۶۱٬۱۸۹
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'احمد بن حنبل' به 'احمد بن حنبل') |
جز (جایگزینی متن - 'عبد الله' به 'عبدالله') |
||
خط ۸۷: | خط ۸۷: | ||
دومين نفر از صحابه، ابو سعيد خدرى است كه بر حليت متعه تأكيد مىورزيده است؛ از وى و جابر نقل شده كه گفتهاند ما تا اواسط خلافت عمر متعه مىكرديم تا اينكه عمر از آن نهى نمود. | دومين نفر از صحابه، ابو سعيد خدرى است كه بر حليت متعه تأكيد مىورزيده است؛ از وى و جابر نقل شده كه گفتهاند ما تا اواسط خلافت عمر متعه مىكرديم تا اينكه عمر از آن نهى نمود. | ||
زيد بن ثابت انصارى نفر بعدى است كه هاشمى در موردش گفته از جمله كسانى بود كه در زمان پيامبر(ص) به اين امر مبادرت مىورزيد. از جابر بن | زيد بن ثابت انصارى نفر بعدى است كه هاشمى در موردش گفته از جمله كسانى بود كه در زمان پيامبر(ص) به اين امر مبادرت مىورزيد. از جابر بن عبدالله انصارى هم نقل شده كه ما با مشتى خرما در زمان پيامبر(ص) و ابو بكر متعه مىكرديم تا اينكه عمر مسلمين را از اين كار نهى كرد. پنجمين نفر از صحابه كه تأكيد بر حليت متعه داشته، عبدالله بن مسعود است. | ||
نفر ششم سلمة بن اكوع است كه هاشمى او را نيز در زمره عاملان به متعه در عهد رسول خدا(ص) به شمار آورده است. | نفر ششم سلمة بن اكوع است كه هاشمى او را نيز در زمره عاملان به متعه در عهد رسول خدا(ص) به شمار آورده است. | ||
خط ۹۳: | خط ۹۳: | ||
نفر بعدى على بن ابى طالب(ع) است كه هاشمى مىگويد: او از كسانى است كه قائل به متعه بوده است و صحيح هم مىگفته است. | نفر بعدى على بن ابى طالب(ع) است كه هاشمى مىگويد: او از كسانى است كه قائل به متعه بوده است و صحيح هم مىگفته است. | ||
رازى هم مىگويد [[طبری آملی، محمد بن جریر|طبرى]] از حضرت على(ع) نقل كرده كه فرمود: «لو لا أن عمر نهى الناس عن المتعة ما زنى إلا شقي». عمرو بن حريث، معاوية بن ابى سفيان، سلمة بن امية، ربيعة بن امية، أبى بن كعب، اسماء بنت ابى بكر، ام | رازى هم مىگويد [[طبری آملی، محمد بن جریر|طبرى]] از حضرت على(ع) نقل كرده كه فرمود: «لو لا أن عمر نهى الناس عن المتعة ما زنى إلا شقي». عمرو بن حريث، معاوية بن ابى سفيان، سلمة بن امية، ربيعة بن امية، أبى بن كعب، اسماء بنت ابى بكر، ام عبدالله ابنة أبى خيثمة، عبدالله بن عباس بن عبد المطلب و... ديگر صحابهاى هستند كه قول و فعلشان در مورد متعه ذكر گرديده است. | ||
فصل دوم بيان نظريات فقها و تابعين در باره متعه است. | فصل دوم بيان نظريات فقها و تابعين در باره متعه است. | ||
خط ۱۰۹: | خط ۱۰۹: | ||
2- نهى از متعه، يك حكم حكومتى از سوى عمر بوده و هيچ سابقهاى از سوى پيامبر(ص) نداشته است. | 2- نهى از متعه، يك حكم حكومتى از سوى عمر بوده و هيچ سابقهاى از سوى پيامبر(ص) نداشته است. | ||
پنج شاهد براى اين مطلب ذكر شده كه عبارتند از: تأكيد ابن عمر بر وقوع منع در زمان پدرش، تأكيد جابر بن | پنج شاهد براى اين مطلب ذكر شده كه عبارتند از: تأكيد ابن عمر بر وقوع منع در زمان پدرش، تأكيد جابر بن عبدالله انصارى بر نبودن نهى از متعه در زمان پيامبر(ص)، گفتوگوى عمران بن سواده با عمر در مورد اين حكم و تأكيد بر تحريمش از سوى عمر، تأكيد [[امام على (ع)]] بر اينكه عمر اقدام به تحريم اين حلال كرد و چه آثار سويى در پى داشت، تصريح مؤلفين و اعلام به اين نكته تاريخى و قطعى. | ||
3- عمر، ادعا نكرد كه حكم مزبور نسخ شده است، بلكه گفت: من آن را حرام مىكنم. | 3- عمر، ادعا نكرد كه حكم مزبور نسخ شده است، بلكه گفت: من آن را حرام مىكنم. |
ویرایش