پرش به محتوا

اختيار معرفة الرجال (تحقیق رجایی): تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - ' ابو ' به ' ابو'
جز (جایگزینی متن - 'عبد الله' به 'عبدالله')
جز (جایگزینی متن - ' ابو ' به ' ابو')
خط ۶۷: خط ۶۷:
محمّد بن سنان، به عنوان يكى از روات حديث مذكور، ديگر نكته‌اى است كه شارح در موردش قلم‌فرسايى نموده است. الختلى، سليمان الخطابى كه شيخ آن را در کتاب الرجال در ميان اصحاب امام كاظم(ع) آورده و سويد نسائى، ديگر اشخاص مورد بحث شارح در اين قسمت مى‌باشند.
محمّد بن سنان، به عنوان يكى از روات حديث مذكور، ديگر نكته‌اى است كه شارح در موردش قلم‌فرسايى نموده است. الختلى، سليمان الخطابى كه شيخ آن را در کتاب الرجال در ميان اصحاب امام كاظم(ع) آورده و سويد نسائى، ديگر اشخاص مورد بحث شارح در اين قسمت مى‌باشند.


روايت چهارم كشى كه از على بن سويد النسائى است، به اين شرح مى‌باشد: «قال كتب إلى ابو الحسن الاول و هو فى السجن و امّا ما ذكرت يا على ممن تأخذ معالم دينك: لا تأخذن معالم دينك عن غير شيعتنا فانك إن تعديتهم أخذت دينك عن الخائنين الذين خانوا الله و رسوله و خانوا أماناتهم انهم اؤتمنوا على کتاب الله جل و علا فحرفوه و بدلوه فعليهم لعنة الله و لعنة رسوله و لعنة ملائكته و لعنة آبائى الكرام البررة و لعنتى و لعنة شيعتى إلى يوم القيامة». اين حديث هم كه نوعى برحذر داشتن از اخذ روايت از خائنين و افراد غير معتمد است به لحاظ لفظ خانوا مورد بحث شارح قرار گرفته است. او مى‌گويد: شايد لفظ خوّنوا بوده است از باب تفعيل، امّا خانوا أماناتهم همان‌گونه كه در بسيارى از نسخه‌ها آمده، از خيانت در مقابل امانت مى‌باشد. او تعبير صاحب كشاف را در اين مورد آورده و به چندين آيه از قرآن كريم در باره‌ى آن استناد مى‌نمايد؛ از جمله آيه‌ى 27 سوره‌ى انفال كه مى‌گويد: '''لا تخونوا الله و الرّسول و تخونوا أماناتكم'''.
روايت چهارم كشى كه از على بن سويد النسائى است، به اين شرح مى‌باشد: «قال كتب إلى ابوالحسن الاول و هو فى السجن و امّا ما ذكرت يا على ممن تأخذ معالم دينك: لا تأخذن معالم دينك عن غير شيعتنا فانك إن تعديتهم أخذت دينك عن الخائنين الذين خانوا الله و رسوله و خانوا أماناتهم انهم اؤتمنوا على کتاب الله جل و علا فحرفوه و بدلوه فعليهم لعنة الله و لعنة رسوله و لعنة ملائكته و لعنة آبائى الكرام البررة و لعنتى و لعنة شيعتى إلى يوم القيامة». اين حديث هم كه نوعى برحذر داشتن از اخذ روايت از خائنين و افراد غير معتمد است به لحاظ لفظ خانوا مورد بحث شارح قرار گرفته است. او مى‌گويد: شايد لفظ خوّنوا بوده است از باب تفعيل، امّا خانوا أماناتهم همان‌گونه كه در بسيارى از نسخه‌ها آمده، از خيانت در مقابل امانت مى‌باشد. او تعبير صاحب كشاف را در اين مورد آورده و به چندين آيه از قرآن كريم در باره‌ى آن استناد مى‌نمايد؛ از جمله آيه‌ى 27 سوره‌ى انفال كه مى‌گويد: '''لا تخونوا الله و الرّسول و تخونوا أماناتكم'''.


«أؤتمنوا»، ديگر لفظ مورد توجه شارح است كه مى‌گويد: از باب افتعال و از امانت مى‌باشد و صيغه‌ى مجهول است. آيه‌ى 11 سوره‌ى يوسف هم شاهدى بر اين لفظ مى‌باشد.
«أؤتمنوا»، ديگر لفظ مورد توجه شارح است كه مى‌گويد: از باب افتعال و از امانت مى‌باشد و صيغه‌ى مجهول است. آيه‌ى 11 سوره‌ى يوسف هم شاهدى بر اين لفظ مى‌باشد.
خط ۷۹: خط ۷۹:
سلمان فارسى، اوّلين نفرى است كه كشى در مورد او رواياتى را آورده و از وثاقت و جلالت قدر وى پرده برداشته است. اوّلين روايت از [[امام جعفر صادق (ع)|امام صادق (ع)]] است كه فرموده: «كان الناس اهل ردة بعد النبى صلى الله عليه و آله الا ثلاثة فقلت: و من الثلاثة؟ فقال: المقداد بن الاسود و أبو ذر الغفارى و سلمان الفارسى، ثم عرف النّاس بعد يسير، قال: هؤلاء الذين دارت عليهم الرحا». شارح، چند لفظ از جمله ابوذر غفارى را تشريح كرده و در مورد الفاظ مطرح شده در حديث اين چنين مى‌گويد: ثم عرف النّاس بعد يسير؛ يعنى كسانى كه متنبه شدند، شناختند و يقين كرده و از حق تبعيت كردند و به سوى امير المؤمنين(ع) برگشتند.
سلمان فارسى، اوّلين نفرى است كه كشى در مورد او رواياتى را آورده و از وثاقت و جلالت قدر وى پرده برداشته است. اوّلين روايت از [[امام جعفر صادق (ع)|امام صادق (ع)]] است كه فرموده: «كان الناس اهل ردة بعد النبى صلى الله عليه و آله الا ثلاثة فقلت: و من الثلاثة؟ فقال: المقداد بن الاسود و أبو ذر الغفارى و سلمان الفارسى، ثم عرف النّاس بعد يسير، قال: هؤلاء الذين دارت عليهم الرحا». شارح، چند لفظ از جمله ابوذر غفارى را تشريح كرده و در مورد الفاظ مطرح شده در حديث اين چنين مى‌گويد: ثم عرف النّاس بعد يسير؛ يعنى كسانى كه متنبه شدند، شناختند و يقين كرده و از حق تبعيت كردند و به سوى امير المؤمنين(ع) برگشتند.


در مورد سلمان فارسى، چندين روايت ديگر هم هست. بعد از وى به ترتيب ابو ذر غفارى، عمار، حذيفه، سهل بن حنيف، ابو ايّوب انصارى و عبدالله بن مسعود ديگر افرادى هستند كه رواياتى در موردشان آمده است.
در مورد سلمان فارسى، چندين روايت ديگر هم هست. بعد از وى به ترتيب ابوذر غفارى، عمار، حذيفه، سهل بن حنيف، ابوايّوب انصارى و عبدالله بن مسعود ديگر افرادى هستند كه رواياتى در موردشان آمده است.


در مورد اين عبارت كشى در باره ابو الهيثم بن التيهان كه گفته او از سابقين بوده كه به سوى اميرالمؤمنين(ع) برگشتند، شارح مى‌گويد: اين افراد، پانزده نفر بودند كه يكى از آنها ابو الهيثم مى‌باشد. بلال و صهيب موليان، اسامة بن يزيد، ابو سعيد الخدرى، جابر بن عبدالله الانصارى، ديگر افراد مطرح شده در رجال كشى هستند.
در مورد اين عبارت كشى در باره ابوالهيثم بن التيهان كه گفته او از سابقين بوده كه به سوى اميرالمؤمنين(ع) برگشتند، شارح مى‌گويد: اين افراد، پانزده نفر بودند كه يكى از آنها ابوالهيثم مى‌باشد. بلال و صهيب موليان، اسامة بن يزيد، ابوسعيد الخدرى، جابر بن عبدالله الانصارى، ديگر افراد مطرح شده در رجال كشى هستند.


از تابعين و اصحاب امير المؤمنين(ع) نيز زيد بن صوحان، صعصعة بن صوحان، جندب بن زهير، عبدالله بن بديل، محمّد بن ابى حذيفة، قنبر و حبيب بن مظاهر و ميثم تمّار نامشان به چشم مى‌خورد.
از تابعين و اصحاب امير المؤمنين(ع) نيز زيد بن صوحان، صعصعة بن صوحان، جندب بن زهير، عبدالله بن بديل، محمّد بن ابى حذيفة، قنبر و حبيب بن مظاهر و ميثم تمّار نامشان به چشم مى‌خورد.
۶۱٬۱۸۹

ویرایش