پرش به محتوا

بیهقی، محمد بن حسین: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - ' عبد ' به ' عبد'
جز (جایگزینی متن - ' ' به ' ')
جز (جایگزینی متن - ' عبد ' به ' عبد')
خط ۳۸: خط ۳۸:
مورخان و زندگى‌نامه‌نويسان با عناوين «خواجه»، «شيخ»، «كاتب»، «امام» و «عميد» از او ياد كرده‌اند.
مورخان و زندگى‌نامه‌نويسان با عناوين «خواجه»، «شيخ»، «كاتب»، «امام» و «عميد» از او ياد كرده‌اند.


وى در دوره نهمين امير غزنوى، عبد الرشيد بن محمود سبكتكين، صاحب ديوانِ رسالت، نگهبان اسناد مهم و ضبط كردنى و «خزانه حجّت» غزنويان و معتمد آن روزگار بود.
وى در دوره نهمين امير غزنوى، عبدالرشيد بن محمود سبكتكين، صاحب ديوانِ رسالت، نگهبان اسناد مهم و ضبط كردنى و «خزانه حجّت» غزنويان و معتمد آن روزگار بود.


او در 385ق، در روستاى حارث‌آباد در دو و نيم فرسنگى جنوب غربى سبزوار امروزى، از ناحيه بيهق، تولد يافت و در نيشابور، مركز فرهنگى آن روزگار، به تحصيل پرداخت. در باره خانواده او، اطلاعى در دست نيست.
او در 385ق، در روستاى حارث‌آباد در دو و نيم فرسنگى جنوب غربى سبزوار امروزى، از ناحيه بيهق، تولد يافت و در نيشابور، مركز فرهنگى آن روزگار، به تحصيل پرداخت. در باره خانواده او، اطلاعى در دست نيست.
خط ۴۸: خط ۴۸:
او پس از مرگ ابونصر مشكان و جانشين شدن بوسهل زوزنى به‌عنوان رئيس جديد ديوان رسالت، به دليل موافق نبودن با اين امر در نامه‌اى به سلطان مسعود، از شغل دبيرى استعفا خواست، اما مسعود او را به كار دلگرم ساخت و از بوسهل خواست تا با او به‌خوبى رفتار كند. در 431ق بوسهل مورد عتاب مسعود واقع شد و مسعود او را به بُست فرستاد و بوسهل هنگامى كه به رفتن تن درداد، بيهقى جانشين او شد.
او پس از مرگ ابونصر مشكان و جانشين شدن بوسهل زوزنى به‌عنوان رئيس جديد ديوان رسالت، به دليل موافق نبودن با اين امر در نامه‌اى به سلطان مسعود، از شغل دبيرى استعفا خواست، اما مسعود او را به كار دلگرم ساخت و از بوسهل خواست تا با او به‌خوبى رفتار كند. در 431ق بوسهل مورد عتاب مسعود واقع شد و مسعود او را به بُست فرستاد و بوسهل هنگامى كه به رفتن تن درداد، بيهقى جانشين او شد.


پس از قتل مسعود و ديگرگونى اوضاع، بيهقى در دوره محمد بن محمود و مودود بن مسعود و نيز سلطان فرخزاد، همچنان دبير ديوان رسالت بود تا در عهد عبد الرشيد، كوچك‌ترين فرزند محمود غزنوى، به رياست ديوان رسالت برگزيده شد، اما پس از سلطان فرخزاد، انزوا اختيار كرد و به تصانيف مشغول شد.
پس از قتل مسعود و ديگرگونى اوضاع، بيهقى در دوره محمد بن محمود و مودود بن مسعود و نيز سلطان فرخزاد، همچنان دبير ديوان رسالت بود تا در عهد عبدالرشيد، كوچك‌ترين فرزند محمود غزنوى، به رياست ديوان رسالت برگزيده شد، اما پس از سلطان فرخزاد، انزوا اختيار كرد و به تصانيف مشغول شد.


از حوادث مهم زندگى او در زمان عبد الرشيد، غارت شدن خانه و زندانى شدن وى بود كه بر اثر سعايت غلامى، «تومان» نام، انجام شد.
از حوادث مهم زندگى او در زمان عبدالرشيد، غارت شدن خانه و زندانى شدن وى بود كه بر اثر سعايت غلامى، «تومان» نام، انجام شد.


واقعه ديگر زندگى وى اين بود كه قاضى غزنين، او را به جهت مهريه زنى زندانى كرد تا اينكه طغرل‌بَرار و به قول بيهقى «طغرل مغرور مخذول»، به غزنين تاخت و عبد الرشيد را كشت و او را از زندان آزاد كرد.
واقعه ديگر زندگى وى اين بود كه قاضى غزنين، او را به جهت مهريه زنى زندانى كرد تا اينكه طغرل‌بَرار و به قول بيهقى «طغرل مغرور مخذول»، به غزنين تاخت و عبدالرشيد را كشت و او را از زندان آزاد كرد.


على بن زيد بيهقى (ابن فندق)، همشهرى او، ضمن نقل اندرزهايى اخلاقى از وى، چهار بيت عربى از او نقل مى‌كند كه دو بيت از آنها در باره دوره زندان او در «حبس قلعه» در عهد طغرل است.
على بن زيد بيهقى (ابن فندق)، همشهرى او، ضمن نقل اندرزهايى اخلاقى از وى، چهار بيت عربى از او نقل مى‌كند كه دو بيت از آنها در باره دوره زندان او در «حبس قلعه» در عهد طغرل است.
۶۱٬۱۸۹

ویرایش