پرش به محتوا

التفسير الكبير (فخر رازی): تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - ' ابو ' به ' ابو'
جز (جایگزینی متن - ' عبد ' به ' عبد')
جز (جایگزینی متن - ' ابو ' به ' ابو')
خط ۹۵: خط ۹۵:
در ميان مفسران، فخر رازى بيش از همه در تبيين آيات باران كوشيده است(-باران*، بخش دوم: باران در قرآن و حديث). از آراى خاص تفسيرى رازى، اعتقاد به نبودن واژه‌هاى دخيل و غير عربى در قرآن است<ref>عبدالحميد، ص 128</ref>. همچنين وى به نقل روايات اسباب نزول و ذكر قرائت‌هاى مختلف اهتمام فراوانى داشته است<ref>همان، ص 144-146، 152-158</ref>.عبدالحميد <ref>ص 207-227</ref> فهرستى از آراى خاص تفسيرى فخر رازى را آورده است. غلبۀ صبغۀ كلامى - عقلى در تفسير كبير مانع از اين نشده است كه فخر رازى در مواردى، از شيوۀ قرآن به قرآن، در تفسير آيات كريمه استفاده كند<ref>همان،ص 136-138</ref>؛ ولى با وجود اشاراتى كه به احاديث پيامبر اكرم و امامان شيعه كرده <ref>لاگارد، ص 68،98،119</ref> و رواياتى كه از صحابه و تابعين آورده، در تفسير خود اعتماد اندكى به احاديث داشته است <ref>عبدالحميد، ص 138-140</ref>. گفته مى‌شود كه او در نقل احاديث به شيوه‌اى كه در عصر او معمول بوده، سلسله سند حديث را ذكر نكرده و نيز احاديثى را كه بسيارى از مفسران، حتى عقلى مشربانى چون [[زمخشری، محمود بن عمر|زمخشرى]] و طبرسى،در فضائل سوره‌ها و ثواب قرائت آنها نقل مى‌كنند، نياورده است<ref>همان، ص 167؛ خرمشاهى، ص 80</ref>.
در ميان مفسران، فخر رازى بيش از همه در تبيين آيات باران كوشيده است(-باران*، بخش دوم: باران در قرآن و حديث). از آراى خاص تفسيرى رازى، اعتقاد به نبودن واژه‌هاى دخيل و غير عربى در قرآن است<ref>عبدالحميد، ص 128</ref>. همچنين وى به نقل روايات اسباب نزول و ذكر قرائت‌هاى مختلف اهتمام فراوانى داشته است<ref>همان، ص 144-146، 152-158</ref>.عبدالحميد <ref>ص 207-227</ref> فهرستى از آراى خاص تفسيرى فخر رازى را آورده است. غلبۀ صبغۀ كلامى - عقلى در تفسير كبير مانع از اين نشده است كه فخر رازى در مواردى، از شيوۀ قرآن به قرآن، در تفسير آيات كريمه استفاده كند<ref>همان،ص 136-138</ref>؛ ولى با وجود اشاراتى كه به احاديث پيامبر اكرم و امامان شيعه كرده <ref>لاگارد، ص 68،98،119</ref> و رواياتى كه از صحابه و تابعين آورده، در تفسير خود اعتماد اندكى به احاديث داشته است <ref>عبدالحميد، ص 138-140</ref>. گفته مى‌شود كه او در نقل احاديث به شيوه‌اى كه در عصر او معمول بوده، سلسله سند حديث را ذكر نكرده و نيز احاديثى را كه بسيارى از مفسران، حتى عقلى مشربانى چون [[زمخشری، محمود بن عمر|زمخشرى]] و طبرسى،در فضائل سوره‌ها و ثواب قرائت آنها نقل مى‌كنند، نياورده است<ref>همان، ص 167؛ خرمشاهى، ص 80</ref>.


در تفسير كبير استفاده از رواياتى كه از اسرائيليات شمرده مى‌شوند، بسيار اندك است. براى نمونه ذيل آيۀ «ن» در سورۀ قلم، «ن» را به معناى نهنگى كه زمين بر پشت آن قرار دارد، دانسته است. فخر رازى هر چند اين روايت را در تفسير آيۀ مذكور آورده، آن را نه به سبب مخالفت با عقل يا اشكال در سلسله روايت يا محتواى حديث يا از اسرائيليات بودن رد كرده، بلكه از جنبۀ ادبى و نحوى مردود دانسته است<ref>فخر رازى، ج 30، ص 77؛ ابو شهبه، ص 134؛ نيز- عبدالحميد، ص 146-151</ref>.
در تفسير كبير استفاده از رواياتى كه از اسرائيليات شمرده مى‌شوند، بسيار اندك است. براى نمونه ذيل آيۀ «ن» در سورۀ قلم، «ن» را به معناى نهنگى كه زمين بر پشت آن قرار دارد، دانسته است. فخر رازى هر چند اين روايت را در تفسير آيۀ مذكور آورده، آن را نه به سبب مخالفت با عقل يا اشكال در سلسله روايت يا محتواى حديث يا از اسرائيليات بودن رد كرده، بلكه از جنبۀ ادبى و نحوى مردود دانسته است<ref>فخر رازى، ج 30، ص 77؛ ابوشهبه، ص 134؛ نيز- عبدالحميد، ص 146-151</ref>.


تفسير فخر رازى با وجود صبغۀ كلامى، از اشارات صوفيانه خالى نيست و در تفسير برخى آيات به ذكر طريق و شيوۀ عارفان در تفسير آيات نيز پرداخته است<ref>فخررازى، ج 16، ص 15؛ نيز- عبدالحميد، ص 321-330</ref>. سبكى<ref>ج 8، ص 86</ref> ضمن اشاره به اين كه فخر رازى در تفسير خود عبارت‌هايى دربارۀ تصوف آورده، از وى به عنوان فردى مبرّز در تصوف نيز ياد كرده است. از ويژگى‌هاى بارز روش فخررازى در تفسير كبير، اهتمام جدّى او به بيان مناسبات ميان آيات و سور قرآن كريم است. وى تنها به ذكر يك مناسبت اكتفا نمى‌كند، بلكه در بيشتر مواقع به بيان چند مناسبت مى‌پردازد<ref>عبدالحميد، ص 163-164؛ ذهبى، ج 1، ص 293-294</ref>. عنايت به نكات ادبى و بلاغى، از جمله استشهاد به شواهد شعرى دورۀ جاهليت در مباحث لغوى و نحوى و بلاغى، از ديگر ويژگى‌هاى روش تفسيرى فخر رازى محسوب مى‌شود<ref>عبدالحميد، ص 123-136</ref>. وى در اين خصوص، بيشترين استفاده را از كشاف [[زمخشری، محمود بن عمر|زمخشرى]] برده است <ref>همان، ص 110</ref>. توجه به مباحث فقهى نيز از جمله خصايص روش فخر رازى در تفسير كبير است. فخر رازى در برخورد با آيات احكام، ابتدا آراى مكاتب و مذاهب مختلف فقهى را در خصوص آنها مطرح مى‌كند و سپس به تفصيل به بيان گرايش فقهى خود، يعنى مذهب فقهى شافعى، مى‌پردازد و بر صحت آن استدلال مى‌كند<ref>ذهبى، ج 1، ص 295</ref>.
تفسير فخر رازى با وجود صبغۀ كلامى، از اشارات صوفيانه خالى نيست و در تفسير برخى آيات به ذكر طريق و شيوۀ عارفان در تفسير آيات نيز پرداخته است<ref>فخررازى، ج 16، ص 15؛ نيز- عبدالحميد، ص 321-330</ref>. سبكى<ref>ج 8، ص 86</ref> ضمن اشاره به اين كه فخر رازى در تفسير خود عبارت‌هايى دربارۀ تصوف آورده، از وى به عنوان فردى مبرّز در تصوف نيز ياد كرده است. از ويژگى‌هاى بارز روش فخررازى در تفسير كبير، اهتمام جدّى او به بيان مناسبات ميان آيات و سور قرآن كريم است. وى تنها به ذكر يك مناسبت اكتفا نمى‌كند، بلكه در بيشتر مواقع به بيان چند مناسبت مى‌پردازد<ref>عبدالحميد، ص 163-164؛ ذهبى، ج 1، ص 293-294</ref>. عنايت به نكات ادبى و بلاغى، از جمله استشهاد به شواهد شعرى دورۀ جاهليت در مباحث لغوى و نحوى و بلاغى، از ديگر ويژگى‌هاى روش تفسيرى فخر رازى محسوب مى‌شود<ref>عبدالحميد، ص 123-136</ref>. وى در اين خصوص، بيشترين استفاده را از كشاف [[زمخشری، محمود بن عمر|زمخشرى]] برده است <ref>همان، ص 110</ref>. توجه به مباحث فقهى نيز از جمله خصايص روش فخر رازى در تفسير كبير است. فخر رازى در برخورد با آيات احكام، ابتدا آراى مكاتب و مذاهب مختلف فقهى را در خصوص آنها مطرح مى‌كند و سپس به تفصيل به بيان گرايش فقهى خود، يعنى مذهب فقهى شافعى، مى‌پردازد و بر صحت آن استدلال مى‌كند<ref>ذهبى، ج 1، ص 295</ref>.
خط ۱۲۸: خط ۱۲۸:
==منابع==
==منابع==


مسلم آل جعفر، مناهج المفسرين، [بى‌جا]: دار الكتب للطباعة و النشر، 1980؛ [[ابن حجر عسقلانی، احمد بن علی|ابن حجر عسقلانى]]، الدرر الكامنة فى اعيان المائة الثامنة، چاپ محمد سيد جاد الحق، قاهره 1966/1385؛ همو، لسان الميزان، حيدرآباد دكن 1329-1331، چاپ افست بيروت 1971/1390؛ [[ابن خلکان، احمد بن محمد|ابن خلّكان]]؛ ابن قاضى شهبه، طبقات الشافعية، چاپ حافظ عبدالعليم خان، حيدر آباد دكن 1398- 1978/1400 - 1980؛ عبدالرحمان بن اسماعيل ابوشامه، تراجم رجال القرنين السادس و السابع، المعروف بالذيل على الروضتين، چاپ محمد زاهد بن حسن كوثرى و عزت عطار حسينى، بيروت 1974؛ محمد ابو شهبه، الاسرائيليات و الموضوعات فى كتب التفسير، بيروت 1992/1413؛ محمد اقبال لاهورى، كليات اشعار فارسى مولانا اقبال لاهورى، با مقدمه و شرح احوال و تفسير كامل احمد سروش، تهران[؟1343 ش]؛ محمد على ايازى، المفسرون: حياتهم و منهجهم، تهران 1414؛ حسين بركة الشامى، تهذيب التفسير الكبير، لندن 1998/1418؛ حاجى خليفه؛ ضياءالدين حدايق شيرازى، فهرست كتابخانۀ مدرسۀ عالى سپهسالار، تهران 1315-1318؛ [[خرمشاهی، بهاءالدین|بهاءالدين خرمشاهى]]، سير بى‌سلوك، تهران 1370ش؛محمد بن على داوودى، طبقات المفسرين، بيروت 1983/1403؛ محمد حسين ذهبى، التفسير و المفسرون، بيروت 1987/1407؛ عبدالوهاب بن على سبكى، طبقات الشافعية الكبرى، چاپ محمود محمد طناحى و عبدالفتاح محمد حلو، قاهره 1964-1976؛ عبدالرحمان بن ابى‌بكر سيوطى، الاتقان فى علوم القرآن، چاپ محمد ابوالفضل ابراهيم، [قاهره 1967]، چاپ افست قم 1363ش؛ «شناسايى برخى از تفاسير عامه»، حوزه، سال 5، ش 4(مهر و آبان 1367)؛ نوراللّه بن شريف الدين شوشترى، مجالس المؤمنين، تهران 1354ش؛ [[صفدی، خلیل بن ایبک|صفدى]]؛ محمدحسين طباطبائى، قرآن در اسلام از ديدگاه تشيع، قم 1374ش؛ همو، الميزان فى تفسير القرآن، بيروت 1390-1971/1394-1974؛ محسن عبدالحميد، الرازى مفسرا، بغداد 1974/1394؛ على محمد حسن عمارى، الامام فخرالدين رازى: حياته و آثاره، قاهره 1969/1388؛ محمد بن عمر فخر رازى، التفسير الكبير، قاهره[بى‌تا.]، چاپ افست تهران [بى‌تا.]؛ همان:تفسير كبير(مفاتيح الغيب)، ترجمۀ على اصغر حلبى، تهران 1371 ش-؛ مرتضى كريمى‌نيا، كتاب‌شناسى مطالعات قرآنى به زبان‌هاى اروپايى: 1700-1995، تهران 1380 ش؛ ماهر مهدى هلال، فخرالدين الرازى بلاغيا، بغداد 1977/1397؛
مسلم آل جعفر، مناهج المفسرين، [بى‌جا]: دار الكتب للطباعة و النشر، 1980؛ [[ابن حجر عسقلانی، احمد بن علی|ابن حجر عسقلانى]]، الدرر الكامنة فى اعيان المائة الثامنة، چاپ محمد سيد جاد الحق، قاهره 1966/1385؛ همو، لسان الميزان، حيدرآباد دكن 1329-1331، چاپ افست بيروت 1971/1390؛ [[ابن خلکان، احمد بن محمد|ابن خلّكان]]؛ ابن قاضى شهبه، طبقات الشافعية، چاپ حافظ عبدالعليم خان، حيدر آباد دكن 1398- 1978/1400 - 1980؛ عبدالرحمان بن اسماعيل ابوشامه، تراجم رجال القرنين السادس و السابع، المعروف بالذيل على الروضتين، چاپ محمد زاهد بن حسن كوثرى و عزت عطار حسينى، بيروت 1974؛ محمد ابوشهبه، الاسرائيليات و الموضوعات فى كتب التفسير، بيروت 1992/1413؛ محمد اقبال لاهورى، كليات اشعار فارسى مولانا اقبال لاهورى، با مقدمه و شرح احوال و تفسير كامل احمد سروش، تهران[؟1343 ش]؛ محمد على ايازى، المفسرون: حياتهم و منهجهم، تهران 1414؛ حسين بركة الشامى، تهذيب التفسير الكبير، لندن 1998/1418؛ حاجى خليفه؛ ضياءالدين حدايق شيرازى، فهرست كتابخانۀ مدرسۀ عالى سپهسالار، تهران 1315-1318؛ [[خرمشاهی، بهاءالدین|بهاءالدين خرمشاهى]]، سير بى‌سلوك، تهران 1370ش؛محمد بن على داوودى، طبقات المفسرين، بيروت 1983/1403؛ محمد حسين ذهبى، التفسير و المفسرون، بيروت 1987/1407؛ عبدالوهاب بن على سبكى، طبقات الشافعية الكبرى، چاپ محمود محمد طناحى و عبدالفتاح محمد حلو، قاهره 1964-1976؛ عبدالرحمان بن ابى‌بكر سيوطى، الاتقان فى علوم القرآن، چاپ محمد ابوالفضل ابراهيم، [قاهره 1967]، چاپ افست قم 1363ش؛ «شناسايى برخى از تفاسير عامه»، حوزه، سال 5، ش 4(مهر و آبان 1367)؛ نوراللّه بن شريف الدين شوشترى، مجالس المؤمنين، تهران 1354ش؛ [[صفدی، خلیل بن ایبک|صفدى]]؛ محمدحسين طباطبائى، قرآن در اسلام از ديدگاه تشيع، قم 1374ش؛ همو، الميزان فى تفسير القرآن، بيروت 1390-1971/1394-1974؛ محسن عبدالحميد، الرازى مفسرا، بغداد 1974/1394؛ على محمد حسن عمارى، الامام فخرالدين رازى: حياته و آثاره، قاهره 1969/1388؛ محمد بن عمر فخر رازى، التفسير الكبير، قاهره[بى‌تا.]، چاپ افست تهران [بى‌تا.]؛ همان:تفسير كبير(مفاتيح الغيب)، ترجمۀ على اصغر حلبى، تهران 1371 ش-؛ مرتضى كريمى‌نيا، كتاب‌شناسى مطالعات قرآنى به زبان‌هاى اروپايى: 1700-1995، تهران 1380 ش؛ ماهر مهدى هلال، فخرالدين الرازى بلاغيا، بغداد 1977/1397؛


Rashid Ahmad Jullandri,"Abu al-Qasim al-Qushairi as a  
Rashid Ahmad Jullandri,"Abu al-Qasim al-Qushairi as a  
۶۱٬۱۸۹

ویرایش