۶۱٬۱۸۹
ویرایش
جز (جایگزینی متن - ' ]]' به ']]') |
جز (جایگزینی متن - ' عبد ' به ' عبد') |
||
خط ۵۲: | خط ۵۲: | ||
به بيان او، ذات هر چيز، حقيقت آن است از آن حيث كه مرجع و منشأ حقايقِ اسما و صفات و نِسَب و اضافاتِ ذاتى است و اينها همه منسوب به آن ذاتند. پس غايت ادراك و علم به ذات، از جهت موصوف شدن حقيقت است به اسما و صفات و افعال و آثار و نِسَب و چون علم، يكى از نِسَب است، ذات را درنمىيابد، چه به حق اضافه شود چه به خلق، زيرا امر نسبى (علم) بر ذات مطلق احاطه نمىيابد؛ مگر آنكه علم را عين ذات فرض كنيم كه در آن حال، لفظِ علم و عالم و معلوم را به كار نمىبريم و ديگر احاطه و عدم احاطه مطرح نيست و جميع اعتبارات و نِسَب و اضافات و اسما و صفات، از ميان برداشته مىشود. | به بيان او، ذات هر چيز، حقيقت آن است از آن حيث كه مرجع و منشأ حقايقِ اسما و صفات و نِسَب و اضافاتِ ذاتى است و اينها همه منسوب به آن ذاتند. پس غايت ادراك و علم به ذات، از جهت موصوف شدن حقيقت است به اسما و صفات و افعال و آثار و نِسَب و چون علم، يكى از نِسَب است، ذات را درنمىيابد، چه به حق اضافه شود چه به خلق، زيرا امر نسبى (علم) بر ذات مطلق احاطه نمىيابد؛ مگر آنكه علم را عين ذات فرض كنيم كه در آن حال، لفظِ علم و عالم و معلوم را به كار نمىبريم و ديگر احاطه و عدم احاطه مطرح نيست و جميع اعتبارات و نِسَب و اضافات و اسما و صفات، از ميان برداشته مىشود. | ||
هيچيك از شارحان [[ابن عربی، محمد بن علی|ابن عربى]] در فهم افكار وى از جندى بىنياز نبودهاند؛ چنانكه | هيچيك از شارحان [[ابن عربی، محمد بن علی|ابن عربى]] در فهم افكار وى از جندى بىنياز نبودهاند؛ چنانكه عبدالرزاق كاشانى (متوفى 736) و داوود قيصرى (متوفى 751) و برخى ديگر از شارحان فصوص الحكم، تحت تأثير او بودهاند. | ||
وى معاصر جلال الدين مولوى (604-672) بود و خود را از جمله نيازمندان او مىدانست. | وى معاصر جلال الدين مولوى (604-672) بود و خود را از جمله نيازمندان او مىدانست. |
ویرایش