۶۱٬۱۸۹
ویرایش
جز (جایگزینی متن - ' ابو ' به ' ابو') |
جز (جایگزینی متن - ' عبد ' به ' عبد') |
||
| خط ۱۰: | خط ۱۰: | ||
|- | |- | ||
|پدیدآورندگان | |پدیدآورندگان | ||
|data-type='authors'|[[مهدی، | |data-type='authors'|[[مهدی، عبدالرزاق]] (محقق) | ||
[[بغوی، حسین بن مسعود]] (نويسنده) | [[بغوی، حسین بن مسعود]] (نويسنده) | ||
| خط ۱۱۸: | خط ۱۱۸: | ||
محقق در بحث احاديث جعلى و موضوع، اشاره به برخى مصاديق مىنمايد كه از جمله آنها، مأثورات منقول ذيل آيه 55 سوره مائده است، ايشان حديث صدقه دادن انگشتر توسط حضرت على(ع) را كه صحابه، تابعين و مفسرين مختلف شيعه و سنى آن را نقل نمودهاند، از موارد مجعول دانسته و براى اثبات سخن خود به نقل قولى از [[ابن تیمیه، احمد بن عبدالحلیم|ابن تيميه]] كه «انه من وضع الرافضة» و بيانى از ديگران اكتفا مىكند. وى هرگونه بيان مصداق را از جمله در آيه 7 سوره رعد ''' «و لكل قوم هاد» ''' و آيه 12 سوره حاقه ''' «و تعيها اذن واعيه» ''' كه حضرت على(ع) را به عنوان مصداق اعلاى آيه بيان مىدارد، جعلى خوانده است. ايشان فراموش نمودهاند كه يكى از راههاى تبيين و تفسير آيات قرآن كه از تفسير لفظى فراتر است (و در مدار آن محسوب نمىگردد) بيان مصداقهاى آيات است كه توسط پيامبر(ص)، صحابه، تابعين و مفسران پيشين انجام گرفته است و نيز برخى از اين احاديث و منقولات، شأن و سبب نزول آيات بوده است كه ارزيابى آنها بايد بهدور از تعصبات مذهبى قرار گيرد. اين بخش از سخنان عبدالرزاق مهدى بايسته نقدى متكى بر تحقيق در روايات و مأثوراتى است كه درصدد بيان مصاديق آيات هستند و نيز مأثوراتى كه اسباب نزول آيات را بيان داشته است. فقط به ذكر اين نكته بسنده مىكنم، كه 24 حديث از اهل سنت نقل شده كه اين آيه (55 سوره مائده) درباره حضرت على(ع)نازل شده است. روايات مربوطه را از صحابه افرادى مانند ابوذر، ابن عباس، انس بن مالك، عمار، جابر، سلمة بن كهيل، ابورافع، عمرو بن عاص و حضرت على(ع) كه اعلم، اعدل و اتقاى صحابه بوده نقل نمودهاند، در بين ائمه(ع)، امام حسين(ع)، [[امام سجاد (ع)]]، امام باقر(ع)، [[امام جعفر صادق (ع)|امام صادق (ع)]] و امام هادى(ع) نيز اين روايات را داشتهاند. علماى اهل سنت نيز بر نقل آن بدون رد و جرح اتفاق داشتهاند؛ مانند احمد، نسايى، [[طبری آملی، محمد بن جریر|طبرى]]، طبرانى، و | محقق در بحث احاديث جعلى و موضوع، اشاره به برخى مصاديق مىنمايد كه از جمله آنها، مأثورات منقول ذيل آيه 55 سوره مائده است، ايشان حديث صدقه دادن انگشتر توسط حضرت على(ع) را كه صحابه، تابعين و مفسرين مختلف شيعه و سنى آن را نقل نمودهاند، از موارد مجعول دانسته و براى اثبات سخن خود به نقل قولى از [[ابن تیمیه، احمد بن عبدالحلیم|ابن تيميه]] كه «انه من وضع الرافضة» و بيانى از ديگران اكتفا مىكند. وى هرگونه بيان مصداق را از جمله در آيه 7 سوره رعد ''' «و لكل قوم هاد» ''' و آيه 12 سوره حاقه ''' «و تعيها اذن واعيه» ''' كه حضرت على(ع) را به عنوان مصداق اعلاى آيه بيان مىدارد، جعلى خوانده است. ايشان فراموش نمودهاند كه يكى از راههاى تبيين و تفسير آيات قرآن كه از تفسير لفظى فراتر است (و در مدار آن محسوب نمىگردد) بيان مصداقهاى آيات است كه توسط پيامبر(ص)، صحابه، تابعين و مفسران پيشين انجام گرفته است و نيز برخى از اين احاديث و منقولات، شأن و سبب نزول آيات بوده است كه ارزيابى آنها بايد بهدور از تعصبات مذهبى قرار گيرد. اين بخش از سخنان عبدالرزاق مهدى بايسته نقدى متكى بر تحقيق در روايات و مأثوراتى است كه درصدد بيان مصاديق آيات هستند و نيز مأثوراتى كه اسباب نزول آيات را بيان داشته است. فقط به ذكر اين نكته بسنده مىكنم، كه 24 حديث از اهل سنت نقل شده كه اين آيه (55 سوره مائده) درباره حضرت على(ع)نازل شده است. روايات مربوطه را از صحابه افرادى مانند ابوذر، ابن عباس، انس بن مالك، عمار، جابر، سلمة بن كهيل، ابورافع، عمرو بن عاص و حضرت على(ع) كه اعلم، اعدل و اتقاى صحابه بوده نقل نمودهاند، در بين ائمه(ع)، امام حسين(ع)، [[امام سجاد (ع)]]، امام باقر(ع)، [[امام جعفر صادق (ع)|امام صادق (ع)]] و امام هادى(ع) نيز اين روايات را داشتهاند. علماى اهل سنت نيز بر نقل آن بدون رد و جرح اتفاق داشتهاند؛ مانند احمد، نسايى، [[طبری آملی، محمد بن جریر|طبرى]]، طبرانى، و عبدبن حميد،كه اينها خود از ائمه تفسير مأثور و از حفاظ و ائمه حديث اهل سنت محسوب مىگردند. متكلمين نيز اينگونه روايتها را تلقى به قبول نمودهاند. | ||
فقها در مسئله «فعل كثير در نماز» و بحث «آيا صدقه مستحبى، زكاة ناميده مىشود يا خير؟» آنها را مطرح كردهاند. در صحت انطباق آيه بر روايات، بزرگان تفسير و ادب مانند زمخشرى، [[طبری آملی، محمد بن جریر|طبرى]] و ابوحيان در تفسير خود و راويان احاديث كه خود از اهل لسان عرب مىباشند، مناقشهاى ننمودهاند. بنابراين نمىتوان ادعاى ضعف سند و جعلى بودن را پذيرفت و از اينگونه روايات چشمپوشى نمود. | فقها در مسئله «فعل كثير در نماز» و بحث «آيا صدقه مستحبى، زكاة ناميده مىشود يا خير؟» آنها را مطرح كردهاند. در صحت انطباق آيه بر روايات، بزرگان تفسير و ادب مانند زمخشرى، [[طبری آملی، محمد بن جریر|طبرى]] و ابوحيان در تفسير خود و راويان احاديث كه خود از اهل لسان عرب مىباشند، مناقشهاى ننمودهاند. بنابراين نمىتوان ادعاى ضعف سند و جعلى بودن را پذيرفت و از اينگونه روايات چشمپوشى نمود. | ||
| خط ۱۳۳: | خط ۱۳۳: | ||
اضافه بر تفاسيرى كه بعد از بغوى از اين اثر استفاده نموده يا آن را تلخيص كردهاند، اين تفسير توسط شيخ تاج الدين ابونصر،عبد الوهاب بن محمد حسينى از علماى قرن نهم مختصر شده است. تأليفاتى درباره آن انجام گرفته است،از قبيل 1-البغوى الفراء و تفسيره للقرآن الكريم، محمد ابراهيم شريف، قاهره، دانشكده دارالعلوم دانشگاه قاهره، 1406ق 1986م. | اضافه بر تفاسيرى كه بعد از بغوى از اين اثر استفاده نموده يا آن را تلخيص كردهاند، اين تفسير توسط شيخ تاج الدين ابونصر،عبد الوهاب بن محمد حسينى از علماى قرن نهم مختصر شده است. تأليفاتى درباره آن انجام گرفته است،از قبيل 1-البغوى الفراء و تفسيره للقرآن الكريم، محمد ابراهيم شريف، قاهره، دانشكده دارالعلوم دانشگاه قاهره، 1406ق 1986م. | ||
2-البغوى و منهجه في التفسير، عفاف | 2-البغوى و منهجه في التفسير، عفاف عبدالغفور حميد، مكه مكرمه، دانشكده شريعت، دانشگاه ام القرى، 1400ق رساله فوق ليسانس، چاپ ارشاد، بغداد. | ||
3-فهرست احاديث تفسير بغوى، توسط يوسف | 3-فهرست احاديث تفسير بغوى، توسط يوسف عبدالرحمن المرعشلى، بيروت،دار النور الاسلامى، دار البشائر الاسلامية، در 256 صفحه. | ||
| خط ۱۵۳: | خط ۱۵۳: | ||
5-التفسير و المفسرون، دكتر ذهبى، ج 1، ص 234. | 5-التفسير و المفسرون، دكتر ذهبى، ج 1، ص 234. | ||
6-مناهج المفسرين، منيع | 6-مناهج المفسرين، منيع عبدالحليم محمود، ص 131. | ||
7-فصلنامه بينات سال دوم، شماره 7، پاييز 1374، ص 7. | 7-فصلنامه بينات سال دوم، شماره 7، پاييز 1374، ص 7. | ||
ویرایش