۶۱٬۱۸۹
ویرایش
جز (جایگزینی متن - ' ابو ' به ' ابو') |
جز (جایگزینی متن - ' عبد ' به ' عبد') |
||
خط ۳۸: | خط ۳۸: | ||
بنا بر تصريح غالب منابع كهن، لقب جمال الدين داشت، اما برخى او را شهاب الدين خواندهاند. كنيه مشهور او ابوبكر است و جز آن به ابوالفضائل و ابوالفتح و ابوعبدالله نيز مكنّى بوده است. | بنا بر تصريح غالب منابع كهن، لقب جمال الدين داشت، اما برخى او را شهاب الدين خواندهاند. كنيه مشهور او ابوبكر است و جز آن به ابوالفضائل و ابوالفتح و ابوعبدالله نيز مكنّى بوده است. | ||
نسبت فارقى اشاره به مَيّافارقين، زادگاه نياى بزرگ او، | نسبت فارقى اشاره به مَيّافارقين، زادگاه نياى بزرگ او، عبدالرحيم بن نباته دارد. | ||
مهمترين نوشتهاى كه بر پايه آن مىتوان خطوط كلى شخصيت را ترسيم كرد، متن اجازهنامهاى است كه وى در آغاز شعبان 729 به درخواست [[صفدی، خلیل بن ایبک|صفدى]] برايش نوشته است. به تصريح خود در اين اجازهنامه و به نقل اكثر مورخان معاصر او، وى در 686ق، در زقاق القناديل، از محلههاى اعياننشين فسطاط مصر، ديده به جهان گشود و در همان جا پرورش يافت. | مهمترين نوشتهاى كه بر پايه آن مىتوان خطوط كلى شخصيت را ترسيم كرد، متن اجازهنامهاى است كه وى در آغاز شعبان 729 به درخواست [[صفدی، خلیل بن ایبک|صفدى]] برايش نوشته است. به تصريح خود در اين اجازهنامه و به نقل اكثر مورخان معاصر او، وى در 686ق، در زقاق القناديل، از محلههاى اعياننشين فسطاط مصر، ديده به جهان گشود و در همان جا پرورش يافت. | ||
پدرش كه خود محدث و شاعر و عهدهدار برخى مشاغل ديوانى بود، به تربيت وى همت گماشت و او همراه پدر به حلقه مشايخى چون ابن خطيب المزة، | پدرش كه خود محدث و شاعر و عهدهدار برخى مشاغل ديوانى بود، به تربيت وى همت گماشت و او همراه پدر به حلقه مشايخى چون ابن خطيب المزة، عبدالرحيم بن دميرى و ابن دقيق العيد راه يافت. از مشاهيرى چون ابوالهيجاء غازى حلاوى، ابونصر عبدالعزيز بن ابىالفرج حصرى، احمد بن اسحاق همدانى ابرقوهى و جد خود شرف الدين محمد حديث شنيد. | ||
او گذشته از حديث، كتب مشهور ادبى را نيز فراگرفت و در اين زمينه از استادانى چون علاء الدين على بن محمد بن | او گذشته از حديث، كتب مشهور ادبى را نيز فراگرفت و در اين زمينه از استادانى چون علاء الدين على بن محمد بن عبدالظاهر، عبداللّه بن عبدالظاهر، محمد بن ابراهيم بن نحاس نحوى، امير شمس الدين محمد بن اسماعيل تيتى آمدى، علم الدين بن سلطان الضرير، بهاء الدين محمد معروف به ابن مفسر، نصير الدين مناوى، سراج الدين عمر وراق مصرى، معز الدين محمود بن حماد حموى روايت كرد. | ||
در مصر و ديگر شهرها از استادان بسيارى اجازه روايت گرفت، اما از تاريخ اين اجازهها و يا نخستين آنها چيزى در دست نيست؛ تنها در اين ميان، از اجازههاى عز الدين ابوالعز | در مصر و ديگر شهرها از استادان بسيارى اجازه روايت گرفت، اما از تاريخ اين اجازهها و يا نخستين آنها چيزى در دست نيست؛ تنها در اين ميان، از اجازههاى عز الدين ابوالعز عبدالعزيز بن عبدالمنعم حرانى، فخر بن بخارى، زينب دختر مكى، ابن مجاور و ابن زين ياد شده است، اما در برخى از اين اجازهها نيز جاى تأمل است؛ مثلاً ابوالعز ظاهراً در همان سالى كه وى متولد شده، درگذشته است. | ||
ابن نباته، از همان نوجوانى به ادب مايلتر بود و در اين راه چندان كوشيد تا از همگنان پيشى گرفت. اين گرايش، نخستين بار در ديدار با ابن دقيق العيد و پيش از 700ق، در او پيدا شد. عاملى، از پارهاى اشعار كه ميان ابن نباته و ابن دقيق العيد مبادله شده، ياد كرده است. | ابن نباته، از همان نوجوانى به ادب مايلتر بود و در اين راه چندان كوشيد تا از همگنان پيشى گرفت. اين گرايش، نخستين بار در ديدار با ابن دقيق العيد و پيش از 700ق، در او پيدا شد. عاملى، از پارهاى اشعار كه ميان ابن نباته و ابن دقيق العيد مبادله شده، ياد كرده است. |
ویرایش