صورت مستند گزارش شده است و قلمرو بحث نويسنده محدود به مواردى است كه تحريف به صورت عمدى رخ داده و از ذكر تحريفات سهوى خوددارى كرده است. نويسنده محترم، خلاصه هر فصل را در آغاز همان فصل آورده است. اهميت اين اثر در اين جهت است كه روحيه علمى و انتقادى [[علامه امينى]] و همچنين نقش كتاب الغدير را از منظر آسيب‌شناسى روايات اسلامى آشكارتر مى‌سازد و روزنه‌اى به سوى سنجش داورى‌هاى خاورشناسان نسبت به ميراث فرهنگى اسلام مى‌گشايد و از منظرى ديگر، چون تحريف‌گران در حقيقت دشمنان وحدت اسلامى هستند؛ كتاب الغدير با افشاى دست تفرقه‌افكن آنان مى‌تواند زمينه‌ساز آشتى و وحدت بيشتر در بين شيعه و سنى شود و در كتاب حاضر، تلاش علمى و خالصانه [[علامه امينى]] براى درمان اختلافات گزارش شده است و نويسنده به‌خوبى توضيح داده است كه [[علامه امينى]] با رسواساختن دروغ‌گويان و تحريف‌پيشگان، بسان طبيبى حاذق دارويى تلخ را تجويز كرده است كه اگر به‌صورت جدّى وحدت و سلامت و پيروزى امت بزرگ اسلامى را خواهانيم، چاره‌اى جز استفاده از آن نداريم.
1. در اين اثر برخى از تحريف‌هاى شرق‌شناسان نيز گزارش و مطرح شده است. در كتاب حاضر ده‌ها مورد از اين‌گونه تحريفات به‌صورت مستند گزارش شده است و قلمرو بحث نويسنده محدود به مواردى است كه تحريف به صورت عمدى رخ داده و از ذكر تحريفات سهوى خوددارى كرده است. نويسنده محترم، خلاصه هر فصل را در آغاز همان فصل آورده است. اهميت اين اثر در اين جهت است كه روحيه علمى و انتقادى [[علامه امينى]] و همچنين نقش كتاب الغدير را از منظر آسيب‌شناسى روايات اسلامى آشكارتر مى‌سازد و روزنه‌اى به سوى سنجش داورى‌هاى خاورشناسان نسبت به ميراث فرهنگى اسلام مى‌گشايد و از منظرى ديگر، چون تحريف‌گران در حقيقت دشمنان وحدت اسلامى هستند؛ كتاب الغدير با افشاى دست تفرقه‌افكن آنان مى‌تواند زمينه‌ساز آشتى و وحدت بيشتر در بين شيعه و سنى شود و در كتاب حاضر، تلاش علمى و خالصانه [[علامه امينى]] براى درمان اختلافات گزارش شده است و نويسنده به‌خوبى توضيح داده است كه [[علامه امينى]] با رسواساختن دروغ‌گويان و تحريف‌پيشگان، بسان طبيبى حاذق دارويى تلخ را تجويز كرده است كه اگر به‌صورت جدّى وحدت و سلامت و پيروزى امت بزرگ اسلامى را خواهانيم، چاره‌اى جز استفاده از آن نداريم.


2. نويسنده در فصل اول، گزارشى از تحريفاتى آورده است كه [[علامه امينى]] در بخشهاى مختلف «الغدير» افشا كرده و به نقد آن پرداخته است. اين تحريف‌ها در مورد احاديث مربوط به امامت حضرت اميرالمؤمنين على(ع) و برخى نامه‌ها و فضايل آنحضرت انجام شده است و تحريف‌گران عبارتند از برخى از ناشران، مؤلّفان و مصححان كتابها. تحريفات مذكور در اينجا 16 مورد است: 1- تحريف حديث خلافت توسط [[خطيب بغدادى]]، 2- تحريف حديث غدير خم توسط مسلم، 3- تحريف سخن ابن‌دريد در شرح كلمه «غديرخم»، 4- تحريف مناشدات و احتجاجات به حديث غدير خم، 5- تحريف مناشده اميرالمؤمنين (ع) در رحبّه توسط ابن‌حجر، 6- تحريف حديث ركبان توسط ابن‌حجر، 7- تحريف داستان انس بن مالك توسط چاپخانه‌هاى مصر، 8- تحريف مناشده ابوهريره از كتاب ابن‌قتيبه توسط چاپخانه، 9- تحريف مناشده جابر بن عبد اللّه انصارى توسط ابن‌كثير، 10- جنايت در حق حديث «و أنذر عشيرتك الاقربين»، 11- تحريف ابن‌كثير در حديث «و أنذر عشيرتك الاقربين»، 12- تحريف طبرى، محمّد حسين هيكل و ابن‌تيميه در حق حديث مذكور، 13- تحريف در تاريخ عيد غدير توسط [[مقریزی، احمد بن علی|مقريزى]] و نويرى، 14- تحريف‌نامه اميرالمؤمنين (ع) به عمرو بن عاص از كتاب نصر بن مزاحم، 15- اسقاط حديث «رد الشمس» از كتاب «مشكل الآثار» طحاوى و 16- تحريف بخارى در سخن ابن‌عباس <ref>متن كتاب، ص 47- 48 و ص 49- 108</ref>.
2. نويسنده در فصل اول، گزارشى از تحريفاتى آورده است كه [[علامه امينى]] در بخشهاى مختلف «الغدير» افشا كرده و به نقد آن پرداخته است. اين تحريف‌ها در مورد احاديث مربوط به امامت حضرت اميرالمؤمنين على(ع) و برخى نامه‌ها و فضايل آنحضرت انجام شده است و تحريف‌گران عبارتند از برخى از ناشران، مؤلّفان و مصححان كتابها. تحريفات مذكور در اينجا 16 مورد است: 1- تحريف حديث خلافت توسط [[خطيب بغدادى]]، 2- تحريف حديث غدير خم توسط مسلم، 3- تحريف سخن ابن‌دريد در شرح كلمه «غديرخم»، 4- تحريف مناشدات و احتجاجات به حديث غدير خم، 5- تحريف مناشده اميرالمؤمنين (ع) در رحبّه توسط ابن‌حجر، 6- تحريف حديث ركبان توسط ابن‌حجر، 7- تحريف داستان انس بن مالك توسط چاپخانه‌هاى مصر، 8- تحريف مناشده ابوهريره از كتاب ابن‌قتيبه توسط چاپخانه، 9- تحريف مناشده جابر بن عبداللّه انصارى توسط ابن‌كثير، 10- جنايت در حق حديث «و أنذر عشيرتك الاقربين»، 11- تحريف ابن‌كثير در حديث «و أنذر عشيرتك الاقربين»، 12- تحريف طبرى، محمّد حسين هيكل و ابن‌تيميه در حق حديث مذكور، 13- تحريف در تاريخ عيد غدير توسط [[مقریزی، احمد بن علی|مقريزى]] و نويرى، 14- تحريف‌نامه اميرالمؤمنين (ع) به عمرو بن عاص از كتاب نصر بن مزاحم، 15- اسقاط حديث «رد الشمس» از كتاب «مشكل الآثار» طحاوى و 16- تحريف بخارى در سخن ابن‌عباس <ref>متن كتاب، ص 47- 48 و ص 49- 108</ref>.


3. نويسنده در فصل دوم آورده است كه از جمله تحريفات تحريف‌گران كه [[علامه امينى]] در بحثى مفصل به آن اشاره مى‌نمايد، بحثى است در رابطه با تحريف در حق حضرت ابوطالب(ع) - پدر اميرالمؤمنين(ع)- كه تهمت كفر به ايشان زده‌اند. علامه در پاسخ به اين تهمت، پاسخ‌هايى را بيان نموده‌اند، كه از جمله آنها، اشعار آنجناب و يا سخن اطرافيان ايشان درباره او مى‌باشد، كه دلالت بر عدم صحت اين تهمت دارد. اما برخى از اين اشعار و سخنان جناب ابوطالب(ع) و روايات مربوط به ايشان مورد تحريف قرار گرفته‌اند، تا تمام نشانه‌هاى ايمان ايشان كه در كتب روايى آمده است از بين رفته باشد. اما جناب [[علامه امينى]] با بررسى اين موارد، پرده از اين تحريفات برداشته و تحريف‌گران در حق حضرت ابوطالب(ع) را رسوا نموده است. تحريفات بررسى شده در اين فصل عبارتند از: 1- تحريف ابن‌كثير و قرطبى در افزودن بيتى به شعر ابوطالب(ع)، 2- تحريف ابيات شعر ابوطالب(ع) از كتاب ابن شهر آشوب، 3- تحريف ابيات شعر ابوطالب(ع) توسط ابن‌هشام، 4- تحريف محاوره پيامبر(ص) با ابوطالب(ع) توسط ابن‌كثير، 5- تحريف دعاى پيامبر(ص) در حق ابوطالب(ع)، 6- تحريف شأن نزول سه آيه در حق ابوطالب(ع) <ref>همان، ص 111 و ص 113- 161</ref>.
3. نويسنده در فصل دوم آورده است كه از جمله تحريفات تحريف‌گران كه [[علامه امينى]] در بحثى مفصل به آن اشاره مى‌نمايد، بحثى است در رابطه با تحريف در حق حضرت ابوطالب(ع) - پدر اميرالمؤمنين(ع)- كه تهمت كفر به ايشان زده‌اند. علامه در پاسخ به اين تهمت، پاسخ‌هايى را بيان نموده‌اند، كه از جمله آنها، اشعار آنجناب و يا سخن اطرافيان ايشان درباره او مى‌باشد، كه دلالت بر عدم صحت اين تهمت دارد. اما برخى از اين اشعار و سخنان جناب ابوطالب(ع) و روايات مربوط به ايشان مورد تحريف قرار گرفته‌اند، تا تمام نشانه‌هاى ايمان ايشان كه در كتب روايى آمده است از بين رفته باشد. اما جناب [[علامه امينى]] با بررسى اين موارد، پرده از اين تحريفات برداشته و تحريف‌گران در حق حضرت ابوطالب(ع) را رسوا نموده است. تحريفات بررسى شده در اين فصل عبارتند از: 1- تحريف ابن‌كثير و قرطبى در افزودن بيتى به شعر ابوطالب(ع)، 2- تحريف ابيات شعر ابوطالب(ع) از كتاب ابن شهر آشوب، 3- تحريف ابيات شعر ابوطالب(ع) توسط ابن‌هشام، 4- تحريف محاوره پيامبر(ص) با ابوطالب(ع) توسط ابن‌كثير، 5- تحريف دعاى پيامبر(ص) در حق ابوطالب(ع)، 6- تحريف شأن نزول سه آيه در حق ابوطالب(ع) <ref>همان، ص 111 و ص 113- 161</ref>.
خط ۷۱: خط ۷۱:
7. نويسنده درباره فصل ششم مى‌نويسد: اين فصل در مورد دو بحث است: الف: جعل حديث، ب: تحريف احاديث جعلى. بخش اول، كه در واقع مقدمه‌اى براى بخش دوم مى‌باشد، بحثى است راجع به پاسخ تهمت و تحريف «قصيمى» در حق شيعه و رجال آن، كه گفته است: «شيعه رجال دروغگو و حديث‌ساز بسيار دارد»، كه [[علامه امينى]] در اين بخش- كه با نام «رجال دروغگو و حديث ساز شيعه!؟» نامگذارى شده است- ضمن پاسخگويى به اين سخن وى فهرستى از رجال حديث‌ساز اهل سنت و فهرستى از احاديث جعل شده توسط آنها را ذكر مى‌كند. بخش دوم مربوط به احاديثى است، كه با وجود جعلى بودنشان، بوسيله برخى از تحريف‌گران، تحريف شده و بخش‌هايى از آن مورد حذف و اسقاط قرار گرفته است. علامه در اين قسمت، سه روايت را ذكر مى‌كند، كه با وجود جعلى بودنشان مورد تحريف قرار گرفته‌اند <ref>همان، ص 319 و ص 321- 347</ref>.
7. نويسنده درباره فصل ششم مى‌نويسد: اين فصل در مورد دو بحث است: الف: جعل حديث، ب: تحريف احاديث جعلى. بخش اول، كه در واقع مقدمه‌اى براى بخش دوم مى‌باشد، بحثى است راجع به پاسخ تهمت و تحريف «قصيمى» در حق شيعه و رجال آن، كه گفته است: «شيعه رجال دروغگو و حديث‌ساز بسيار دارد»، كه [[علامه امينى]] در اين بخش- كه با نام «رجال دروغگو و حديث ساز شيعه!؟» نامگذارى شده است- ضمن پاسخگويى به اين سخن وى فهرستى از رجال حديث‌ساز اهل سنت و فهرستى از احاديث جعل شده توسط آنها را ذكر مى‌كند. بخش دوم مربوط به احاديثى است، كه با وجود جعلى بودنشان، بوسيله برخى از تحريف‌گران، تحريف شده و بخش‌هايى از آن مورد حذف و اسقاط قرار گرفته است. علامه در اين قسمت، سه روايت را ذكر مى‌كند، كه با وجود جعلى بودنشان مورد تحريف قرار گرفته‌اند <ref>همان، ص 319 و ص 321- 347</ref>.


8. نويسنده در مورد فصل هفتم اشاره مى‌كند كه اين فصل، بحثى است راجع به كتاب‌هايى كه به دروغ‌پردازى و تهمت به شيعه پرداخته‌اند. [[علامه امينى]] اين بحث را پس از پاسخ به تحريفات [[ابن تیمیه، احمد بن عبدالحلیم|ابن تيميه]] ، [[آلوسی، محمود بن عبدالله|آلوسى]] و قصيمى درباره زيد شهيد مطرح نموده و به نقد، معرفى و پاسخ‌گويى چند جلد از كتب دروغ‌پرداز در بحثى با عنوان «نقد و إصلاح الكتب و التآليف المزورة» پرداخته و گفته است كه از آنجا كه نمونه‌ى تهمت و افتراى شنيعى كه بر شيعيان در مورد زيد شهيد زده‌اند در كتب قديم و جديد اهل سنت فراوان ديده مى‌شود، و اين خود بذرى است براى هر نوع شر و مفسده، و وسيله‌اى است براى تحريك فريادهاى تعصب جاهلانه، و سنگ تفرقه بر وحدت اسلامى زدن، و نتيجه‌اى جز گسيختن رشته پيوند دينى مسلمانان ندارد، و خلاف مصالح عمومى اسلامى است؛ لذا بر ما لازم گرديد پاره‌اى از اين نمونه‌ها را از چند كتاب نقل كنيم تا خواننده به جنجال و غوغايى كه براى كوباندن عواطف نسبت به تشيع به پا گرديده، آگاه گردد، و موقعيت گروه مقابل را از لحاظ صدق و امانت در نقل بشناسد و هر نويسنده‌اى در كار نگارش خود ضوابطى صحيح برگزيند و نقشه‌اى مترقى براى خود ترسيم، و از دوستى شايسته پيروى كند و آداب نويسندگى را به‌خوبى بياموزد و به‌كار برد. [[علامه امينى]] سپس نام تعدادى كتاب را ذكر كرده و در مورد آنها و تعدادى از تهمت‌ها و دروغ‌هاى آنها به بحث و پاسخ‌گويى پرداخته است. اين كتابها عبارتند از: 1. «العقد الفريد» نوشته شهاب الدين بن عبد ربّه مالكى، 2. «الانتصار»: عبدالرحيم خياط معتزلى، 3. «الفَرق بين الفِرَق»: عبدالقاهر بن طاهر بغدادى، 4. «الفصل في الملل و النحل»: ابن‌حزم ظاهرى اندلسى، 5. «الملل و النحل»: فيلسوف اشعرى محمد بن عبدالكريم شهرستانى، 6. «منهاج السّنة»: [[ابن تیمیه، احمد بن عبدالحلیم|ابن تيميه]]  احمد بن عبدالحليم قرانى حنبلى <ref>همان، ص 351-398</ref>.
8. نويسنده در مورد فصل هفتم اشاره مى‌كند كه اين فصل، بحثى است راجع به كتاب‌هايى كه به دروغ‌پردازى و تهمت به شيعه پرداخته‌اند. [[علامه امينى]] اين بحث را پس از پاسخ به تحريفات [[ابن تیمیه، احمد بن عبدالحلیم|ابن تيميه]] ، [[آلوسی، محمود بن عبدالله|آلوسى]] و قصيمى درباره زيد شهيد مطرح نموده و به نقد، معرفى و پاسخ‌گويى چند جلد از كتب دروغ‌پرداز در بحثى با عنوان «نقد و إصلاح الكتب و التآليف المزورة» پرداخته و گفته است كه از آنجا كه نمونه‌ى تهمت و افتراى شنيعى كه بر شيعيان در مورد زيد شهيد زده‌اند در كتب قديم و جديد اهل سنت فراوان ديده مى‌شود، و اين خود بذرى است براى هر نوع شر و مفسده، و وسيله‌اى است براى تحريك فريادهاى تعصب جاهلانه، و سنگ تفرقه بر وحدت اسلامى زدن، و نتيجه‌اى جز گسيختن رشته پيوند دينى مسلمانان ندارد، و خلاف مصالح عمومى اسلامى است؛ لذا بر ما لازم گرديد پاره‌اى از اين نمونه‌ها را از چند كتاب نقل كنيم تا خواننده به جنجال و غوغايى كه براى كوباندن عواطف نسبت به تشيع به پا گرديده، آگاه گردد، و موقعيت گروه مقابل را از لحاظ صدق و امانت در نقل بشناسد و هر نويسنده‌اى در كار نگارش خود ضوابطى صحيح برگزيند و نقشه‌اى مترقى براى خود ترسيم، و از دوستى شايسته پيروى كند و آداب نويسندگى را به‌خوبى بياموزد و به‌كار برد. [[علامه امينى]] سپس نام تعدادى كتاب را ذكر كرده و در مورد آنها و تعدادى از تهمت‌ها و دروغ‌هاى آنها به بحث و پاسخ‌گويى پرداخته است. اين كتابها عبارتند از: 1. «العقد الفريد» نوشته شهاب الدين بن عبدربّه مالكى، 2. «الانتصار»: عبدالرحيم خياط معتزلى، 3. «الفَرق بين الفِرَق»: عبدالقاهر بن طاهر بغدادى، 4. «الفصل في الملل و النحل»: ابن‌حزم ظاهرى اندلسى، 5. «الملل و النحل»: فيلسوف اشعرى محمد بن عبدالكريم شهرستانى، 6. «منهاج السّنة»: [[ابن تیمیه، احمد بن عبدالحلیم|ابن تيميه]]  احمد بن عبدالحليم قرانى حنبلى <ref>همان، ص 351-398</ref>.


== وضعيت كتاب ==
== وضعيت كتاب ==
۶۱٬۱۸۹

ویرایش