۶۱٬۱۸۹
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'احمد بن حنبل' به 'احمد بن حنبل') |
جز (جایگزینی متن - ' ابو ' به ' ابو') |
||
خط ۴۷: | خط ۴۷: | ||
«ابو عُبيد قاسم بن سلام خُزاعى» از جمله ادباى برجسته عرب و صاحب تاليفات فراوان است. | «ابو عُبيد قاسم بن سلام خُزاعى» از جمله ادباى برجسته عرب و صاحب تاليفات فراوان است. | ||
نسب پدرش در روايتى با نامهاى عربى سلام بن مسكين بن زيد ضبط گرديده، حال آنكه در برخى از منابع چنين آمده كه پدر وى اسيرى رومى (يونانى) بوده است. بنا به روايتى پدرش مملوك يكى از مردم هرات بود و با قبيلهى عرب «ازد» نسبت ولاء داشت و | نسب پدرش در روايتى با نامهاى عربى سلام بن مسكين بن زيد ضبط گرديده، حال آنكه در برخى از منابع چنين آمده كه پدر وى اسيرى رومى (يونانى) بوده است. بنا به روايتى پدرش مملوك يكى از مردم هرات بود و با قبيلهى عرب «ازد» نسبت ولاء داشت و ابوعبيد نيز در همان شهر تولد يافت. نسبت «خزاعى» نشان مىدهد كه او به شاخهى خزاعه از «ازد» مربوط بوده است. | ||
ولادت او در فاصلهى سالهاى 150 تا 157ق ذكر شده است. اينكه دوران نوجوانى ابوعبيد چگونه سپرى گشته، بر ما پوشيده است. تنها در حكايتى چنين آمده كه او - ظاهراً در خراسان - همراه با فرزند مولاى خود به مكتب مىرفته است. ابوعبيد پس از گذراندن دورس مقدماتى براى تحصيل در سطحى بالاتر رهسپار عراق گرديد. براى تخمين زمان رسيدن ابوعبيد به بغداد، توجه به دو تن از شيوخ بغدادى او كارساز خواهد بود. | ولادت او در فاصلهى سالهاى 150 تا 157ق ذكر شده است. اينكه دوران نوجوانى ابوعبيد چگونه سپرى گشته، بر ما پوشيده است. تنها در حكايتى چنين آمده كه او - ظاهراً در خراسان - همراه با فرزند مولاى خود به مكتب مىرفته است. ابوعبيد پس از گذراندن دورس مقدماتى براى تحصيل در سطحى بالاتر رهسپار عراق گرديد. براى تخمين زمان رسيدن ابوعبيد به بغداد، توجه به دو تن از شيوخ بغدادى او كارساز خواهد بود. | ||
خط ۵۳: | خط ۵۳: | ||
ابوعبيد ابتدا در «شارع بشر و بشير» به تعليم اشتغال ورزيد و پس از آشنايى با ثابت نصر خزاعى (از اميران عباسى و خويشاوند هم قبيلهاش) به عنوان مودِّب فرزندان او برگزيده شد. همچنين گزارش شده كه او به تعليم فرزندان هرثمة بن اعين از اميران عباسى نيز پرداخته است. | ابوعبيد ابتدا در «شارع بشر و بشير» به تعليم اشتغال ورزيد و پس از آشنايى با ثابت نصر خزاعى (از اميران عباسى و خويشاوند هم قبيلهاش) به عنوان مودِّب فرزندان او برگزيده شد. همچنين گزارش شده كه او به تعليم فرزندان هرثمة بن اعين از اميران عباسى نيز پرداخته است. | ||
هارون خليفهى عباسى ثابت بن نصر خزاعى را به فرمانراويى ثغور شام برگماشت و او راهى آن ديار شد و چون توانايى ابوعبيد را نيك مىشناخت، او را به عنوان قاضى شهر طرسوس، مركز ولايت ثغور برگزيد و وى تا پايان فرمانراوايى ثابت در اين سمت باقى بود. ابوعبيد پس از حدود دو دهه دورى از بغداد بدان شهر بازگشت و چندى در آنجا مقيم شد. از 211ق كه عبدالله ابن طاهر خزاعى پس از سالها جنگ در شام و مصر به بغداد درآمد، با دانشدوستى و گشادهدستى چنان | هارون خليفهى عباسى ثابت بن نصر خزاعى را به فرمانراويى ثغور شام برگماشت و او راهى آن ديار شد و چون توانايى ابوعبيد را نيك مىشناخت، او را به عنوان قاضى شهر طرسوس، مركز ولايت ثغور برگزيد و وى تا پايان فرمانراوايى ثابت در اين سمت باقى بود. ابوعبيد پس از حدود دو دهه دورى از بغداد بدان شهر بازگشت و چندى در آنجا مقيم شد. از 211ق كه عبدالله ابن طاهر خزاعى پس از سالها جنگ در شام و مصر به بغداد درآمد، با دانشدوستى و گشادهدستى چنان ابوعبيد را به خود مجذوب ساخت كه وى هر کتابى كه تأليف مىكرد، نزد او مىفرستاد و پاداش بسيار دريافت مىداشت و از غير او صله دريافت نمىكرد. | ||
در سال 213ق با رهسپار شدن عبدالله بن طاهر براى تصدى فرمانروايى خراسان، | در سال 213ق با رهسپار شدن عبدالله بن طاهر براى تصدى فرمانروايى خراسان، ابوعبيد همراه يحيى بن معين آهنگ مصر كرد. | ||
ابو عبيد پس از دهها سال دانشاندوزى در بازگشت مجدد به بغداد به كار تأليف پرداخت. وى به اعتبار شخصيت فكرى خود با اصحاب حديث بغداد و بويژه بزرگ آنان [[ابن حنبل، احمد بن محمد|احمد بن حنبل]] بسيار نزديك بود و در عقايد - آنگونه كه از سراسر کتاب الايمان و از ديگر آثار وى برمىآيد بر مذهب اصحاب حديث پاى مىفشرد و مواضع مرجئه، جهميه، معتزله و خوارج را مورد نقد قرار مىداد. در مورد امانت، عثمان را بر على(ع) تفضيل مىداد و با شيعيان برخوردى تند داشت. | ابو عبيد پس از دهها سال دانشاندوزى در بازگشت مجدد به بغداد به كار تأليف پرداخت. وى به اعتبار شخصيت فكرى خود با اصحاب حديث بغداد و بويژه بزرگ آنان [[ابن حنبل، احمد بن محمد|احمد بن حنبل]] بسيار نزديك بود و در عقايد - آنگونه كه از سراسر کتاب الايمان و از ديگر آثار وى برمىآيد بر مذهب اصحاب حديث پاى مىفشرد و مواضع مرجئه، جهميه، معتزله و خوارج را مورد نقد قرار مىداد. در مورد امانت، عثمان را بر على(ع) تفضيل مىداد و با شيعيان برخوردى تند داشت. |
ویرایش