پرش به محتوا

حسین عليه‌السلام شهید آگاه و رهبر نجات‌بخش: تفاوت میان نسخه‌ها

(صفحه‌ای تازه حاوی «{{جعبه اطلاعات کتاب | عنوان = | عنوان‌های دیگر = | تصویر = | پدیدآور...» ایجاد کرد)
 
خط ۴۰: خط ۴۰:
در قسمت ششم و هفتم ابتدا با بررسی کوتاهی پیرامون کتاب «شهید جاوید» و برداشت‌های آن از قیام سیدالشهداء(ع) به این نتیجه می‌رسند که: «اساس کتاب شهید جاوید باطل است»<ref>ر.ک: مقدمه، ص80</ref>؛ چون از نظر اصول مذهب شیعه، ائمه(ع) هر کاری انجام دادند و هر کاری انجام بدهند به عهد و امر خداوند بوده است و دلایل نویسنده «شهید جاوید»، که نظر خود را موافق نظر شیخ مفید و سید مرتضی و شیخ طوسی دانسته، مردود است و سخنان عالمان مزبور در پاسخ اهل سنت و با توجه به مقتضیات عصرشان است.
در قسمت ششم و هفتم ابتدا با بررسی کوتاهی پیرامون کتاب «شهید جاوید» و برداشت‌های آن از قیام سیدالشهداء(ع) به این نتیجه می‌رسند که: «اساس کتاب شهید جاوید باطل است»<ref>ر.ک: مقدمه، ص80</ref>؛ چون از نظر اصول مذهب شیعه، ائمه(ع) هر کاری انجام دادند و هر کاری انجام بدهند به عهد و امر خداوند بوده است و دلایل نویسنده «شهید جاوید»، که نظر خود را موافق نظر شیخ مفید و سید مرتضی و شیخ طوسی دانسته، مردود است و سخنان عالمان مزبور در پاسخ اهل سنت و با توجه به مقتضیات عصرشان است.


در جایی از کتاب تصریح شده که همه کتاب شهید جاوید بر محور سخنی از سید مرتضی در تنزيه الأنبیاء دور می‌زند<ref>ر.ک: متن کتاب، ص149</ref>، اما در نهایت تفاوتی میان نظر سید مرتضی و مؤلف «شهید جاوید» گذاشته شده است.
در جایی از کتاب تصریح شده که همه کتاب شهید جاوید بر محور سخنی از سید مرتضی در تنزيه الأنبیاء دور می‌زند<ref>ر.ک: متن کتاب، ص149</ref>، اما در نهایت تفاوتی میان نظر سید مرتضی و مؤلف «شهید جاوید» گذاشته شده است.
   
   
در قسمت هشتم، حول بخش دوم کتاب «شهید جاوید» سخن به میان آمده که در آنجا ذکر شده: «نهضت‌های علما که بدون نیروی نظامی و مالی انجام گرفته محکوم و غیر عقلایی است» و این بخش به ترویج خمودی و سکوت و برگزیدن حال انزوا که در عصر ما بسیار مضر است، می‌پردازد و مؤلف کتاب حاضر در این قسمت به نقد کوتاهی در این موضوع می‌پردازد.
در قسمت هشتم، حول بخش دوم کتاب «شهید جاوید» سخن به میان آمده که در آنجا ذکر شده: «نهضت‌های علما که بدون نیروی نظامی و مالی انجام گرفته محکوم و غیر عقلایی است» و این بخش به ترویج خمودی و سکوت و برگزیدن حال انزوا که در عصر ما بسیار مضر است، می‌پردازد و مؤلف کتاب حاضر در این قسمت به نقد کوتاهی در این موضوع می‌پردازد.
خط ۶۶: خط ۶۶:
===بخش چهارم===  
===بخش چهارم===  
آیت‌الله صافی در بخش چهارم که مشتمل بر 31 قسمت است، در قسمت‌های گوناگون به بیان موضوعاتی مختلف می‌پردازد؛ از جمله در ابتدای بخش، به خطبه‌ای از امام حسین(ع) می‌پردازد که بیان حضرت در این خطبه بر کتاب «شهید جاوید» خط بطلان می‌کشد و در قسمتی دیگر از این بخش، به بررسی کتاب «السياسة الحسينية» از موسیو ماربین آلمانی پرداخته و اصول مطالب آن را در موضوع قیام، برخلاف دیگر کتب مستشرقین، موافق با مبانی تشیع می‌داند و سپس به چهار اشکالی که به ماربین و کتابش شده، پاسخ می‌گوید و آنگاه با رسیدگی به ادعای «به سود اسلام نبودن ماجرای عاشورا» می‌نویسد: «کاش پیش از این مرده بودم و عمر به من این‌قدر مهلت نداده بود تا زنده بمانم و در محیط تشیع این نغمه را بشنوم که قیام و شهادت سرور فداکاران راه اسلام سیدالشهداء(ع)، به سود اسلام نبود». سپس به این اشکال پاسخ می‌دهد و برای مثال سخنی از امیرالمؤمنین(ع) را می‌آورد که این قیام، شیعه را باقی‌تر و افزون‌تر ساخت و در قسمت دیگر این بخش، به بررسی شعر معروف:
آیت‌الله صافی در بخش چهارم که مشتمل بر 31 قسمت است، در قسمت‌های گوناگون به بیان موضوعاتی مختلف می‌پردازد؛ از جمله در ابتدای بخش، به خطبه‌ای از امام حسین(ع) می‌پردازد که بیان حضرت در این خطبه بر کتاب «شهید جاوید» خط بطلان می‌کشد و در قسمتی دیگر از این بخش، به بررسی کتاب «السياسة الحسينية» از موسیو ماربین آلمانی پرداخته و اصول مطالب آن را در موضوع قیام، برخلاف دیگر کتب مستشرقین، موافق با مبانی تشیع می‌داند و سپس به چهار اشکالی که به ماربین و کتابش شده، پاسخ می‌گوید و آنگاه با رسیدگی به ادعای «به سود اسلام نبودن ماجرای عاشورا» می‌نویسد: «کاش پیش از این مرده بودم و عمر به من این‌قدر مهلت نداده بود تا زنده بمانم و در محیط تشیع این نغمه را بشنوم که قیام و شهادت سرور فداکاران راه اسلام سیدالشهداء(ع)، به سود اسلام نبود». سپس به این اشکال پاسخ می‌دهد و برای مثال سخنی از امیرالمؤمنین(ع) را می‌آورد که این قیام، شیعه را باقی‌تر و افزون‌تر ساخت و در قسمت دیگر این بخش، به بررسی شعر معروف:
«إن كان دين محمد لم يستقم    إلا بقتلي يا سيوف خذيني»
«إن كان دين محمد لم يستقم    إلا بقتلي يا سيوف خذيني» می‌پردازد.  
می‌پردازد.  


===بخش پنجم===
===بخش پنجم===
۶۱٬۱۸۹

ویرایش